جلد سوم کتاب «شهود و شناخت (ترجمه و شرح صحيفه سجاديه)» نوشته آيتالله حسن ممدوحي كرمانشاهي و با مقدمه آيتالله جوادي آملي از سوي موسسه بوستان کتاب تجديد چاپ شد. صحيفه سجاديه، زبور آل محمد(ص) و انجيل اهلبيت(ع) و ميراث سترگ حضرت امام زينالعابدين(ع) است كه منظومه انديشه اسلامي را در قالب دعا ترسيم ميكند. تاكنون بر اين كتاب شرحهاي مختلفي نوشته شده كه هريك از جنبهاي قابل استفادهاند.
نكته مهم در اين شرح، آن است كه واژگان مشكل هر دعا را به دقت معنا كرده، سپس شرح مفصل از مطالب و موضوعات ارايه ميدهد.
صحيفه سجاديه، ذخيرهاي عظيم و ميراثي برتر از همه ارزشهاست كه امام سيدالساجدين و زينالعابدين(ع) بر امت ارزاني داشته و بلنداي محتوا و مضمون اين صحيفه الهي، معرفت و شناختي است كه از مبدا وحي سرچشمه گرفته و چارچوب جهانبيني در آيين مقدس اسلام و مكتب دعا بر اين مبنا پيريزي شده است. به ديگر سخن، شهود، در ديد معصومانه اولياي دين، پايه شناخت و جهانبيني آنان است و اين واقعيت حيرتانگيز در فرازهاي گوناگون دعاها و نيايشها و شكل و محتواي آنها پيداست.
براساس مطالب كتاب، براي توضيح و تبيين هر امر مبهم و مجهولي، راههاي گوناگوني وجود دارد كه هريك از آنها بر حسب اهداف مختلف به كار ميآيند و انسان را به مقصود ميرسانند. بعضي از اين راهها به طور خلاصه عبارتند از:
1. تعريف لفظي: يعني با به كارگرفتن مفهومي روشنتر، از ابهام حقيقت مورد نظر ميكاهند.
2. تعريف حقيقي يا ماهوي: يعني در پاسخ سوال از ماهيت يك شيء، به تشريح جنس و فصل آن شيء ميپردازند.
3. تعريف شرحالاسمي: هنگامي به كار ميرود كه از مظاهر و آثار چيزي ميپرسند، لذا در جواب، فقط به ذكر بعضي از خواص و ويژگيهاي آن چيز اكتفا ميشود.
4. تعريف به طور وجود: گاهي سوال از طور و چگونگي وجود است، لذا ميبايست با كنكاش بسيار، اطوار وجودي ماهيت مورد نظر را بررسي كرده و با تنظيم آن، در روشنگري مساله كوشيد.
5. تعريف به مصداق: يعني در پاسخ بعضي سوالها، تنها به ذكر مصداق بسنده شود. بايد توجه داشت اگر عنايت خاصي در اين گونه جوابها نباشد، ممكن است پرسشگر يا پاسخگو گرفتار اشتباه مفهوم به مصداق شود.
«ابنفارس» در ذيل كلمه دعا ميگويد: «الدعا ان تميل الشيء اليك بصوت و كلام يكون منك؛ دعا آن است كه كسي را با صدا و كلام خود، متوجه خود كني». و ابنمنظور مينويسد: «دعا الرجل ناداه؛ دعا كردن شخص، خواندن او است». «راغب» نيز عقيده دارد: «الدعاء كالنداء الا ان النداء قد يقال بيا او ايا؛ دعا همان ندا است، با اين تفاوت كه در ندا از حروف ندا "يا و ايا" استفاده ميشود.»
اگر مطلق طلب را «جنس» فرض كنيم و ويژگيهاي گوناگوني همانند دعاي تكويني، دعاي زباني، دعاي قلبي، دعاي مخلوق، دعاي خالق، دعاي مردم در حق يكديگر و ... را «فصل» قرار دهيم، ميتوانيم مطلق طلب را همراه با يكي از ويژگيهاي ذكر شده، نوعي از دعا قرار دهيم. بر اين اساس، «ان زيدا دعاه عمرو؛ عمرو، زيد را فرا خواند.» نوعي از دعا و «والله يدعو الي دارالسلام؛ خداوند به سوي سراي ايمني فرا ميخواند(يونس، آيه 25)»، نوعي ديگر از دعا است. نكته دقيق در اين جا آن است كه چون دعا براي دعا كننده حالت ربط محض دارد و معاني ربطي از حقايق فوق مقوله بوده كه ماهيت ندارند، لذا نميتوان آن را به تعريفهاي ماهوي تبيين كرد.
نويسنده در جلد سوم اين مجموعه، 15 دعا از دعاهاي صحيفه سجاديه را شرح كرده است.
چاپ چهارم کتاب «شهود و شناخت (ترجمه و شرح صحيفه سجاديه)» (جلد سوم) در شمارگان 1200 نسخه، 540 صفحه و بهاي 85000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما