فريدون جنيدي در آيين گشايش باشگاه فردوسي در فرهنگسراي انديشه گفت: ويرايش شاهنامه نيازمند احاطه بر تمام دانشهايي است كه با زندگي مردم ايران باستان مرتبط بوده است، بنابراين آشنايي با تاريخ براي شاهنامهپژوهان امري ضروري محسوب ميشود.\
فريدون جنيدي شاهنامهپژوه، به بحث درباره شاهنامه و ضرورت بازنگري در نسخههاي آن پرداخت و گفت: آشنايي با تاريخ باستان براي شاهنامهپژوهان امري ضروري بهشمار ميآيد، عمده شاهنامهپژوهان تاكنون به درستي پي به منظور فردوسي نبردهاند و در تحقيقاتشان دچار اشتباه شدهاند و پژوهشگران ضعيفتر اين خطاها را تكرار كردهاند.
نويسنده كتاب «نامه پهلوانی خودآموز خط و زبان پهلوی ساسانی و اشکانی»، به شاهنامهپژوهان اشاره كرد و افزود: عمده شاهنامهپژوهان ايراني تاكنون به درستي پي به منظور فردوسي نبردهاند. اين حكيم بزرگ «امير منصور» را به عنوان حامي شاهنامه معرفي ميكند اما هزار سال است كه محمود غزنوي را حامي شاهنامه و فردوسي ميدانند.
وي افزود: شوربختانه يكي از پژوهشگران ايراني شاهنامه را به هومر و ايلياد و اديسه مرتبط ميكند و در كتاب گرانقيمت و نفيس خود به صراحت گفته كه ما «امير منصور» را نميشناسيم، دليل اين امر ضعف مطالعات تاريخي پژوهشگران است.
نويسنده كتاب «زندگي و مهاجرت آرياييان بر پايه گفتارهاي ايراني» خاطرنشان كرد: از كتابهاي معتبر تاريخي چنين استنباط ميشود، تنها كاري كه محمود پس از آن كه بر تخت شاهي نشست اين بود كه «امير منصور»، پشتيبان والا تبار فردوسي و شاهنامه را به قتل رساند.
اين شاهنامهپژوه كه به تازگي شاهنامه را در 8 جلد ويرايش كرده يادآور شد: خطاهاي محققان ادبي از اين هم فراتر رفته و به جايي رسيده كه نماد فرهنگ ايران (شاهنامه)را نزد كسي چون «اياز»، "خم" كردهاند. بنابراين ديدگاه غلط و دردناك، فردوسي براي راه پيدا كردن به دربار محمود به انسان رذل و حقيري چون اياز متوسل شده است. همچنين پژوهشگر برجستهاي نظير زندهياد مجتبي مينوي در يكي از مقالاتش وقتي ميخواهد از زبان فردوسي مطلبي را بيان كند به بيتي از ابيات دقيقي استناد كرده است.
مولف كتاب «فرهنگ هزوارشهای پهلوی» با اشاره به دو رويداد آشنا در شاهنامه خاطرنشان كرد: فريدون فرزند آبتين در سن شانزده سالگي پي ميبرد كه تاكنون پدرش را نشناخته و به درستي نميداند كه او كيست و از مادرش سراغ نام و نشان او را ميگيرد. وقتي فريدون از جفايي كه ضحاك در حق پدرش روا داشته آگاه ميشود ميخواهد به جنگ او برود اما مادر خردمندش از تسلط و اقتدار هزار ساله ضحاك پادشاه بابل ميگويد و از او ميخواهد كه تا زماني صبر كند.
جنيدي در ادامه با اشاره به داستان سهراب و شباهت آن با ماجراي فريدون يادآور شد: هنگامي كه سهراب به سن كمال ميرسد نشانه پدر را از مادرش طلب ميكند، تهمينه هم كه از خرد فرانك (مادر فريدون) برخوردار نبوده او را از جنگ با افراسياب باز نميدارد. اين مسأله نشان ميدهد هنگامي كه ملتي به كمال ميرسند ميخواهند از پيشينه و تبار خويش آگاهي يابند و به جستوجوي آن برميخيزند، اين همان كاري است كه ايرانيان دانا در زير يوغ ستم خلفاي بنياميه و بنيعباس كردند.
تدوينگر مجموعه 11 جلدی «داستانهای رستم پهلوان» به شاهنامه فردوسي اشاره كرد و افزود: فردوسي به اين پرسش مهم ايرانيان پاسخ داد و با سرودن شاهنامه كار بينظيري براي ايرانيان به يادگار گذاشت. اين حكيم توس پيشينه و پدران ما را به خودمان شناساند و وجودش آيينهاي شد كه تمام گذشته و افتخارات باستاني ما را بازتاب ميدهد.
جنيدي به غلطهاي فراواني كه از طرف دربار محمود غزنوي و نسخهپژوهان ناآگاه به شاهنامه وارد شده است، گفت: متأسفانه گاه اين اشتباهات به نحوي است كه در تقابل آشكار با رأي و نظر خود فردوسي قرار ميگيرد و به دستگاه فكري او لطمه جدي وارد ميكند. فردوسي دوبار و آن هم بدون ذكر نام به سلطان محمود اشاره كرده است و به نظر من خود اين مسأله هم دليل دارد كه او حتي از اين كه نام محمود را بر زبان بياورد ننگ داشته است.
وي افزود: كار ويرايش 8 جلد شاهنامه نظير خود سرايش آن در طي 30 سال، كار بي وقفه به انجام رسيد و اينك حاصل كار شبانهروزي و پيوسته عمر من در اختيار صاحبنظران قرار دارد و اميدوارم كه بعد از اين به يافتههاي ارزشمندتري در مورد شاهنامه و شخص فردوسي دست پيدا كنيم.
جنيدي در پايان سخنانش، ويرايش 8 جلد شاهنامه خويش را به ملت بزرگ ايران پيشكش كرد و از حاضران در جلسه خواست كه براي شادي روان فردوسي و تمام كساني كه در به وجود آمدن اين اثر سترگ سهيم بودهاند، بايستند و به احترام آنها يك دقيقه سكوت كنند.
جواد حيدريپور، رئيس فرهنگسراي انديشه پرداختن به شاهنامه را يكي از ضروريات دانست و گفت: شاهنامه شناسنامه ملي ايرانيان است و فرهنگسراي انديشه بنا بر اين ضرورت هر دوشنبه در همين مكان جلسات شاهنامهخواني برگزار خواهد كرد.
وي افزود: خلأ پرداختن به فردوسي و شاهكار ارجمند او در تمام ايران به نحو آزاردهندهاي مشهود است اما ما تلاش كردهايم كه در حد بضاعت خودمان اين نقيصه را در تهران مرتفع سازيم.
محمد تقوي، معاون حقوقي شورا و امور مجلس شهردار تهران سخنران بعدي اين مراسم بود، وي افزود: اگر تا چند وقت ديگر با خبر شديم كه يكي از كشورهاي حاشيه خليج فارس ادعا ميكند كه حافظ عرب است حق نداريم تعجب كنيم و از اين مدعا ناراحت شويم!
وي با اشاره به خاطرهاي گفت: من در سال 67 فرماندار مشهد بودم و به آسياي ميانه سفر كردم، در آن جا از نزديك سنگ نوشتهاي را مشاهده كردم كه به زبان غيرپارسي مطالبي درباره شاهنامه و فردوسي نوشته و ادعا كرده بودند كه فردوسي متعلق به ماست.
وي افزود: من با ديدن آن منظره عجيب بيدرنگ به ياد مهدي اخوان ثالث و عشق خلل ناپذيرش به شاهنامه افتادم و انگشت حسرت به دندان گزيدم اما ميخواهم بگويم ما بايد كمكم عادت كنيم كه از ديدن خيلي چيزها تعجب نكنيم!
به گفته معاون حقوقي شورا و امور مجلس شهردار تهران، نام ارجمند فردوسي با دل و جان تمام ما ايرانيها نسبت دارد و طبقه، سواد و سمت هم نميشناسد.
اجراي نقالي و شاهنامهخواني توسط مرشد وليالله ترابي، موسيقي سنتي گروه همنوازان عرفان به سرپرستي حميد وجدان پاک و هنرمندان سيد محمد جابري و مرشد اميري اصفهاني در ستايش حکيم توس از ديگر برنامههاي گشايش باشگاه فردوسي به شمار ميرفت.
نظر شما