دوشنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۸ - ۱۰:۳۸
برنامه‌ريزي اجتماعي و توسعه منطقه‌اي

بيستمين شماره ماهنامه تخصصي اطلاع‌رساني، نقد و بررسي كتاب با عنوان «كتاب ماه علوم اجتماعي» ويژه برنامه‌ريزي اجتماعي و توسعه منطقه‌اي از سوي خانه كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اين مجله، نشريه‌اي است كه با هدف اطلاع‌رساني و نقد و بررسي كتاب به صورت ماهانه منتشر مي‌شود. نشريه مي‌كوشد از طريق بحث و بررسي درباره رابطه متقابل كتاب و جامعه، چشم‌انداز گسترده‌تري از مسايل مربوط به كتاب‌هاي علوم اجتماعي را ترسيم كند و از اين طريق بين ناشران، دست‌اندركاران فني، پديدآورندگان، كتابداران، مخاطبان و ساير فعالان عرصه نشر، رابطه‌اي موثر ايجاد كند.

در بخش «سخني با خواننده» دكتر غلامرضا لطيفي، دبير ويژه ماهنامه با عنوان «برنامه‌ريزي اجتماعي و نقش آن در ايران» مي‌نويسد: «برنامه‌ريزي اجتماعي، مفهومي عام؛ ولي در عمل خاص و ژرف‌نگر است. مفاهيمي چون برنامه‌ريزي اجتماعي، سياست اجتماعي، توسعه اجتماعي، مفاهيمي نزديك به هم قلمداد مي‌شود. سابقه‌ برنامه‌ريزي اجتماعي به طور غير رسمي با آغاز انقلاب مشروطيت شكل مي‌گيرد و روح آرمان‌گرايي كه به وسيله‌ روزنامه‌نگاران و روشنفكران جامعه كه وضعيت جامعه خود را با جامعه‌ غربي مقايسه مي‌كردند و در پي تغيير در جامعه‌ خود بودند، بدون آن كه به اين نكته واقف باشند كه آيا زير ساخت‌هاي آن در جامعه‌ فراهم شده است يا خير، به تدريج در برهه‌ تاريخي در اين مرز و بوم تفكرات برنامه‌ريزي اجتماعي در قالب نوشته‌ها و اهداف بعضي از سازمان‌ها شكل گرفت. شايد بتوان به جرات اعلام كرد كه تاسيس سازمان برنامه در سال 1327 و تدوين اولين برنامه هفت‌ساله عمراني در كشور، اولين گام جدي در عرصه برنامه‌ريزي اجتماعي در كشور بود و به تدريج در ساير برنامه‌ها، سبقه‌ برنامه‌ريزي اجتماعي قابل مشاهده است.
در آمريكا، در دهه‌ 60، برنامه‌ريزي اجتماعي با عنوان مهندسي اجتماعي در دانشگاه "هاروارد" به وسيله "باتامور" مطرح گرديد و هدف‌، طراحي اجتماعي براي جامعه‌اي صنعت ‌زده بود. در اروپا تا چند دهه برنامه‌ريزي اجتماعي در مجموعه خدمات اجتماعي مطرح مي‌شد، ليكن از كنفرانس توسعه اجتماعي در "كپنهاك" در اواخر قرن بيستم به بعد، برنامه‌ريزي اجتماعي جايگاه سامان اجتماعي را به خود گرفت و به دنبال رهيافتي بود كه بتواند مسائل و مشكلات اجتماعي رو به كاهش گذارد.
به دنبال كثرت‌گرايي در جوامع معاصر، برنامه‌ريزي اجتماعي جزئي از رهيافت خردگرا براي مقابله با مسائل اجتماعي گرديد؛ مسائلي كه در جوامع امروز به دليل رشد رسانه‌ها و ارتباطات، ‌شرايط اجتماعي را برجسته‌تر مي‌سازد و به نوعي به افزايش سطح اطلاعات و آگاهي‌هاي عمومي مدد مي‌رساند و در سطوح جامعه به افزايش مطالبات اجتماعي مي‌انجامد؛ به همين دليل دولت‌هايي كه نتوانند با سرعت تغييرات اجتماعي پاسخگوي نيازهاي گروه‌هاي اجتماعي جامعه باشند، با چالش جدي روبرو هستند كه بين واقعيت‌ها و آرمان‌ها فاصله‌اي زياد وجود دارد. در جامعه‌ ايران،‌ برنامه‌ريزي اجتماعي تا حدود زيادي با مولفه‌هاي رفاه اجتماعي پيوند خورده است و به تعبيري چنين استنباط مي‌شود كه افزايش رفاه اجتماعي و كيفيت زندگي، ماحصل برنامه‌ريزي اجتماعي سازمان يافته و در بعضي مواقع حاصل رشد خودبه‌خودي است كه براساس نظريه‌ متفكران اقتصاد كلاسيك (دست نامرئي) پديدار مي‌شود. در نظام برنامه‌ريزي كشور كه دهه هفتم خود را مي‌گذراند، رنگ و بوي برنامه‌ريزي اجتماعي كمرنگ و بيشتر مواقع تحت تاثير برنامه‌هاي اقتصادي است؛ به همين دليل با توجه به ساختار سني جمعيت ايران، بسياري از مولفه‌هاي برنامه‌ريزي اجتماعي مانند: آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، امنيت و... با محدوديت‌هاي زيادي روبرو است و يكي از مشكلات كليدي در اين حوزه،‌ عدم هماهنگي بين دستگاه‌هاي مرتبط و ارتباط منطقي آنها با يكديگر است كه سايه‌ وفاق اجتماعي را كمرنگ مي‌سازد.
برنامه‌ريزي اجتماعي در ايران، رهيافتي چند سويه است كه مي‌تواند با كمك نهادهاي اجتماعي مرتبط، شرايط اجتماعي آينده را برنامه‌ريزي و طرح ريزي نمايد. به ويژه در دنيايي كه سرعت تغييرات آن‌چنان زياد و شگرف است كه فاصله‌هاي نسلي را تشديد مي‌كند و كمتر مي‌توان زبان مشتركي حد فاصل دو نسل را يافت. به همين سبب انجام فعاليت‌هاي مرتبط با حوزه‌هاي برنامه‌ريزي اجتماعي،‌ نياز به تفكر و تعمق و تعامل جدي كارشناسان نخبه‌ دانشگاهي با دستگاه‌هاي اجرايي دارد كه بتواند با تسلط بر حوزه‌هاي دانشي شرايط تحقق جامعه‌ تكويني را تشريح و اجرا نمايند.»

ماهنامه حاضر، در بخش ديدگاه، دو موضوع ارتباطات و توسعه (دكتر سيدرضا نقيب‌السادات) و نيم‌نگاهي به برنامه‌ريزي منطقه‌اي در ايران و جهان (دكتر غلامرضا لطيفي) را نقد و بررسي كرده است.

اين ماهنامه در شماره جديد خود به معرفي و نقد اين كتاب‌ها  پرداخته است: تحليل منطقه‌اي و سطح‌بندي سكونت‌گاه‌ها (حميد دوستي)، معماري ايراني (جهانبخش همتي)، چشم‌اندازي نظري به تحليل طبقاتي و توسعه (صبا نوري)، مباني توسعه پايدار شهري (مريم فروغيان)، برنامه‌ريزي و توسعه منطقه‌اي (سحر نعمت‌اللهي صفائيان)، جمعيت و توسعه با تاكيد بر ايران "ده مقاله" (نگين نعمتي)، سند توسعه شهرستان‌هاي ايجررود، خدابنده، خرمدره، طارم، ماهنشان (مهرالزمان نوبان).

در بخش معرفي و نقد كتاب‌هاي لاتين، اين آثار معرفي شده‌اند: برنامه‌ريزي در حوزه عمومي "از شناخت تا عمل" (نورالدين لطيفي)، نظريه برنامه‌ريزي شهري (عارف اقوامي‌مقدم)، برنامه‌ريزي و تغييرات شهري (عليرضا صادقي)، معماري و راز جاودانگي؛ راه بي‌زمان ساختن (جهانبخش همتي)، توسعه محلي و منطقه‌اي (عليرضا صادقي)، فضا، شهر و نظريه اجتماعي "مناسبات اجتماعي و شكل‌هاي شهر" (محمدرضا بزرگي)، هدف‌گذاري در برنامه‌هاي اجتماعي (ابوالفضل مسلمي)، مكان‌ها و مكان‌سازي (زهرا نبي‌پور).

مقالات اين شماره نيز داراي اين عناوين‌اند: ديدگاه‌هايي از توسعه (دكتر غلامرضا لطيفي)، استراتژي ايجاد «شبكه منطقه‌اي» به منظور تقويت پيوندهاي ميان شهر و روستا (سوسن چاره‌جو)، شهر ژنريك (مريم اميني)، نگاهي اجمالي به تعدادي از تئوري‌هاي مكاني در برنامه‌ريزي منطقه‌اي (دكتر غلامرضا لطيفي)، انسان، توسعه و محيط زيست (علي رحيمي).

بيستمين شماره ماهنامه تخصصي اطلاع‌رساني «كتاب ماه علوم اجتماعي» ويژه برنامه‌ريزي اجتماعي و توسعه منطقه‌اي(2) در 120 صفحه و بهاي 12000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط