دكتر ناصر فكوهي، استاد جامعهشناسي دانشگاه تهران، در نشست نقد و بررسي كتاب «سقراطهايي از گونه ديگر» نوشته عابدالجابري، گفت: اين كتاب، دريچهاي به تفكر جهان عرب محسوب ميشود.\
وي افزود: آلمهدي، مترجم كتاب، با ترجمه برخي از آثار انديشه عرب، ايرانيان را با ابعاد تازهاي از تفكر آشنا كرد؛ ايرانياني كه برخي از آنان به دلايل مختلف نگاهشان به سوي غرب است، تا جايي كه ميشل فوكو آن اندازه كه در ايران شهرت دارد، در موطنش فرانسه ندارد.
فكوهي يادآور شد: تا دهههاي گذشته سيستم جهاني به گونهاي بود كه همگان تفكر دنيا را در غرب متمركز ميديدند، در حالي كه اكنون دنياي غرب نيز به اين نتيجه رسيده است كه بايد با انديشههاي ديگر هم آشنا شد. ترجمههاي انتقادي فراواني از انديشه اسلامي و غربي در غرب موجود است، در حالي كه كتاب و مقاله قابل اعتنا درباره انديشمند اسلامي نظير ابن خلدون در ايران بسيار اندك و ناچيز است.
اين استاد دانشگاه با اشاره به تاثيرگذاري روند انديشگي جهان عرب بر تحولاتي كه اكنون در كشورهاي عربي جريان دارد، گفت: ميتوان تئوري هميشگي توطئه را براي اين جريانها به كار برد، اما با اين تصور به خطا رفتهايم، زيرا توطئه هميشه وجود داشته است و دارد. جنبشي كه اكنون در سطح جهان عرب شاهديم، حاصل انديشههاي بسيار زياد است و اين موضوع به خوبي از سخنرانيها و كتابهاي اخير روشنفكران عرب پيداست.
فكوهي زبان عربي را بر دو نوع فصيح و عام خواند كه روشنفكران عرب از زبان فصيح استفاده ميكنند. او همچنين اسلام را به لحاظ عددي، متعلق به آسيا دانست و گفت: جهان عرب تنها 200 ميليون از جمعيت يك ميلياردي مسلمانان را تشكيل ميدهد،اما با اين وجود كشورهاي عربي و به ويژه مصر نقطه ثقل دنياي اسلام به شمار ميآيد. دليل اين موضوع را ميتوان زبان عربي كه زبان قرآن است دانست.
وي درباره نتيجه انسانشناختي اين نوع تفكر كه در كتاب نيز به چشم ميخورد، گفت: روشنفكر سكولار نميتواند از يك رابطه عادي و پيوسته سيستم اجتماعي برخوردار باشد، زيرا مردم زبان او را نميفهمند.
فكوهي ادامه داد: روشنفكراني كه گرايش ديني دارند، هرچه بيشتر براي بيان خودشان بايد از زبان ديني استفاده كنند. اين امر از لحاظ فرهنگي فرآيندي را ايجاد ميكند كه سبب سكولاريزاسيون گفتمان ديني ميشود.
استاد دانشگاه تهران يادآور شد: اين روشنفكران توانايي ايجاد رابطه ميان سيستم روشنفكري و اجتماعي را ندارند. آنان در جهان خودشان سير ميكنند و نسبت به خود و تاثيري كه بر سيستم اجتماعي دارند، دچار توهماند. در مفهوم عامتر ميتوان گفت كه روشنفكري يك سيستم خودشيفتهگراست.
وي افزود: سخنرانيهاي بزرگ، فرد سخنران را بيش از شنوندگان راضي و مجذوب ميكند. اگر اكنون نگاهي به سخنرانيهاي هيتلر و استالين داشته باشيم، آنها را به قدري احمقانه مييابيم كه گويي حتي يك كودك نيز قادر به ارايه چنين سخنرانيهايي است. كتاب سبز قذافي و كتاب قرمز مائو نيز شامل همين سخنرانيهاي احمقانهاند.
فكوهي گفت: روشنفكران سيستم ايدئولوژيك را به قدري تقليل ميدهند كه براي همه قابل فهم شود. ميزان پذيرش سيستم اجتماعي به ميزان سودي كه اجتماع از آن گفتمان ميبرد، بستگي دارد؛ هرچند آن گفتمان احمقانه باشد.
اين مترجم و پژوهشگر، پروبلماتيك جهان عرب را شكلي از نارسيسيزم برشمرد كه اعراب نتوانستند آن را حل كنند. فكوهي گفت: اعراب از اسراييل شكست ميخورند، زيرا هنوز بر اين باورند كه چيزي به نام اعراب وجود دارد. رژيم بعث نيز يك توهم ايدئولوژيك بود، رژيمي كه معتقدان به آن فكر ميكردند ميتوان اعراب را زير يك پرچم گرد آورد.
وي اين توهم را در جهان عرب معاصر نيز جاري دانست و گفت: اميد داريم افرادي كه در پي جنبشهاي اخير در جهان عرب بر سر كار ميآيند، از اين توهم خارج شوند، چرا كه آنان جواناني اينجهانيترند.
فكوهي ادامه داد: عابدالجابري معتقد است كه سنت چيز خوبي نيست، اما مدرنيته نيز لزوما خوب نيست. ديگر اين كه براي استفاده از سنت در جايي كه مناسب است، نميتوان به صورت مستقيم عمل كرد. به اعتقاد او، سنت بدون گذار از سيستم عقلانيت يافته امروز قابل استفاده نيست.
گزارش تكميلي اين نشست متعاقبا ارسال ميشود.
نظر شما