یکشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۹ - ۱۰:۳۳
كليدهاي فتح ابواب بهشت

چاپ نخست کتاب «اسرار الآيات و أنوار البينات و رسالة متشابهات‌القرآن» نوشته ملاصدرا،با تصحيح و تحقيق حجج الاسلام محمدعلي جاودان و سيدمحمدرضا احمدي بروجردي، با مقدمه و زيرنظر آيت‌الله سيدمحمد خامنه‌اي، از سوي انتشارات بنياد حكمت اسلامي صدرا منتشر شد.\

به گزارش خبرگزاري کتاب ايران(ايبنا)، از ويژگي‌هاي اين اثر، بيان حقايق جهاني فلسفي است كه در فلسفه غير قرآني نمي‌گنجد و تنها مكتب حكمت متعاليه است كه مي‌تواند تا اين حد دقيق و باريك شود و از عمق حقايق، با ذوق و ذهن تيز و كندو كاو خود خبر دهد.

يكي از پرسش‌ها و مسائل مهم دانشمندان مسلمان و حتي پيروان مذاهب ابراهيمي، پرسش از رابطه «دين و فلسفه» يا همان «وحي و عقل» و به تعبير معروف ميان مسلمانان، رابطه «عقل و نقل» بوده و اين پرسش، بحث‌هاي گوناگون و حتي پاسخ‌هاي مختلف داشته است.

حكيم شيرازي، صدرالمتألهين(ره) نيز در كتاب «اسرارالآيات و أنوار البينات» به روش خاص خود در مقام پاسخ به پرسش‌هاي مطرح شده برآمده است.

آيت‌الله سيدمحمد خامنه‌اي در بخشي از درآمد كتاب حاضر مي‌نويسد: «صدرالمتألهين با نوشتن كتاب "اسرار الآيات" چند حقيقت را ثابت كرد: اول آن كه وحي و عقل، كه هردو آيات بينات خدا و مسوول ارشاد بشرند، با هم تنافي ندارند؛ هم‌چنان كه ميان انبوه فرستادگان و انبياي الهي، تنافي و تنازعي نبود، و ادعاي اختلاف دين و عقل يا فلسفه و شرع، تهمتي است كه بر اين دو بسته‌اند.
دوم آن كه قرآن مجيد، خود پايه‌گذار مكتبي فلسفي است كه نقاط اصلي تفكر بشري و اهم مسائل جهان‌شناختي را كه به آن فلسفه و حكمت مي‌گويند، در خود جاي داده و از بركت همين معارف الهي بود كه فلاسفه مسلمان و به ويژه حكماي شيعه و اماميه و پيروان اهل‌بيت(عليهم‌السلام) توانستند قامت نارساي فلسفه مشائي را به اندامي كامل تبديل كنند.
سوم آن كه در لابلاي معارف قرآني، حقايقي وجود دارد كه دست عقل بشري را توان رسيدن به آن نبوده است و در فلسفه سنتي كه دستاورد بشر باشد، بيان نشده، اما قرآن مجيد و اهل‌بيت رسول اكرم(ص) آن را بيان كردند و مكتب حكمت متعاليه و عرفان علوي (مكتب معارف اميرالمومنين علي"ع") عهده دار بيان آن شدند».

تحويل فلسفه سنتي به فلسفه نوين يا حكمت متعاليه، سبب شد كه تحول بزرگي در علم كلام روي دهد و برخي مسائل فلسفي كه درك آن براي معتزله و اشاعره مشكل بود، وارد علم كلام شود.

در اين كتاب، مباحثي وجود دارد كه در فلسفه قديم جايي نداشت و در علم كلام به گونه‌اي ناقص از آن بحث مي‌شد، ولي صدرالمتألهين در كتاب «أسرارالآيات» و «مفاتيح‌الغيب» مباحث مربوط به كلام خدا را كه در قرون اخير، اروپا منشا دانشي بنام هرمنوتيك و فلسفه تحليلي و زباني شد، به صورت مباحثي فلسفي طرح و بحث كرده است.

كتاب حاضر كه مؤلف حكيم، آن را اسرار الآيات و انوار البينات ناميده است، قرآني‌ترين نوشته صدرالمتالهين است. او با اين كه به طور جدي به تفسير قرآن پرداخته و مجلدات متعددي از تفسير او در دسترس مي‌باشد، نه در آنها و نه در هيچ نوشته و تاليف ديگر، اين‌قدر قرآني بحث نكرده است. به عنوان نمونه، اگر دو كتاب ديگر ملاصدرا يعني مفاتيح‌الغيب و المظاهر الالهيه را در نظر بگيريم كه او در آنها به روال اسرارالآيات بحث مي‌كند، و آيات مطرح شده در اين كتاب‌ها را با هم مقايسه كنيم، نشان مي‌دهد كه در هيچ جاي ديگري به اين زيادت و كثرت، آيات قرآن مطرح نبوده است.

صدرالمتألهين به اين كتاب بسيار مبتهج بوده و آن را عظيم مي‌شمرده است؛ لذا در ابتداي كتاب براي خود حق مي‌دانسته كه آن را به «انوار علوم الهي» توصيف كند، و مسايل مطروحه در آن را «اسرار رباني» نام بدهد، و يا در مطاوي كتاب، مباحث آن را «غوامض علم قرآن» بداند، و توقع داشته باشد كسي كه از اهل فهم نيست، و سرمايه كافي از اين موهبت ندارد، آن را مطالعه نكند و به سوي علم تاريخ و انساب يا قصه‌خواني برود.

ملاصدرا در عين حال كه معتقداست آن‌چه در اين كتاب آمده، جز اشاره‌اي اجمالي به اسرار پاره‌اي از آيات شريفه قرآن نيست، مي‌گويد: «قد فتح‌الله علي قلبنا من ابوابها ما لم يذكر في شيء من‌المصنفات من اسرارالآيات و رموز الكلام الالهي؛ از درهايي كه عنايات الهي بر دل ما باز كرد چيزهايي از اسرار آيات و رموز كلام الهي در اين كتاب آورديم كه در هيچ تصنيف ديگر ذكر نشده است.»

اسرارالآيات يك مقدمه مفصل دارد و ملاصدرا در فصول متعددي از آن ـ‌كه گاه بدان نام قاعده مي‌دهد، و گاه تنبيه‌ـ مي‌كوشد اثبات كند كه تحصيل حكمت واجب و همان مايه سعادت و رستگاري است و در برابر، كفر نيز چيزي جز جهل نيست، بعد از آن هم به شناساندن قرآن مي‌پردازد و نام‌ها و صفات آن و فرق ميان كلام و كتاب خدا و فرق ميان نزول قرآن و نزول ساير كتاب‌هاي آسماني را باز مي‌كند. سپس مقاصد كتاب‌الهي ‌ـ‌قرآن‌ـ را توضيح مي‌دهد.

بعد از اين مقدمه، متن كتاب به سه «طرف» يعني قسمت و هريك از آنها به مشاهد متعددي تقسيم مي‌شوند كه طرف نخست در «علم ربوبيت» است و در آن از معرفت حق اول و وحدانيت او در مشهد اول و از صفات و اسماء او در مشهد دوم و از دوام الهيت وجود و رحمت و كيفيت صنع و ابداع او در مشهد سوم بحث مي‌كند. در طرف ثاني، از حدوث عالم در مشهد اول و از ثبات غايت و نهايت و نيز ابتداء و بدايت براي دنيا و مافيها در مشهد دوم و از احكام مخلوقات در سير بازگشت آنها در مشهد سوم و بيان نبوت و احكام آن در مشهد چهارم سخن مي‌گويد. بالاخره نيز طرف ثالث در علم معاد است و به بيان حشر نفوس و اجساد مي‌پردازد. در مشهد اول از اين قسمت، از فطرت اولي انسان و عود به سوي آن و در مشهد دوم علم ساعت و سرّ قيامت و در مشهد سوم قبر و عذاب و ثواب آن و در مشهد چهارم بعث و حشر و در مشهد پنجم صراط و در مشاهده بعد، نفخ صور و نشر نامه‌هاي اعمال و ميزان و حساب و جنت و نار و زبانيه آتش و عدد آن و درجات بهشت و دركات جهنم و سرانجام سرّ شجره طوبي و شجره زقوم را توضيح و تشريح مي‌كند.

شرحي از مضمون كتاب
«اسرارالآيات» از يك طرف كتابي قرآني و از طرف ديگر كتابي حكمي و عرفاني است، و اين ساختار در تمام كتاب بچشم مي‌خورد. در مقدمه نيز اين خط و مزج به‌خوبي مشاهده مي‌شود، لذا با گزارش كوتاهي از مقدمه به‌خوبي مي‌توانيم با ساختار كتاب آشنا شويم.

مقدمه با نام خداوند و حمد و ثناي مشتاقانه به درگاه او و درخواست تطهير از غسق طبيعت و جهل و نجات از رجس عالم ظلمات شروع شده و با طلب ‌همنشيني با انبياء و صديقين به‌ويژه حضرت پيامبر(ص) و اهل‌بيت اطهر ايشان عليهم اشرف صلوات المصلين ادامه مي‌يابد. سپس به توصيف كتاب مي‌پردازد: «پست‌ترين خلايق و محتاج‌ترين آنها به كرامت رب‌العالمين، محمد كه به لقب صدرالدين خوانده مي‌شود، مي‌گويد: اين كتاب بياني است براي مردم، و هدايت و رحمت است براي متقيان: (قل هذه سبيلي ادعوا الي الله علي بصيرة انا و من اتبعني سبحان‌الله و ما انا من المشركين؛ يوسف، آيه 108) اين كتاب دربردارنده انوار علوم الهي و اسرار مسائلي رباني بوده و حاوي مقاصد قرآني است كه از آيات كتاب مبين استفاده شده‌اند.
مطالب اين كتاب، كليدهايي‌اند كه باب بهشت و رضوان‌الهي به وسيله آن گشوده شده و گنج‌هاي خزينه‌هاي خداي رحمان آشكار مي‌شوند، و گوهرهاي عالم ملكوت به‌عيان مي‌آيند، و انوار عالم جبروت كشف مي‌شوند. كتاب، روشنايي چشم سالكان و شفاي سينه براي مومنان موحد است، و بيماري براي قلب و دل منكران و هدايت براي پرهيزكاران و كوري و پرده بر چشم منافقان متكبر است: (يضل به كثيرا و يهدي به كثيرا و ما يضل به الا الفاسقين؛ بقره، آيه 26) من آن را اسرارالآيات و انورالبينات ناميده و در يك مقدمه و سه طرف كه مشتمل بر مشاهد متعدد است، قرار دادم. بعد از اين تمهيد ملاصدرا به مقدمه مي‌پردازد، و آن را در بيان راه سالكين الي‌الله مي‌داند، و در آن چندين قاعده قرار داده است.»

در قاعده اول مي‌گويد: «راس همه سعادت‌ها و رئيس همه خوبي‌ها كسب حكمت است، و حكمت عبارت است از معرفت به خداوند جل ذكره و صفات و افعال آن ذات مقدس و ملك و ملكوت او، و معرفت به روز رستاخيز و منازل و مقامات آن، مثل بعث و حشر و كتاب و ميزان و حساب و جنت و نار، و اين همان ايمان حقيقي، و خيركثير، و فضل عظيمي است كه در قرآن بدان اشارت رفته است. و آنگاه استدلال مي‌آورد.»

در قاعده دوم به بررسي مساله جهل مي‌پردازد و مي‌گويد: «جهل به اين معارف و انكار آن براي كسي كه از توانايي و استعداد لازم برخوردار است، راس همه شقاوت‌ها و منشا عذاب و خسران و ندامت قيامت است: (اولئك الذين طبع‌الله علي قلوبهم و سمعهم و ابصارهم و اولئك هم الغافلون* لا جرم انهم في الاخرة هم الخاسرون؛ نحل، آيات 108 و 109) و (من اعرض عن ذكري فان له معيشة ضنكا و نحشره يوم‌القيامة اعمي؛ طه، آيه 124) دليل اينكه آن كس كه ياد خدا را فراموش كند اهل عذاب بوده و كور و كر محشور مي‌شود، اين است كه «بنا و ساختمان آخرت بر معرفت و ذكر است»؛ زيرا آنجا يك جهان ادراكي و يك خانه زنده و جاندار است. لذا آبادان كردن آن به اعتقادات و علم و نيات پاكيزه و ادراكات خالصه است در حالي كه ساختمان اين جهان، ظلمت و ماديت است، و آباداني آن به امور شهواني و آرزوهاي باطل مي‌باشد؛ زيرا جهاني كدر و جرماني است.»

آن كس كه به خدا جهل دارد ،به همه چيز جهل خواهد داشت، چون كه مسلم شده علم به موجوداتي كه معلول و مسبب‌اند، بدون علم به اسباب و علل ممكن نيست و آن كه نسبت به موجودات جاهل باشد در شمار هالكان است.

ملاصدرا بعد از اين دو قاعده، دو تنبيه مي‌آورد. در تنبيه اول، ملاصدرا معتقد است كفري كه منشا عذاب‌هاي دردناك خواهد بود، چيزي جز نوعي جهل نيست. جهل مركب يعني اعتقاد به باطل كه البته بايستي با استكبار و عناد همراه باشد. و در تنبيه دوم مي‌گويد: «بدان كه محبت دنيا و كفر با يكديگر تلازم دارند، و يكي علت ديگري مي‌باشد؛ و لذا در كتاب الهي، شقاوت و عذاب اخروي گاهي به اين علت و گاه به آن تعليل شده است.»

ملاصدرا پس از مطالب مطرح شده، مي‌نويسد: «محبت دنيا منشا كفر و حجاب و ماده اوليه شقاوت و عذاب بوده و مبناي برخورداري از نعمت‌هاي اخروي و حيات دائمي، علم و معرفت است؛ زيرا تا جوهر انسان به صورت جوهر علمي و ادراكي درنيايد در شمار جوهرهاي داراي حيات و قرب به خداوند و دار كرامت كه از مرتبه عذاب و منزل هلاكت برترند، در نخواهد آمد، و تنها اينان به نعمت‌هاي دارالحيوان متنعم بوده و به آزادي در طبقات بهشت خواهند رسيد.»

وي در قاعده سوم مي‌گويد: «اين راه يعني راه توحيد كه عبارت است از جست‌وجوي علم و معرفت به خداوند متعال، آيات، ملك و ملكوت، ملائكه، كتب، رسل و روز آخرت، كه راه همه انبياء و اولياء است. و هيچ اختلافي در ميان آنها در اين علوم الهي و اصول ايماني نيست. راه آنها در معرفت و علم واحد است، و دينشان واحد.»

در قاعده چهارم از صفات قرآن و اسامي آن سخن رفته است و ملاصدرا مي‌گويد: «بدان كه قرآن در لغت به معناي جمع كردن است، همان‌طور كه فرقان به معناي جدا كردن و تفصيل دادن است. آنگاه تفسير حكمي اين دو اسم را مي‌آورد: قرآن اشاره به علم اجمالي است كه آن را عقل بسيط گفته‌اند، و آن علم به همه موجودات است بر وجه بسيط اجمالي، و اين همان عقل فعال است كه عهده‌دار تفصيل دادن به علوم نفسانيه است، و دومي يعني فرقان كه اشاره است به علم نفساني متكثر به صور عقليه كه در نفوس برگزيده وجود دارد.»

ملاصدرا سپس به قاعده پنجم مي‌پردازد و در آن از وجود فرق بين كلام الله و كتاب الله سخن مي‌گويد كه فرق بين كلام و كتاب همانند فرق ميان امر و فعل است.

در قاعده ششم، در توضيح فرق ميان انزال كلام خدا بر قلب مبارك پيامبر(ص) و انزال و تنزيل كتاب آسماني بر ساير انبياء مي‌كوشد.

قاعده هفتم آخرين قاعده مقدمه كتاب است و در آن از مقاصد كتاب الهي سخن رفته است. ملاصدرا در اين قاعده مي‌گويد: «بدان! سر نزول قرآن و مقصد اعلاي آن، دعوت بندگان به خداوند پادشاه برتر، و غايت مطلوب آن آموختن راه ترقي بنده از حضيض نقص و خسران به اوج كمال و عرفان، و بيان كيفيت سفر الي الله براي درك لقاء او و هم‌جواري با مقربان به درگاه اوست.»

مهمترين اصول آن نخست معرفت حق اول و صفات و افعال اوست و دوم، معرفت صراط مستقيم و درجات صعود الي‌الله و كيفيت سلوك در آن، و سوم، معرفت معاد و احوالات واصلين به آن درجات و دار رحمت و كرامت و احوال دورماندگان و گرفتاران عذاب.

چاپ نخست كتاب «اسرارالآيات و أنوارالبينات و رسالة متشابهات‌القرآن» در شمارگان 2000 نسخه، 557 صفحه و بهاي 125000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط