محمدسعيد ميرزایی، منتقد در نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «بیخوابی عميق» سروده محمد مهدی سيار، یکی از مهمترین معضلات شعر امروز را گسست آن از تجربههای شعری گذشته، و بهویژه تجربههای دهههای پیش دانست.\
در ابتداي اين نشست ريحان ريحاني مجري برنامه ضمن قرائت قطعه شعري از اين مجموعه تاكيد كرد: لزوما كتابهاي برگزيده در جايزه كتاب سال شعر جوان مجموعه شعرهاي بينقصي نيستند اما در ميان ساير مجموعهها حرف بيشتري براي گفتن دارند.
در ادامه سيار، شاعر اين مجموعه از ميرزايي، منتقد جلسه به عنوان شاعري كه نماد جرياني ويژه در شعر معاصر است ياد كرد و درباره مجموعه شعرش گفت: سرودههاي اين مجموعه شعر كوچك كه شايد در مجموع حدود 100 صفحه هم نباشد با دقت ويژهاي انتخاب شدهاند و در مجموعه جاي گرفتهاند. همچنين اين سرودهها در قالبهاي مختلف سپيد، نيمايي، قطعه، رباعي و غزل هستند.
وي در بخش ديگر به قرائت چند سروده در قالبهاي مختلف شعري مجموعه پرداخت.
در ادامه نشست ميرزايي به نقد و بررسي اين مجموعه پرداخت.
وي با تشريح كليتهاي مرتبط با آسيبشناسي شعر امروز درباره اين كليتها گفت: اين كليتها مختص غزل، قصيده، سپيد و يا نيمايي نيستند؛ بلكه مسائلي كلي هستند كه باعث شده وضعيت شعر امروز ما چيزي باشد كه در حال حاضر داريم. بخشي از اين مسائل مرتبط با سياستگذاريهاي كلان فرهنگي است و بخش ديگر آن اينترنتزدگي که به قول هرمز عليپور باعث شده شعرها بوي كاغذ ندهند.
ميرزايي، سنت كاغذ را سنتي مدرن دانست و تاكيد كرد: اگر بخشي از تئوريها، نقدها و مطالبي كه فعالان اين حوزه در فضاي اينترنت به شعر اختصاص ميدهند در نشريات منتشر ميشد، وضع فعلي شعر ما بهتر از وضعيت كنوني بود. ويژگي شعر دهه 70 نيز وجود نشرياتي براي انتشار مطالب مرتبط با شعر بود. حوزه اينترنت حوزهاي قابل اعتماد نيست. اما بخش ديگر مساله، مرتبط با دور شدن شعر از قدسيت كلمه و شان قدسي كلام است.
وي اهميت اين شان را يادآور شد و افزود: علت اهميت این شان قدسی کلمه، ارتباط شعر فارسي با قرآن است. در زبان فارسي عناصر فرهنگساز، قرآن و شاهنامه هستند. شعري كه در محاكات با كلام مقدس باشد، مقدس ميشود. در دفتر نخست مثنوي نيز بيتهايي كه مرتبط با آيات قرآن و سنت پيامبر هستند، تعبير شده است.
ميرزايي در توضيح ديگر مسائل و مشكلات شعر امروز اظهار داشت: شاعران امروز آبشخورهاي فكري ندارند. سهراب در دهه 60 با مذاهب شرقي آشنايي داشت؛ فروغ با سينما و اخوان با ايران باستان. اما امروزه شعر به نوعي در گسست با جامعه قرار دارد. در حوزه غزل حركت به سمت سبك هندي باعث گسست شعر با اجتماع شده است. در شعر سپيد نيز نوعي ايهام اين مشكل را ايجاد كرد.
وي شعر دهه 80 را شعري خواند كه از سادگي رنج ميبرد و البته اين سادگي تنها در زبان نيست و يادآور شد: اگر شعر دهه 80 را چند دهه بعد بررسي كنند شايد ويژگيها و نقاط قوت آن بدست آيد. اما يكي ديگر از معضلات شعر امروز گسستگي از تجربههاي دهه پيش از خود است.
اين منتقد تاكيد كرد: شناسايي دستاوردهاي زيباييشناسانه شعر دهه 70 و بررسي شعر دهه 80 بر اساس اين دستاوردها ميتواند گسست شعر در دهه 80 را كاهش دهد.
در ادامه ميرزايي به نقد مجموعه شعر «بيخوابي عميق» به شيوه تشريح سرودهها و بررسي سطرهايی از این مجموعه پرداخت. وي بر لزوم وجود فضايي چون نشريات براي گسترش شعر تاكيد كرد تا نقد شعر بتواند به صورت خودجوش شكل گيرد.
ميرزايي از قطعه شعرهاي «دل تنگ» و «كشف» به عنوان شعرهايي كه در جستجوي معنا و درك جديدي از جهان هستند و مضامين زيبايي دارند ياد كرد و گفت: اين سرودهها خواننده را به ياد اکتاویو پاز مياندازد. شعر ارزش معنايي دارد؛ اما شعري كه كشف ميكند با متن فلسفي تفاوتهايي دارد. شعر اتفاقي در زبان است. اما بايد توجه داشت اقناع در شعر، يعني موسيقي، وزن، روانشناسي آوايي، زباني، محورهاي جابهجايي، حذف و اضافه و امكانات بيشمار ديگر با سايش و دگرديسي زبان در هر لحظه پديد ميآيند.
وي نوعي پيش انديشيدگي در اين سرودهها را يادآور شد و افزود: شاعر در اين سرودهها انديشيده؛ اما اين انديشه نوعي از پيشانديشيدگي بوده است. يعني سراينده به مضموني فكر كرده و آنرا نوشته است. پيش انديشيدگي هم در شعر سپيد و نيمايي و هم در غزل اتفاق ميافتد.
اين منتقد ادامه داد: اما انديشه شاعرانه پس از به اتمام رسيدن شعر آغاز ميشود. در پيش انديشيدگي شاعر معمولا شعر را تكه تكه ميكند و موجب رو شدن دست شاعر و از دست رفتن تعليقات شعري ميشود و بيت بيت شعر را از هم تجزيه ميكند.
وي در تشريح بيشتر اين امر توضيح داد: در پيش انديشيدگي توجه شاعر صرف عناصر و قراين بيان در هر دو مصرع هر بيت از غزل ميشود. اين موضوع را در غزلهاي اين مجموعه ميتوان ديد.
در بخش ديگر ميرزايي به بررسي قطعه شعر «پايان» از متد فرم پرداخت و اظهار داشت: در اين شعر عناصر شعري اندك است. چرا ما بايد به شعر كوتاه معتاد شويم. من معتقدم ما بايد به سمت شعر بلند گفتن پيش رويم، تمام شاعران بزرگ ما نيز همين كار را كردهاند. مخاطب با اندك بودن عناصر شعري شاعر نميتواند به كشف ميان عناصر شعري نايل شود و بنياد شعر بر اساس يك امكان بزرگ نهاده شده است.
وي ادامه داد: پايان اتفاق شعري در دو سطر نخست شعر رخ ميدهد اما از نظر فرم، شعر در همان دو سطر نخست پايان مييابد. از سوي ديگر متكلم وحده بودن سرودههاي اين مجموعه ديگر ويژگي سرودههاست، كه گاه در خدمت مجموعه است و گاه به مجموعه لطمه ميزند.
تقطيع پلكاني يكي ديگر از مشكلاتي بود كه ميرزايي به عنوان مشكل شعر امروز از آن ياد كرد. اين منتقد گفت: تقطيع پلكاني جزئي از شعر است و به معناي مكثي است كه در سرايش اتفاق ميافتد و با شعر زاده ميشود. يعني از بيرون بر شعر تحميل نميشود. به بيان ديگر تقطيع پلكاني سطحبندي و ايجاد مرزهايي در شعر و در خدمت خوانش شعر با توجه به نفس شعر فارسي است. تقطيع ثانويه به نفس مخاطب شعر فارسي، يعني خواننده ايجاد ميشود.
در بخش ديگر ميرزايي به سرودهها و قطعه شعرهاي مثبت مجموعه اشاره كرد وتوضيح داد: قطعه شعر «رستاخيز» بنياد شعري يكدست و ساختار زباني مناسبي دارد و از نثر استفاده خلاقانهاي شده است. شاعر به شكل متعادلي از اين امكانات استفاده كرده، استفاده منطقي از زبان و آوردن چند صدا بيآنكه بخواهد چيزي را به رخ مخاطب بكشد. همچنين قطعه شعر «اتوبوس» تصوير روشني دارد كه به خوبي در ذهن ميماند. شعر بر اساس تجربه شاعر سروده شده و فرم و ساختارش مناسب است. عناصر شعري به صورت متعادلي در متن اجرا شدهاند. درباره قطعه شعر «تقلا» نيز ميتوان گفت شاعر استفاده هوشمندانهاي از امكانات زبان كرده است.
وي در توضيح ويژيگيهاي مثبت قطعه شعر «باز - بسته» اظهار داشت: استفاده از قافيه با ظرافتهاي بديع در زبان، ويژگي اين شعر است. اين نوع حضور قافيه همانند قافيههاي شعر قيصر است. اما درباره غزلها شاعر بايد دقت نظر بيشتري داشته باشد و برابرهاي تصويري بايد در شعر خوش بنشيند.
ميرزايي در پايان شيوه نقد خود را در اين جلسه برخورد با متن خواند و از اين شيوه به عنوان بيرحمانهترين نوع نقد ياد كرد و اظهار داشت: در گذشته مجموعه شعري را كه حدود 20 قطعه شعر خوب داشت، مثبت و قابل دفاع ميدانستيم؛ اما در طول زمان توقع ما كاهش يافته و مجموعههايي با تعداد كمتري قطعه شعر خوب را نيز مجموعه خوب ميدانيم. اين مجموعه نيز از جمله مجموعههاي مثبت و خوب منتشرشده در شعر امروز است.
بخش پاياني اين نشست به پرسش و پاسخ ميان حاضران در جلسه و منتقد اختصاص يافت.
به نظر يكي از حاضران در اين جلسه نبايد در نشست نقد و بررسي آزمون و خطاهايي را يادآور شويم كه بايد پيشتر و در كارگاههاي شعر صورت ميگرفته است. بايد پيشنهادها به جايي برسد كه شاعر با فرم روايي و تكنيكهاي شعري آشنا شود.
او معتقد بود مخاطب اين مجموعه كشفي در تصاوير اين مجموعه نميبيند كه نشان از رسيدن شاعر به لحظات ناب شاعري باشد. در قطعه شعر «صحرا» نيز شاعر به شدت تحت تاثير شعر شاملو است. همچنين در شعر كلاسيك او نيز به اوج شعر كلاسيك دهه 40 و يا دهه 70 نميرسيم؛ چراكه غزلها فاقد قافيههاي ضربه زننده هستند.
مجيد كوهكن، شاعر از جمله حاضران اين جلسه بود که نقد منتقد را از آن جهت كه بر اساس پيش فرضهاي ذهني و محفوضات منتقد نبوده ارزشمند دانست.
نخستين نشست از سلسه نشستهاي «هفت شاعر، هفت كتاب برگزيده» عصر ديروز(18 آبان) از ساعت 17 تا 19 در دفتر شعر جوان برگزار شد و به نقد و بررسي مجموعه شعر «بيخوابي عميق» سروده محمد مهدي سيار با حضور سعيد ميرزايي، منتقد اختصاص يافت.
محمد مهدي ساير متولد خرداد 1362 در "زاهدشهر" استان فارس و دانشجوي دكتراي رشته فلسفه، دانشگاه تربيت مدرس است.
وي در سال 1388 علاوه بر مجموعه شعر «بيخوابي عميق» توسط انتشارات سوره مهر مجموعه شعر «دادخواست»(گزيده شعر اعتراض سه دهه اخير) را توسط انتشارات سپيدهباوران به صورت مشترك با اميد مهدينژاد منتشر كرده است.
محمد سعيد ميرزايي متولد آذر 1355 كرمانشاه است. «درها براي بسته شدن آفريده شد»، «مرد بيمورد»، «ديروز ميشدم كه بيايي»، «گوزن سبز» و «قصائد رضوي» عنوان مجموعه شعرهايي است كه از اين شاعر و منتقد ادبي منتشر شده است.
نظر شما