«مارتا گزار» برگزيده بخش ترجمه كتاب سال حوزه كه از مسيحيان مسلمان شده مكزيكي است، با بيان اين كه پس از سالها جستوجو، گمشده خودم را در اسلام يافته است، گفت:" وقتي مسلمان شدم، حضرت عيسي (ع) و حضرت مريم(ع) را بهتر شناختم." جلد يك «تفسير نمونه»، «دوستي در قرآن و احاديث» و كتاب «جوانان صدر اسلام» از ديگر آثار ترجمه شده توسط "مارتا گلزار" ند ./
وي با بيان اين كه هر سال آثار گوناگون و نويسندگان بيشتري در اين همايش حضور مييابند، بيان داشت: يكي از نتايج برگزاري اين همايش، شناسايي نقاط قوت و ضعف تأليفات ديني و برنامهريزي براي پوشش اين عرصههاست.
گلزار درباره تشخيص نيازهاي تأليفي و ترجمههايش گفت: از آنجايي كه اغلب كساني كه مسلمان ميشوند از مسيحيانند، اين آثار نيز براي انتشار در كشورهاي لاتين يعني اغلب كشورهاي آمريكاي جنوبي، آمريكاي مركزي و مكزيك، اسپانيا و بخش زيادي از ايالات متحده، كه به زبان اسپانيولي صحبت ميكنند، انتخاب و ترجمه ميشوند.
ترجمههايي براي تقريب مذاهب و خداپرستي
وي نزديكي ميان اديان را يكي از اهداف ترجمههاي خود بيان كرد و گفت: وقتي مسلمان شدم، حضرت عيسي(ع) و حضرت مريم(س) را بهتر شناختم؛ به دليل اين كه نگاه ديگري پيدا كردم. بسياري از افرادي كه در مسيحيت شروع به جستوجو در ديگر اديان و بررسي آموزههاي ديني ميكنند، نميتوانند تثليث را بپذيرند، يعني فطرتاً نميتوانند رابطه پدر، پسر و روحالقدوس را بپذيرند. اين موضوع آنها را به حركت واميدارد.
برگزيده كتاب سال حوزه ادامه داد: ما در دعاها ميگوييم «مريم، مادر خدا» اما كدام خدا؟ اين آموزهاي است كه نميتوانيم آن را بپذيريم، چون فطري نيست. حتي وقتي من در اين زمينه تحقيق كردم و پرسيدم، جواب قانعكنندهاي به من ندادند.
خدا را در اسلام به يگانگي يافتم
وي اظهار داشت: من از 18 سالگي شروع به تحقيق در آموزهها و اديان مختلف كردم و وقتي به اسلام رسيدم، احساس كردم آنچه را دنبالش بودم، پيدا كردم؛ يعني يگانگي خدا را در دين اسلام يافتم.
بانوي مسلمان شده مكزيكي در پاسخ به اين سوال كه «پژوهشهاي شما در اديان ديگر چگونه بود و آيا در اين مسير دچار ترديد نشديد؟» متذكر شد: در 18 سالگي براي نخستينبار با «كريشنا» آشنا شدم (کریشنا از اسطورههاي هند، یکی از اوتارهها یا ظهورات خداوند "ویشنو" بر روی زمین است) و مثل آنها دعا كردم، ولي باز هم گمشده خود را نيافتم .اين جريان تا 22 سالگيام ادامه داشت.
كليسا نيز دستخوش تغييرات دوران شد
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا خانوادهاش در مسير جستوجاهاي اعتقادي او مشكلات يا محدوديتهايي ايجاد ميكردند، يا خير؟ اظهار داشت: آن زمان در يك بحران بودم. حدود چهل سال پيش، بحراني ايجاد شد كه ديگر كسي به كليسا نميرفت. مسوولان كليسا به جاي ارگ به استفاده از ديگر آلات موسيقي جديد و گروههايي روي آوردند تا افراد را به اين فضا بكشاندند و جوانان را دوباره جذب اين فضا كنند، يعني از ابزار جديد براي جذب مخاطبان و معتقدان استفاده كردند.
گلزار گفت: حتي زماني كه كوچك بودم و همراه خانواده به كليسا ميرفتيم، به ياد دارم روسري سر ميكرديم و لباس پوشيده و آستين بلند براي اداي احترام به ساحت كليسا ميپوشيديم، اما پس از آن گفتند روسريهايتان را برداريد و عيبي ندارد كه حتي لباسهاي باز و كوتاه بپوشيد. در حالي كه پيش از آن، تمام اين موارد رعايت ميشد و اينها را تنها براي جذب جوانان گفتند.
مترجم كتابهاي ديني با بيان اين كه «انسان فطرتاً به سوي خدا گرايش دارد» ادامه داد: تمامي كساني كه در مسير اين جستجوها قرار دارند، تجربههاي متفاوتي را درك ميكنند و در نهايت به سوي خدا باز ميگردند.
نگارنده كتاب «ترجمه شرح تازه و جامعي بر نهجالبلاغه به زبان اسپانيولي» گفت: در مسير يافتن پاسخ اين سوالات، براي ادامه تحصيل به آلمان رفتم و در آنجا با «رحمتالله گلزار» آشنا شدم كه آن زمان دانشجو بود و سپس با گروه مسلمانان آنجا آشنا شدم. احترامي كه آنها در ميان خود داشتند، براي من جالب بود. از طريق آنها با دين اسلام و شيعه آشنا شدم و به اين دين گرويدم.
زندگي در ايران را لطف خدا ميدانم
وي درباره دليل انتخاب كشور ايران براي زندگي و انجام فعاليتهايش گفت: اين را لطف خدا ميدانم كه باعث شد با يك مسلمان شيعه قمي آشنا شوم و با وجود بسياري از مخالفتهاي كشورم و خانوادهام، با هم ازدواج كنيم و من در نهايت گمشده خود ـ خدا ـ را پيدا كنم.
گلزار با اشاره به تبليغات وهابيون و برخي از غير شيعيان در ايالات متحده، گفت: وسعت تبليغات آنها خيلي بيشتر از تبليغات شيعيان است، چرا كه تعداد آنها بيشتر است و سرمايهگذاريهاي گستردهتري نيز انجام ميدهند.
وي در پاسخ به اين سوال كه «تغيير اعتقادي شما در زندگي فرديتان چه تأثيري داشت؟» تصريح كرد: اين تغييرات را خود متوجه ميشوم. همچنين وقتي به كشورم برميگردم، افرادي كه مرا ميشناسند، ميگويند تو آرامشي به ما ميدهي كه قبلا اين گونه نبود و اين آرامش را در تو نديده بوديم. وقتي اسلام را ميشناسيم و آن را قبول ميكنيم، يعني با يافتن خدا، گمشده خودمان و نوعي آرامش قلبي پيدا ميكنيم كه حتي با حرف نزدن هم ميتوانيم اين آرامش را به ديگران انتقال دهيم.
از ديگر آثار ترجمهاي «مارتا گلزار» ميتوان به جلد يك «تفسير نمونه»، «دوستي در قرآن و احاديث» و كتاب «جوانان صدر اسلام» اشاره كرد.
نظر شما