به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، مراسم بزرگداشت شمس آلاحمد امروز عصر( سهشنبه 21 دي)، در حالي در حوزه هنري برگزار شد كه جمع كثيري از نويسندگان، اهالي قلم و مديران فرهنگي در آن حضور داشتند و با خانواده آن زندهياد ابراز همدردي كردند.
در اين مراسم فرشته آلاحمد، همسر شمس آلاحمد و احمد و جلال فرزندان او و تعدادي از خواهرزادگان و برادرزادگان اين پژوهشگر تازه در گذشته حضور داشتند.
اين برنامه با قرائت قرآن كريم آغاز شد و سپس بخشهايي از فيلمي مستند درباره سالهاي آخر زندگي شمس آلاحمد براي حاضران نمايش داده شد.
غلامرضا امامي در اين مراسم، بعد از سخنان اميرحسين فردي گفت: شمس خود را در سايه جلال و فدايي او ميدانست. من او را زماني ديم كه از دانشكده عالي با ماشين جلال به كافه فيروزه در خيابان نادري ميرفتيم. او در قامت شبيه جلال بود، ولي برخلاف جلال كه پرجوش و خروش بود، شمس بسيار آرام ساكت و در خود فرورفته بود...و بعدها من بيشتر به خانه او در كوي مهر ميرفتم.
وي افزود: شمس در سالهاي نزديك به انقلاب در جمعيت دفاع از آزادي بسيار فعال بود و گاه شبها هم به خانه نميرفت. او عضو شوراي انقلاب فرهنگي شد، ولي در خانهاش به روي همه باز بود و من جاي بسياري از دوستاني را كه شمس به آنان خدمت ميكرد، در اين محفل خالي ميبينم. او با همه وجود مشكلات ديگران را حل ميكرد و مانند اسمش بر همگان ميتابيد. شمس عشق به قدرت نداشت، ولي قدرت عشق را دريافته بود و قبل از هر چيز يك انسان واقعي بود.
اين نويسنده نامآشنا با بيان اينكه در نويسندگي به اغراق از او سخن ميگويند، توضيح داد: برخي به اغراق او را در تناسب با جلال قرار دادهاند، ولي او نميخواست از جلال در نوشتن ورزيدهتر باشد. هنر در وجود او بود، ولي او توقعي نداشت و ميخواست خدمتي بكند. اگر هنر فتح آسماني زمين باشد، شمس يك هنرمند بود.
وي در ادامه سخنانش به خريد خانه خاندان آلاحمد توسط ميراث فرهنگي اشاره كرد و گفت: خواهش ميكنم كه خانه خاندان آلاحمد به ديزي سرا، رستوران و كبابي تبديل نشود و پايدار بماند و با همين معماري حفظ شود. اميدوارم خانه شمس در كوي مهر نيز با همه يادداشتها و سندها و كتابهايش حفظ شود. عمر سيمين دانشور زياد باد... خانه جلال نيز خانه تاريخ است. اين خانه در جوار خانه نيماست. من در اين خانه به ديدار بزرگواراني چون دكتر شريعتي و مهدي بازرگان رفتم. جلال اين خانه را با دستان خودش ساخته و من اميدوارم خانه جلال براي ما و نسل ما بماند.
امامي همچنين اضافه كرد: شمس آلاحمد بنده كلام بود. شمس كم نوشت ولي اگر امروز جسم او به خاك سپرده شده، كلام و يادش در نوشتهها و يادداشتهايش تجلي پيدا كرده است؛ همانگونه كه در آثاري از او چون سفرنامه كوبا و نيكاراگوئه هويداست. در اين باره بايد از عزيزي چون آقاي دعايي، ياد كنيم كه هزينه سفر نويسندگان را فراهم كرد و دست بسياري از اهالي قلم را گرفت.
اين پژوهشگر با برشمردن وجوه ديگر زندگي شمس آلاحمد نيز گفت: غير از تجلي اثر هنري در كتابهاي شمس، وجود او در زندگي پاك و فرزندانش نجيبش نيز جاري است و آفرين بر او و همسرش به خاطر چنين فرزنداني. من از همين جا به بانو سيمين دانشور سلام ميدهم هر چند كه به دليل بيماري نتوانست در مراسم شمس شركت كند، ولي خواهرش در اين مراسم حضور يافت.
وي در پايان سخنرانياش اينگونه گفت: از خداوند براي جلال و شمس و همه رفتگان اهل قلم طلب مغفرت ميكنم؛ هر چند كه ميدانم آنان هستند كه زنده ميمانند و شمس نيز در كلام بزرگ و ارزشمند و در وجود فرزندانش جاودان خواهد ماند.
شعرخواني و نوحه خواني نيز از بخش هاي ديگر اين مراسم بودند.
گزارش تكميلي اين مراسم متعاقبا در ايبنا منتشر خواهد شد.
سهشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۹ - ۱۹:۲۱
نظر شما