حسين وحيدي، در نشست «كاركردهاي شاهنامه در جهان امروز» گفت: با نگاهي دوباره به داستان رستم و اسفنديار درمييابيم كه فزونخواهي، عشق بياندازه به مقام و قدرت، به كارگيري دانش در راه نابودي ديگران و در بندكشيدن انديشهها از دردهايي است كه در جهان امروز وجود دارد و در شاهنامه فردوسي به آنها اشاره شده است.\
وي كه عصر پنجشنبه (28 آبان) در فرهنگسراي رسانه در نشستی به بهكوشش كانون ايران بزرگ سخن ميگفت، افزود: عدهاي اين نقش را، سرو، که نشانه آزادگي ايرانيان است ميدانند که از فروتني سر خود را خم كرده است. عدهاي ديگر آن را سروی ميدانند که در دوران مزدکيان نشانه آزادگي بوده و پس از شکست مزدک سر خود را از شرمساري به زير انداخته است.
وحيدي بتهجقه را هم نمادي از سيمرغ برشمرد كه از فرهنگ ايراني جداييناپذير است و در خانه هر ايراني، نقشي از آن ديده ميشود و چيده شدن سفره زناشويي به شكل بتهجقه هم پيام افتادن مهر خدايي در دل زن و شوهر و يكي شدن آن دو را با خود دارد.
نويسنده كتاب «هنجار هفتگانه هستي» با اشاره به سيمرغ در شاهنامه خاطرنشان كرد: در شاهنامه، نام سيمرغ برگرفته از «سَئِنَهمَرغو» اوستايي است كه بعدها به شاهين دگرگون شده و «هما» هم شاهيني با پرهاي سراسر سپيد است.
وحيدي در ادامه سخنانش افزود: مهری كه در دل سيمرغ افتاد و از زال نگهداري كرد مهر خدايي محسوب ميشود كه «ما شدن و يكي شدن با هستي» را نشان ميدهد و برگرفته از عرفان راستين ايراني است.
اين پژوهشگر فرهنگ ايران باستان يادآور شد: زايش رستم با شكافتن پهلوي مادرش نمونهاي از دانش پزشكي در شاهنامه است كه با راهنمايي سيمرغ براي نخستين بار در جهان انجام شد ولي امروزه ايرانيان هم به جاي بهرهگيري از واژه «رستمزاد» به اشتباه از واژه «سزارين» سود ميجويند.
حسين وحيدي، با نگاهي دوباره به داستان رستم و اسفنديار، فزونخواهي، عشق بياندازه به مقام و قدرت، به كارگيري دانش در راه نابودي ديگران و در بند كشيدن انديشهها به وسيلهي آگاهيرساني جهتدار را از دردهايي برشمرد كه در جهان امروز وجود دارند و در شاهنامه به آنها اشاره شده است.
نشست پيشين شاهنامهپژوهي به «شاهنامه و اسطوره» اختصاص داشت و مولف كتاب «پژوهشي در فرهنگ زرتشتي» يادآور شد: من هرگز اسطوره را نفي نميكنم. تخيل و اسطوره يكي از ويژگيهاي مهم انسان است و بايد افسانه و اسطوره در زندگي انسانها باشد. آنچه من ميگويم اين است كه كساني باور دارند و مينويسند كه بخشي از شاهنامه افسانه است و برداشت نادرستي از اسطوره و افسانه دارند و تاريخ ما را به نادرست افسانه ميپندارند. به تاكيد ميگويم كه اسطوره در شاهنامه، افسانه نيست، بلكه تاريخ است.
نشستهاي شاهنامهپژوهي و كاركردهاي شاهنامه در جهان امروز در سه هفته آينده نيز عصر روزهاي پنجشنبه از ساعت ١٤ به كوشش كانون ايران بزرگ در فرهنگسراي رسانه برگزار خواهد شد.
نظر شما