دوشنبه ۱ آذر ۱۳۸۹ - ۰۸:۰۰
خلافت پس از پيامبر(ص) در نگاه علي(ع)

كتاب «حكومت و سياست: نامه اميرالمومنين(ع) به شيعيان درباره خلفا (تشريح جريان سقيفه و اوضاع سياسي تا سال 39 هجري)» نوشته علي‌اكبر ذاكري از سوي موسسه بوستان كتاب تجديد چاپ شد.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اين اثر در برگيرنده يكي از نامه‌هاي باارزش و گران‌سنگ اميرالمومنين علي(ع) است كه آن را در پاسخ به سوالي درباره سه خليفه پيشين نگاشت.

اميرالمومنين(ع) در اين نامه به جريان سقيفه و شيوه انتخاب خليفه اول و دوم و سوم اشاره كرده‌اند و مواردي از نقد خود را بر اين انتخاب‌ها كه در ضمن موجب ضايع شدن حق خود حضرت شده، بيان كرده و در همه موارد، خود را شايسته‌تر به خلافت از متوليان آن دانسته‌اند. پس از آن به جريانات و حوادث دوران خلافت ظاهري خويش مانند بيعت مردم، جنگ جمل، صفين و نهروان اشاره كرده‌اند و از مردم مي‌خواهند كه در دريافت و حفظ حكومت تلاش كنند تا به دست نااهلان و طرفداران معاويه نيفتند، زيرا ولايت و خلافت شايسته فقيهان، عالمان و قاريان قرآن است نه انسان‌هاي بي‌بند‌وبار و كساني كه دير مسلمان شده و با تاخير به اسلام پيوسته‌اند و جزو رها شدگانند. 

از اين‌رو، نويسنده اين اثر، نام كتاب را حكومت و سياست نهاده است؛ چون حضرت در اين نامه، همه مسائل مهم سياسي حكومت و خلافت بعد از پيامبر(ص) و بخش عمده حوادث سياسي دوران خلافت خويش را تشريح كرده‌اند. اين نامه را مي‌توان زندگي‌‌نامه حضرت در امور سياسي دانست.

كتاب حاضر داراي دو بخش است. در بخش نخست درباره نامه حضرت، منابع آن، علت نگارش و اهميت آن پرداخته شده و در بخش دوم، متن نامه با ترجمه آن به چاپ رسيده است.

اين نامه از آن جهت مهم است كه علي(ع) خود به موضوع خلافت پرداخته و آن را از آغاز، در زمان عمربن خطاب و عثمان بيان كرده و ديدگاه خود را ارايه كرده است. در اين جا حضرت علي(ع) هم به رد استدلال صلاحيت و شايستگي خليفه اول و ديگر خلفا پرداخته و هم علت سزاواري و برتري خويش را براي خلافت برشمرده است. همچنين به حوادثي اشاره كرده كه در منابع ديگر نيست و يا فقط نشانه‌هاي اندكي از آن ديده مي‌شود. همچنين در برابر اين استدلال خلفا كه «ائمه از قريش هستند» به اين نكته اشاره مي‌كند كه اين گونه قرابت و خويشاوندي اگر باعث خلافت شود، من شايسته‌ترم.

در اين نامه به اين سوال هم پاسخ داده شده كه عده‌اي گفته‌اند: چرا علي(ع) به نص نبوي عليه ابوبكر استدلال نكرده است؟ زيرا حضرت به حديث غير استدلال كرده است و اشاره مي‌كند كه اگر قريش به سبب نسبت با پيامبر(ص) بر ديگران برتري دارند، بني‌هاشم هم به همين سبب بر قريش برتري دارند و من هم به استناد سخن پيامبر(ص) در روز غدير خم بر ديگر بني‌هاشم برتري دارم كه فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه.»

از سخنان حضرت چنين استفاده مي‌شود كه برخي نماز خواندن ابوبكر را دليلي بر خلافت گرفته‌اند كه اين موضوع نشان مي‌دهد آنان سخنان پيامبر(ص) را درباره خلافت علي(ع) ناديده انگاشته‌اند و حضرت پاسخ مي‌دهد: اگر پيش‌نمازي دليلي بر خلافت باشد، نيازي نبود كه در سقيفه به مشورت بپردازند و چگونه انصار از آن غافل شدند.

افزون بر فرمايش حضرت، در تاريخ زياده ديده مي‌شود كه پيامبر(ص) در هنگام خروج از مدينه، شخصي را به عنوان پيش‌نماز تعيين مي‌فرمود و در بسياري از موارد «ابن ام‌مكتوم» نابينا اين وظيفه را به عهده مي‌گرفت؛ اما هيچ‌گاه آن را دليل بر جانشيني بعد از پيامبر(ص) ندانسته‌اند، و در زمان بيماري حضرت نيز دليل بر اين موضوع نبوده است.

جريان سقيفه در اين نامه
علي(ع) در جريان سقيفه به هيچ وجه حاضر نشد بدن شريف پيامبر(ص) را رها كند و وارد جريان‌هاي سياسي شود و بعيد نبود كه اگر علي(ع) چنين كاري را انجام مي‌داد آنان كه در هنگام حيات رسول خدا(ص) گفتند: «درد بر او غلبه كرده» و نيازي به نوشته وي نداريم، زيرا «كتاب خدا ما را كافي است»؛ بعد از مرگ آن حضرت نيز به بدن مطهرش بي‌حرمتي و آن را پايمال كنند. افزون بر اين كه علي(ع) برابر فرمان پيامبر(ص) ماموريت داشت در راه رسيدن به حق خويش از هرتلاشي كه باعث اختلاف شود پرهيز كند.

از اين نامه استفاده مي‌شود كه انصار در آغاز، نظرشان علي(ع) بوده است و گفتند: «اينك كه ولايت را به علي(ع) تسليم نمي‌كنيد، پس صاحب و رهبر ما سعدبن عباده به آن شايسته‌تر از ديگران است.» و بعد از قول سعدبن عباده نقل مي‌كند كه وقتي ديد مردم با ابوبكر بيعت مي‌كنند گفت: «اي مردم! به خدا سوگند، من درصدد گرفتن زمامداري برنيامدم، مگر وقتي كه ديدم شما آن را از علي(ع) باز مي‌داريد و با شما بيعت نمي‌كنم تا علي(ع) بيعت كند و شايد من بيعت نكنم، اگرچه علي(ع) بيعت كند». اين‌ها به خوبي نشان مي‌دهد كه انصار نظرشان در امر خلافت به علي(ع) بوده است و بعد از آن كه ديدند به علي(ع) بي‌توجهي مي‌شود، سعدبن عباده را كانديداي خلافت و سپس شعار «منا امير و منكم امير» را سر دادند. اين از نكات مبهم تاريخ سقيفه است كه چگونه نام علي(ع) مطرح نشده است. 

متاسفانه بايد اعتراف كرد كه حوادث سقيفه بني ساعده بيشتر به نقل از عمر، خليفه دوم، گزارش شده است و حتي عبدالله‌بن عباس، حوادث سقيفه را به نقل از عمر گزارش كرده است و در اين گزارش‌ها كمتر اشاره‌اي به مطرح شدن نام علي(ع) در سقيفه شده است، اما شواهد و گزارش‌هايي حكايت از ذكر نام علي(ع) در سقيفه دارد كه عدم حضور او را در آن جا، دليل بر انصراف وي از خلافت دانسته‌اند.

اثر حاضر در دو بخش، سياست در كلام و سيره امير مومنان، علي(ع) را مورد بررسي قرار داده است. اهميت نامه اميرالمومنين(ع) و متن نامه اميرالمومنين(ع) به شيعيان و مسلمانان، عناوين بخش‌هاي كتاب حاضرند.

چاپ دوم كتاب «حكومت و سياست: نامه اميرالمومنين(ع) به شيعيان درباره خلفا (تشريح جريان سقيفه و اوضاع سياسي تا سال 39 هجري)» در شمارگان 1500 نسخه، 148 صفحه و بهاي 22000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط