خسرو محمدشاهي ساتتر هافبك تيمهاي دارايي و عقاب را بايد يكي از بهترين سرزنان تاريخ فوتبال دانست مردي كه بازيكناني مانند همايون بهزادي، صفر ايرانپاك، غلامحسين مظلومي، پرويز ميرزاحسن...
در عرصه ورزش هم چنين است. عمر متوسط بازي يك بازيكن يا يك ورزشكار حرفهاي، به دو دهه هم نميرسد و اگر بخواهد ورزشكار موفقي باشد، ناگزير از بالابردن سطح آگاهي و دانش خود است.
اين بحث را از هر منظري ميشود نگريست. زندگي بسياري از ورزشكاران، پس از دوره ورزش حرفهاي، وارد فاز جديدي ميشود كه به جز بهرهمندي از دانش، راهكاري ندارند و آنها كه خود را تجهيز نكردهاند، در زندگي خصوصي هم با مشكلات و دغدغههاي فراواني روبرو ميشوند كه باعث ميشود در زندگي هم ناكام شوند. يكي از بهترين سرزنان تاريخ ورزش ايران، خسرو محمد شاهي است كه با او درباره نقش مطالعه در ارتقاي سطح زندگي حرفهاي و زندگي شخصياش گفت و گو كرده ايم.
خسرو محمدشاهي ساتتر هافبك تيمهاي دارايي و عقاب را بايد يكي از بهترين سرزنان تاريخ فوتبال دانست مردي كه بازيكناني مانند همايون بهزادي، صفر ايرانپاك، غلامحسين مظلومي، پرويز ميرزاحسن «قاسمي»، و بسياري ديگر از سرزنان تاريخ فوتبال ترجيح ميدادند تا در برابر او بازي را به زمين بكشانند تا توپ را در هوا دنبال كنند.
وقتي با اين بازيكن بزرگ صحبت كرده و درباره نقش مطالعه در زندگي ورزشكاران جوياي نظرش ميشويم ميگويد: اتفاقاً، خلاء موجود در ورزش ما كلاس بازيكنان است كه آنان را به مطالعه و تحصيل وانداشته و به همين خاطر وقتي دوران بازيگري آنان خاتمه مييابد با مشكلات و معضلات زيادي روبرو ميشوند. چرا كه اگر يك بازيكن تحصيلكرده و با مطالعه بعد از دوران بازيگرياش منطقي فكر كند هرگز با مشكلات روحي و احساسي روبرو نميشود .
اين مدافع سرزن در ادامه اظهاراتش ميگويد:برخي مربيان در حق بازيكنان ظلم و جفا مي كنند كه آنها را به ادامه تحصيل يا خواندن كتاب هاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و تاريخي آشنا نميكنند.
خسرو محمدشاهي ميافزايد: بايد فرهنگ جامعه را با خواندن كتابهايي از نويسندگان شناختهشده ايراني و خارجي بالا برد،زيرا خواندن و مطالعه آنقدر به معرفت، شعور، و فهم انسان كمك ميكند كه با هيچ زباني قابل گفتن نيست.
وي در پايان ميگويد حتي انهايي كه در قديم كت و شلوار مي خري قديمي كه در كوچهها و محافل داد ميزدند كت و شلوار و پالتو ميخريم با سوادها و بي سوادهايشان با هم متفاوت بودند.زيرا با سوادهايشان مي دانستد كه فرضاً فاستوني ژاپني از فاستوني چيني يا كشوري ديگر بهتر است و اين همان وجه تمايز ميان آنهاست.
وقتي پاي صحبت خسرو محمدشاهي مينشينيم به ياد سالهاي بسيار دور ميافتيم كه خسرو محمدشاهي كفشها را آويخته و جامه مقدس مربيگري را به تن كرده بود و در تيم عقاب با بازيكناني مانند فرشاد پيوس، جمشيد شاهمحمدي، محسن گلدهي و تني چند از بهترين بازيكنان دهه 60 فوتبال اين آب و خاك مقدس مربيگري ميكرد.
خسرو محمدشاهي به دليل اعتقاداتش هرگز به فكر نتيجهگرايي نبوده و عقاب آن سالها يكي از بهترين تيمهاي تاريخ فوتبال ايران بود.
روزي عقاب در نيمه اول بازي برابر راهآهن بازي را يك بر صفر واگذار كرده بود و تيمسار شهيد شادروان «منصور ستاري» فرمانده وقت نيروي هوايي نظارهگر آن بازي بود.
دوستي مشترك با مسئوليتي بالا از كنار نگارنده گذشت و رو به من كرد و گفت:«... به خسرو بگو اينقدر به دنبال بازي قشنگ نباشد!»عقاب سالها بعد هر وقت در مورد نتايج عقاب به قضاوت مينشينند هيچكس نميگويد آنان چقدر زيبا بازي كردند!
وقتي آن مسئول از كنار من گذشت تيمسار ستاري به سراغم آمد و چون حرفهايي از عقاب و خسرو محمدشاهي شنيده بود كنجكاو شد و پرسيد آن آقا چه راجعبه ما ميگفت و وقتي من اصرار وي را ديدم ناگزير شدم عين واقعيت را بگويم و ايشان از من ميخواست كه عين اين كلمات را به خسرو محمدشاهي منتقل كنم و اين يكي از زيباترين خاطرات دوران كاري من است كه مرا شديداً تحت تأثير عشق و علاقه تيمسار ستاري نسبت به نيروي هوايي و تيم وابسته به آن يعني عقاب قرار داد.
نظر شما