كتاب «تعزيه» از مجموعه نمايشهاي ايراني نوشته صادق عاشورپور روانه بازار كتابفروشيها شد.
عاشورپور در اين كتاب 566 صفحهاي نخست درباره تعزیه نوشته سپس نگاهی به چند متن مکتوب به جامانده پیش از اسلام كرده و به پیدایش تکیه و اجرای تعزیه، سبب حضور نداشتن زن در تعزیه و ایجاد حافظه هیجانی در تماشاگر پرداخته و در ادامه تعزیه زنانه، یادداشتهایی از ایرانیان درباره تعزیه، چند متن تعزیه و نمادها و نشانهها را در اين هنر واكاوي كرده كه در نهايت با نگاه سياحان فرنگي به تعزيه به پايان ميرسد.
اين محقق در آغاز سخن به ريشهيابي كلمه «تعزيه» در فرهنگ لغات پرداخته و تعريف خود را از اين هنر اينگونه بيان ميدارد، تعزیه taeaziyaeh کلمهای عربی و ریشه آن «عزی» فعل ثلاثی مجرد است. این کلمه به باب تفعیل برده شده و بر وزن تفعله، مصدر آن، تعزیه شده است و معنای تسلی دادن، تسلیت گفتن، مصیبت دیده را صبر و شکیبایی دادن، دارد.
وي در ادامه نتايج خود را درباره منشا و پیدایش تعزیه نوشته و معتقد است، درباره منشا و پیدایش نمایش تعزیه، تاکنون تحقیقی در خور توجه صورت نپذیرفته ولي سه گروه درباره منشا و پيدايش اين هنر سخن گفتهاند كه اين باورها در صفحات 24 تا 57 كتاب آمده است.
به زعم مولف، «تعزيه»، بازنمایی مصیبت و شهادت امام حسین(ع) و یاران ایشان است. که قالب آن برگرفته از نمایشهای ایرانی پیش از اسلام چون «سوگ سیاوش»، «یادگار زریران» و غیره است و محتوای آن داستان واقعه سال 61 هجری قمری در صحرای کربلا است.
این نمایش زبانی منظوم دارد ولی این نظم در زبان به وزنی خاص از بحور عروضی شعر فارسی مقید نیست و هر قسمت به اقتضای فضا و نقش سروده میشود. چنانکه نوای گفتار در قالب ادبی است و هیچ ارتباطی با دستگاه بحری شعر عامیانه ندارد. تعزیه برخلاف عادت به هنجار اشعار ادبی کوتاه یا بلند که در آنها از آغاز تا پایان، بحر یکسان میماند، بحر خود را به دفعات عوض میکند و در تمام طول خود بحور مختلف را به خدمت میگیرد.
نمونههای اين سخن براي درك بيشتر مطلب:
علقمه
ای غارت منعمان و درویش / عشق تو نموده بر دلم ریش
رفتم که برم سر علی را/ تا بنگرمت به پهلوی خویش
هشام
ای وای ز عشق آب گشتم / در بوته غم کباب گشتم
بر دفتر ذوالخمار عاشق/ گشتم گشتم چون آب گشتم
هشام کجا و این تغافل/ رسوا بر شیخ و شاب گشتم
یکجا پدرم ز تیغ حیدر / شد کشته و من کباب گشتم
چنانکه ملاحظه میشود، رباعی نخست یعنی گفتوگوی «علقمه» در بحر تقارب است و گفتار «هشام» در بحر رمل؛ اين ترتيب در ديگر نسخههاي تعزيه از ابتدا تا انتها رعايت ميشود.
مولف در بخش ديگر تحقيقات خود به اجراي اينگونه نمايشي پرداخته و ميافزايد، اجرای نمایش تعزیه به صورت آوازی است، و هر بازیگر نقش خود را در دستگاه مناسب آن نقش اجرا میکند؛ چنانکه حضرت عباس چهارگاه میخواند، حر عراق میخواند، شبیه عبدالله بن حسن که در دامن شاه شهیدان به شهادت رسیده و دست قطع شده خود را به دست دیگر گرفته، گوشهای از آواز راک را میخواند که به همین جهت آن گوشه به راک عبدالله معروف است. در سوال و جواب ها هم تناسب آوازها با یکدیگر رعایت شده است. فقط مخالفخوانها چون سرلشکران و افراد و امرا و اتباع با صدای بلند و بدون تحریر شعرهای خود را با آهنگ اشتلم و پرخاش ادا میکردند.
عاشورپور در بخشي از كتاب درباره اشتراكات «تعزیه» و «شبیه» توضيحاتي ارايه كرده و تاكيد ميكند، نمایش ایرانی تعزیه (تعزیت)، همیشه دو نام داشته است؛ یکی تعزیه و دیگر شبیه (تشبیه). با کمی تامل و دقت در معنای لغوی این دو نام در خواهیم یافت که این دو نام واژه هیچگونه ترادف و قرابتی ندارند بلکه معانی متفاوت و متنافر دارند. چنانکه تعزیه به معنای تسلی دادن، تسلیت گفتن، مصیب دیدهای را صبر و شکیبایی دادن و دلجویی کردن است و «شبیه» عبارت است از چیزی را به چیزی مثل و مانند کردن. همین به خوبی مشخص میسازد که عکس آنچه متداول است، به بسیاری از شبیهها در واقع تعزیه نمیتوان گفت در حالی که به همه نمایشهای تعزیه و نمایشهای ایرانی این ژانر میتوان شبیه گفت البته با آوردن دو صفت «شبیه ماتم» و «شبیه مضحک».
«شبیه ماتم» یا همان تعزیه، مضمونی مرتبط با سوگواری سالار شهیدان و یاران با وفایش دارد و نمایش مذهبی است.
ولی «شبیه مضحک» چنانکه از نامش پیدا است نمایشی است کمدی و به طور قطع برای خنداندن تماشاگر که شخصیتهای آن شاهان و مردم عادی به طور عامند نه پیشوایان مذهب. به عبارت دیگر «شبیه ماتم» (تعزیت) تکرار یک واقعیت مذهبی است و «شبیه مضحک» اجرای یک اتفاق درباره مردم معمولی و غیر مذهبی است.
عاشورپور چند متن مکتوب به جا مانده از پیش از اسلام را مورد واكاوي قرار داده و به اين نتيجه رسيده كه از متون نمایشی (تعزیه) مربوط به پیش از اسلام به طور رسمی جز یک متن مکتوب در دست نیست، و آن «یادگار زریران» است علاوه بر آن متن نمایشی دیگر «سوگ سیاوش» است که از آن قطعه مستقلی به طور مکتوب موجود نیست بلکه آنچه هست قطعاتی است که در کتابهای مختلف به جا مانده ولی یک متن دیگر در پژوهشهای میدانی نویسنده به دست آمده که این متن کردی تحت عنوان «کانی آو» یا چشمه آب که متن تعزیه است و ظاهرا در ذم ضحاک ماردوش و نبرد وی نوشته شده است.
مولف در اين پژوهش عميقي كه از تعزيه ارايه داده نمادها و نشانهها تعزیه را نيز مدنظر داشته كه به اعتقاد وي، در تعزیه، نمادها و نشانههای فراوانی به کار رفته است، که بیشک این نمادها پیش از آنکه خواستگاهی اسلامی داشته باشند، ریشهای ایرانی و پذیرفته شده در فرهنگ اسلامی شیعی دارند که در طی قرنها عمر، شبیه به آن همراه بوده است، و جدا کردن آنها از تعزیه امري غیر ممکن و حتی محال است چرا که این نمادها و نشانهها امروزه به جزیی جدایی ناپذیر و عاملی اصلی در شبیه بدل گردیده و در اجرا، زیبایی آن را بیش از حد افزایش داده است و میدهد.
نويسنده این نمادها را به دو گونه «نمادها و نشانههای رمزی و غیر قابل رویت» و «نمادها و نشانههای ظاهري و بیرونی» تقسيمبندي كرده است. «نمادهای رمزی» غیر قابل رویت و بیشتر رمزی است.
«نمادها و نشانههای ظاهری و بیرونی» هم با مشاهده آنها در شبیه برای بسیاری قابل فهم و معنی است مانند کاه افشانی، وجود مشک خشک، حضور جانورانی چون شیر و شتر در صحنه و دیگر عناصر مورد استفاده در اجرا که در کتاب درباره این رمز و نشانهها توضیح مفصلي ارايه شده است.
كتاب «تعزيه» از مجموعه نمايشهاي ايراني نوشته صادق عاشورپور در شمارگان 2500 نسخه و با قیمت 10700 تومان از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار كتاب شده است.
نظر شما