در سومين نشست بررسي «هفت شاعر، هفت كتاب برگزيده»، علی عبداللهی، شاعر و مترجم با تاكيد بر سادگي به عنوان عنصر كليدي شعر معاصر، وجود نكات ذهني بيش از حد در تصاوير شعری را عاملي ضربهزننده به شعر دانست كه مخاطب را از شعر دور ميكند.\
بخش نخست اين نشست به بررسي مجموعه شعر «پارو زدن در خاك» اختصاص يافت.
عبداللهي، منتقد در ابتداي سخنانش بر اين نكته تاكيد كرد كه من منتقد به معناي كلاسيك كلمه نيستم و تنها شاعرم و در زمينه ترجمه شعر نيز فعال هستم و با اين ديدگاه سرودههاي معمار را بررسي ميكنم.
وي در ادامه به ارائه توضيح درباره شعر، زبان شعر و ديگر مسائل مرتبط با اين حوزه پرداخت و گفت: به طور كلي تاريخ ادبيات تنها وجه اطلاعرساني ندارد بلكه براي يك شاعر، نويسنده و يا منتقد جنبه آموزشي دارد. اين آموزش نيز نيازمند درك لايههاي زيرين تاريخ ادبيات است. پاسخ پرسشهايي از قبيل اينكه چرا برخي در حافظه ادبي ماندگارند و برخي ماندگار نيستند در درك صحيح تاريخ ادبيات نهفته است.
اين مترجم با تاكيد بر اين امر كه برخي از شاعران، شاعر مردم هستند و برخي ديگر شاعر يك قشر خاص گفت: رباعيات خيام به بيش از 40 زبان ترجمه ميشود. اما خاقاني عليرغم توانايياش در سخنپردازي و آشنايي با آرايههاي كلامي با استقبال اكثريت مردم مواجه نميشود.
وي معتقد است در تاريخ ادبيات ايران شعر با تلفات بسياري همراه بوده و شاعران بسياري با چند مجموعه شعر پا به اين عرصه گذاشتهاند و سپس به پايان رسيدهاند و حتي يك قطعه شعر هم از آنها به حافظه جمعي راه نيافته است.
عبداللهي در بخش ديگری از سخنانش به تشريح ويژگيهاي شعر دهه ۷۰ پرداخت و اظهار داشت: از دهه ۷۰ به بعد مبحث شعر زبانگرا و شعر پيچيده مطرح شد. تلاشهايي براي بيرون رفتن از كليشهاي كه در زبان شاعران پس از دهه 40 و 50 به وجود آمد، صورت گرفت. شاعران جوان به نوعي نوآوري و نوگرايي در شعر روي آوردند. اما در اين ميان بخشي از اين گرايشها صادقانه از دل نياز شعر فارسي برآمده بود و بخش ديگر از تئوريهاي غربي و مطالعه شعرهايي با ترجمه ضعيف حاصل شده بود.
وي به شاعران كلاسيك كه با نگاه نو به سرودن شعر پرداختند اشاره كرد و توضيح داد: اما عدهاي نيز به نوعي شعر سهل و ممتنع گرايش يافتند. تمام اين گرايشها به موازات يكديگر پيشرفت كردند. پس از دهه ۷۰ شاعران به اين نتيجه رسيدند كه اگر در شعر تنها به يكي از عناصر آن بسنده كنيم از ديگر عناصر شعري دور ميشويم.
اين شاعر نظر برخي از منتقدان و صاحبنظران حوزه شعر را مبني بر اينكه اگر شعر بي از حد ساده باشد به ابتذال كشيده ميشود يادآور شد و تصريح كرد: اما در اين سالها ما شاعران بسياري را ديديم كه بي هيچ ادعاي زباني و بازيهاي زباني به سرودن شعر پرداختند. در حيطه بازيهاي زباني اگر شعرشان از تعادل برخوردار بود ماندگار شد.
وی در بخش ديگری از سخنانش به شاعر مجموعه «پارو زدن در خاك» پرداخت و گفت: در دو مجموعه شعر اول معمار احساس كردم شايد اين شاعر از جمله تلفات شعر باشد؛ اما پس از مجموعه شعر «مرگ در ساحل آمونياك» و «پارو زدن در خاك» نظرم تغيير كرد و به نظرم شاعري از دل شاعر اوليه شكل گرفته كه حرفي براي گفتن دارد.
عبداللهي با تاكيد بر اصل لذت به عنوان اساسيترين اصل در ارتباط با شعر افزود: اين كتاب زبان ساده و يكدستي دارد. نثر مطلق نيست و حتي موسيقي نيز دارد. به طور كلي نوع نگاه شاعر و سلوك شاعر در زبان ميتواند او را به شاعري خوب، بد و يا متوسط تبديل كند.
وي ادامه داد: سادگي شاعر اين مجموعه در نگاه شاعرانه نيست بلكه در زبان شعر است. سادگي با ابتذال و نثرگونگي نگاه، متفاوت است. نگاه شاعر و تصاوير شعري در مجموعههاي پيشين او بيشتر ذهني بوده اما در اين مجموعه عيني شده است.
منتقد اين نشست با تاكيد بر سادگي در شعر معاصر به عنوان عنصري كليدي در شعر اظهار داشت: برابرهاي تصويري در شعر اهميت بهسزايي دارد. اگر شعر پر از نكات ذهني باشد به سرعت از ياد ميرود. مجموعه «پارو زدن در خاك» به عرصه عيني زندگي نزديك شده است. در اين سرودهها گريز از رابطه علت و معلول وجود ندارد.
وي ابهام موجود در برخي از سرودهها را منفي دانست و گفت: اين ابهام خواننده را از درك صحيح شعر عاجز ميكند. از سوي ديگر برخي از عنوان شعرها ارتباطي با شعر ندارند. اين امر تصوير خواننده را محدود ميكند.
وي در پايان تاكيد كرد: اگر قبول كنيم شعر تنها تصوير، فضا و حرف نيست بلكه تلفيقي از تمام اين عناصر است آنگاه مجموعه را مجموعهاي موفق و قابل تامل خواهيم ديد.
نادمي: در شعر به گنجينههاي نثر فارسي توجه كنيم
بخش دوم از سومين نشست «هفت شاعر، هفت كتاب برگزيده»
به بررسي مجموعه شعر «دالان حاج مختار پلاك 9» سروده مجيد سعدآبادي اختصاص يافت.
نادمي، منتقد اين بخش درباره مجموعه شعر «دالان حاج مختار پلاك ۹» گفت: اين مجموعه به عنوان نخستين اثر شاعر، اثري بسيار آبرومند است. به نظرم اين امر ناشي از فضيلت اين دوران است كه شاعران جوان و معاصر ما تجربيات شاعران پيش از خود را با تحقيق گذراندهاند و به شعر امروز رسيدهاند. از سوي ديگر اين مجموعه از زمان انتشار تاكنون به خوبي توجه سليقهها و جشنوارهها و جايزههاي ادبي متفاوت و متعددي را به خود جلب كرده است.
وي با تاكيد بر رسيدن شاعر به پختگي زبان در مجموعههاي بعدياش ادامه داد: حتي ميتوان گفت شاعر به نوعي ضعفهايش را جبران كرده است. در سرودههاي مجموعه سوم اين شاعر «سربازي با گلوله برفي» نيز ساختار مركزي شعر در نظر گرفته شده است. در سرودههاي روايي، مجموعه «دالان حاج مختار پلاك ۹» سيالیتي جريان دارد كه باعث شده از ساختار مركزي شعر خبري نباشد.
نادمی به تشريح دلايل ديده شدن كتاب را پرداخت و توضيح داد: شعر دهه ۷۰ نوعي اعتراض به سياستزدگي شعر دهه ۶۰ است. اگر شعر از روح جامعه فاصله داشته باشد با پسزدگي از سوي جامعه مواجه ميشود. ادبيات به نوعي انعكاس روح زمانه است. در اين مجموعه ما با خيال زلال روبرو هستيم يعني به دنبال پيچيده كردن تصاوير و پنهان شدن پشت فلسفه و حكت نيست. گويي داريم گزارشي از تجربه زيستي ميخوانيم و خيالي كه اين تجربه زيستي را برايمان ترسيم ميكند.
وي درباره زلاليت خيال و روشن بودن بيان اظهار داشت: در اين مجموعه خواننده حس ميكند به جای آن که به طور طبيعي در خيال شاعر شريك شود، برعكس، اين شاعر است كه در خيال او شريك ميشود.
این شاعر يادآور شد: سعدآبادي به عنوان شاعر ميخواهد جامعه خود را معرفي كند و با انتشار كتاب تعریفش را به عنوان يك سند در اختيار ديگران بگذارد. البته كتابهاي بعدي او به نوعي فراروي از اين امر را دارد.
نادمي درباره استراتژي و تكنيكهاي موجود در كتاب گفت: اين استراتژي و تكنيكها هشداري ميطلبد. اگر قرار باشد از تكنيكهاي نثر براي شعر استفاده كنيم نبايد به گنجينه نثر فارسي بيتوجه باشيم.
كوهكن: تكرار زبان شاعر را دچار ايستايي ميكند
مجيد كوهكن، شاعر ديگر منتقدي بود كه به بررسي مجموعه «دالان حاج مختار پلاك 9» پرداخت.
كوهكن با تاكيد بر اين نكته كه مجموعه «دالان حاج مختار پلاك 9» مجموعهاي حسي است و احساسات مخاطب را درگير ميكند افزود: شاعر در اين مجموعه قصد دارد احساسات را به نمايش بگذارد. البته اين بدان معنا نيست كه حس از ارزش مجموعه ميكاهد.
وي در ادامه به ارائه تعريف شاعر خوب و شاعر بهتر پرداخت و توضيح داد: شاعر خوب شاعري است كه از ديگران تقليد نميكند و خودش است. اما شاعر بهتري شاعري است كه از خود نيز تقليد نميكند.
اين شاعر تصريح كرد: امروزه پارادايمها تغيير كردهاند و شكسته شدهاند. زيباييشناسيهاي نسل نو نيز با تغيير روبروست. امروزه ما به جاي سبك با فرد روبرو هستيم. حتي براي فرد نيز زبانهاي مختلفي را قائل ميشويم. شاعري كه خود را تكرار و از خود تقليد ميكند دچار ايستايي در زبان ميشود. سعدآبادي نيز بايد در فكر تغيير زبان باشد چراكه سه مجموعه او با اين نوع زبان پيش رفته است.
به عنوان مثال احمدرضا احمدي شاعر خوبي است اما زبان شعر او كشش 20 كتاب شعر را ندارد. گاه زبان به جای آن که پلهاي باشد براي بالارفتن شعر، پلهاي ميشود تا شاعر از آن پايين بيايد.
وي تشريح كرد: دو نوع تجربه وجود دارد. يكي زيست شده و ديگري زيست ناشده. در اين مجموعه شعر بسامد تم نوستالوژي بسيار بالاست. شاعر گذشته را در شعرش تصوير ميكند.
كوهكن يادآور شد: وجه تجربه زيست شده در شعر سعدآبادي مانند سكوي پرتابي براي شاعر است. در تجربه عيني اصليترين منبع ما طبيعت و در تجربه زيست ناشده اصليترين منبع تخيل است.
وي در پايان سخنانش به ارائه نمونههايي از كتاب درباره تجربه عيني زيست شده كه با زبان يكي شده و يا اين اتفاق رخ نداده و همچنين تجربه تخيلي كه با زبان يكي شده و يا نه پرداخت.
سومين نشست از سلسه نشستهاي «هفت شاعر، هفت كتاب برگزيده» عصر شنبه (23 آبان) از ساعت 17 تا 19 در دفتر شعر جوان برگزار شد و به نقد و بررسي مجموعه شعرهاي «پارو زدن در خاك» سروده داريوش معمار و «دالان حاج مختار پلاك 9» سروده مجيد سعدآبادي با حضور علي عبداللهي، سيد احمد نادمي و مجيد كوهكن منتقدان نشست و ديگر شاعران و علاقهمندان حوزه شعر اختصاص يافت.
نظر شما