امیرمحمد رضایی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره ورود خود به حوزه ویراستاری کتاب بهویژه ادبیات نوجوان گفت: زمانی که در کتابفروشی کار میکردم، بهپیشنهاد یکی از همکاران باتجربهام، تصمیم گرفتم به کتابفروشبودن بسنده نکنم و کارم را در این حرفه گسترش بدهم. همیشه موقع خواندن، زیر کلمه یا جملههایی که به غلط املایی، نشانهگذاری اشتباه یا خطاهای دستوری دچار بودند، خط میکشیدم و اصلاحشان میکردم. همین اندک وسواس و دقت در خواندن، من را بهسمت حرفه ویراستاری کشاند. ابتدا بهعنوان نمونهخوان با تعدادی از ناشران همکاری کردم و بعد از آن بهعنوان ویراستارِ کودک و نوجوان در نشر مهرک شروع به کار کردم. علاقه به این گروههای سنی، در انتخابم تأثیر زیادی داشت.
او ارزیابی خود از وضعیت زبان کتابهای امروز کودکان را اینطور بیان کرد: تجربه کوتاهمدت و محدود من در این حرفه، ناامیدانه خبر میدهد که بسیاری از نویسندگان تازهکار ما دچار ضعف زبانیاند و با دستور زبان و متون کهن فارسی غریبهاند. این ضعف و نداشتن آشنایی، کار ویراستار را بسیار سخت میکند؛ طوری که گاهی کار این عزیزان از ویرایش فراتر میرود و به بازنویسی ختم میشود.
رضایی درخصوص ویژگیهای یک ویراستار تخصصی کتاب کودک و نوجوان توضیح داد: بهنظر من فارغ از تکنیک و تخصص، مأنوسبودن با ادبیات و زبان کودک و نوجوان و دمخوربودن با این دو گروه سنی، برگ برنده یک ویراستار کودک و نوجوان است و این ویژگی میتواند او را از دیگر ویراستاران متمایز کند.
این ویراستار کتاب که کتابهای نوجوان متنوعی در نشر مهرک ویراستاری کرده است، درباره تفاوت ویراستاری این آثار با کتابهای کودکان گفت: قطعاً تفاوتها و ریزهکاریهایی دارند که نباید از چشم ویراستار دور بماند. بهطور کلی فکر میکنم ویرایش آثار ردههای خردسال، کودک و نوجوان بهدلیل حساسیتهایی که در این مقاطع سنی وجود دارد، دقت، وسواس و شناخت بیشتری میطلبد.
رضایی در مورد وضعیت امروز ویراستاری کتابهای کودک و نوجوان که بهبود یافته یا خیر؟ نیز گفت: راستش من نمیتوانم داوری دقیق و درستی از این روند داشته باشم. فکر میکنم منتقدها و ویراستارهای باتجربهتر بتوانند پاسخ دقیقتری بدهند. اگر نخواهم این سؤال بیجواب بماند و حاصل تجربه اندکم را با شما در میان بگذارم، سِیر پیشرفت این روند را «معمولی» میبینم.
امیرمحمد رضایی به کتابهای کودک و نوجوانی که در سال ۱۴۰۳ ویراستاری کرده، اشاره و عنوان کرد: در سال ۱۴۰۳ این کتابها بهویراستاری من در نشر مهرک منتشر شدهاند: «صدای تاریکی»، «شرارههای آتش»، «گربه و ماه»، «سِلفی با میرزا»، «زندگی بهسبک نخودفرنگی» «سروی که ایستاد». این را هم عرض کنم که ممکن است تکتک این آثار به ایرادهایی مبتلا باشند. انتقادهایی که مطرح شد، دلیل بر بیعیببودن کتابهایی نیست که بهویرایش من منتشرشدهاند.
او در پاسخ به این سؤال که «غیر از آثاری که شما ویراستاری کردهاید، لطفاً کتاب کودک یا نوجوانی را بهعنوان پیشنهاد مطالعه نوروزی به مخاطبان ایبنا معرفی کنید که از زبان درست آن مطمئن هستید؟» بیان کرد: انتخاب سخت است؛ چراکه آثار بسیار خوبی هستند که با معرفی هرکدام، دلم میسوزد که چرا آنیکی را نگفتم. بااینحال اگر بخواهم یک عنوان معرفی کنم، میگویم کتابِ «چرا ما خارج از شهر زندگی میکنیم؟»، اثر پتر اِشتام را بخوانید؛ کتابی که به کوشش نشر افق (کتابهای فندق) منتشر شده و گیتا رسولی و مژگان کلهر، بهترتیب زحمت ترجمه و ویرایشش را کشیدهاند.
نظر شما