چاپ نخست کتاب «جامعه بهشتي» تهيه و تدوين شده توسط دفتر فرهنگي فخرالائمه(عليهمالسلام) از سوي دفتر نشر معارف منتشر و روانه بازار كتاب شد.اين اثر با نگاهي اجمالي به آيات و روايات موجود بر نگرش اسلام به الگوي صحيح مصرف، راهكارها و شيوههاي اصلاح الگوهاي رفتاري جامعه در اين حوزه را از زاويه نگاه بنيانگذار فقيد انقلاب، امام خميني(ره) و رهبر معظم انقلاب بررسي ميكند._
جايگاه ويژه اصل «مواسات» در آيات قرآن و روايت ائمه هدي(عليهمالسلام) و تاثير شگرف آن در جهتبخشي و الگوسازي در رفتارهاي اجتماعي و اقتصادي جامعه اسلامي، همواره مورد توجه خاص علما و كارشناسان روشنبين و اسلامشناسان خبره قرار داشته است.
اهتمام به وضعيت معاش مسلمين و دغدغه رفع محروميت ـاز حلقه نزديكان گرفته تا فراگيرترين سطوح اجتماعيـ خصلتي است كه براي انسان مسلمان، جزو ضروريترين و اولين خصوصيتها شمرده شده، تا آنجا كه بيبهرگان از اين صفت اسلامي، در لسان روايات، خارج از محدوده مسلمانان قلمداد شدهاند.
براساس مطالب كتاب، پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي، خويها و آداب به جاي مانده از سالها حكومت طاغوت بر اين سرزمين ـمثل گرايش به اشرافيگري، زيادهخواهي و اسرافكاريـ از قاطبه مردم انقلابي ايران رخت بربست و خصلتهاي اسلامي ـمثل روحيه قناعت، كار و توليدـ جايگزين آن شد. اما به مرور و پس از دوران سازندگي و روي كار آوردن امكانات مادي و گسترش تلاش براي ايجاد رفاه، به عنوان يكي از محورهاي اصلي تهاجم فرهنگي، هجومي از مركز اردوگاه استكبار براي گسترش روحيه مصرفزدگي، لذتگرايي و اشرافيگري آغاز شد كه متاسفانه آلوده شدن بخشي از مسوولان نيز به اين آفات، زمينه ترويج آن در جامعه را فراهم و خطر تبديل شدن آن به فرهنگ عمومي در جامعه را افزايش داد.
مقابله علماي روشنگر براي تبيين غير اسلامي بودن اينگونه منشها نيز از همان زمان آغاز شد؛ حركتي كه به جرات ميتوان رهبر معظم انقلاب را سردمدار اين خيزش روشنگرانه معنوي و اجتماعي امروز دانست.
واژه اسراف و مشتقات آن كه در مجموع 23 بار در قرآن به كار رفته، مفهومي گسترده دارد و هرگونه تجاوز از حد اعتدال و گرايش به افراط يا تفريط را در بر ميگيرد. از اينرو برخي با تقسيم اين معناي عام، «اسراف» را در خصوص زيادهروي و «سرف» را تنها در مفهومي «كوتاهي» به كار بردهاند. البته اين واژه در همه موارد، شامل كوتاهي از حد اعتدال نميشود و بيشتر در زيادهروي ظهور دارد؛ بدين جهت بسياري آن را مرداف «افراط» و متضاد «تقصير» و «تقتير» (فرقان، آيه 67) كه به معناي تضييق و بخل است، دانستهاند.
چون اسراف همواره با نوعي زيادهروي و گاه، كوتاهي ملازم بوده و در همه مصاديق آن، به نحوي سرپيچي از فرمانهاي الهي نمايان است، با فساد ارتباط مستقيم دارد (شعراء، آيات 151 و 152) زيرا بر هم زدن حالت تعادل در هر امري، موجب فساد در آن ميشود. بر همين اساس، اسراف را كه نابود كننده امكانات و داراييهاي گوناگون انسان است، با سرفه (كرمي كه درختان را ميخورد و از درون ميپوساند) همريشه دانستهاند. افزون بر اين، بررسي موارد كاربرد اسراف در قرآن نشان ميدهد كه بين آن و ديگر مفاهيم فراگير و كليدي، در محدوده ضد ارزشها، چون كفر، ظلم و فسق، ارتباط عميق مفهومي و پيوند گسترده مصداقي برقرار است.
مفهوم تبذير و مشتقاتش در ارتباط نزديك معنايي با اسراف است. اين واژه و مشتقاتش ـكه سه بار و در دو آيه متوالي آمده (اسراء، آيات 26 و 27) ـ در لغت به معناي تباه ساختن اموال است كه از دور ريختن يا پاشيدن بذر در مكاني نامساعد و به روشي نادرست به استعاره گرفته شده و هميشه با نوعي پاشيدگي، بينظمي و بيبرنامگي همراه است.
اسراف و تبذير به رغم ارتباط نزديك، تفاوتهايي نيز با هم دارند.
اسراف، مفهومي فراگير بوده، شامل هرگونه انحراف (اعتقادي، اخلاقي، اجتماعي، اقتصادي و...) ميشود؛ اما تبذير، بيشتر در امور مالي و اقتصادي، و به ندرت در موارد ديگر به كار ميرود.
اسراف، گاه بر زيادهروي در انجام دادن عملي مباح، اطلاق ميشود؛ مانند زيادهروي در خوردن ـكه اصل آن تا حد نياز جايز، بلكه مطلوب استـ و گاه بر خصوص مصارف نابجا و ناشايست، اگرچه اندك باشد ـمانند دور ريختن مواد غذايي كه ارتكاب آن به مقدار كم نيز جايز نيستـ گفته ميشود. بنابراين، مصاديق آن را ميتوان از دو نوع كمي و كيفي دانست؛ اما تبذير غالبا به صورت كيفي و در خصوص مصارف ناشايست تحقق مييابد.
چاپ نخست کتاب «جامعه بهشتي» در شمارگان 5000 نسخه، 116 صفحه و بهاي 15000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما