دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۵:۴۵
راه‌هايي براي تاريخ‌مند كردن عقل عربي

به گفته مترجم كتاب «نقد عقل عربي» عابدالجابري در اين اثر بيان مي‌دارد كه واژه عقل در زبان عربي از ريشه «عَقَلَ» به معناي بازداشتن گرفته شده و بر اين اساس نتيجه مي‌گيرد كه عقل عربي ناتاريخ‌مند و علت‌گريز است./

محمد آل‌مهدي، مترجم «نقد عقل عربي» در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اظهار كرد: نخستين بار است كه اين اثر به فارسي ترجمه مي‌شود و گمان مي‌كنم زبان فارسي، آخرين زباني باشد كه اين كتاب به آن ترجمه مي‌شود.

آل‌مهدي گفت: اعراب پس از جنگ 1967 به سه گروه تقسيم شدند. گروهي از آنها كه اصول‌گرايان اسلامي‌اند، معتقدند هر رنجي كه متوجه انسان‌ها از جمله مسلمانان است، از پياده نشدن كامل اسلام و عمل نكردن به آموزه‌ها و قوانين آن ريشه مي‌گيرد.

وي در معرفي گروه دوم جامعه روشنفكري عرب گفت: عده‌اي از اعراب نيز عقايد ليبرال داشته، از لحاظ فكري به غرب وابسته‌اند. آنان راه نجات كشورهاي اسلامي را در وابستگي به غرب و تاسي از آنان مي‌بينند.

اين مترجم ادامه داد: گروه سومي نيز وجود دارند كه حد وسط اين دو تفكر را مي‌گيرند و عابدالجابري نيز جزو اين دسته از روشنفكران است. اين گروه معتقدند از انديشه غربي آنچه را مفيد و مورد نياز است بايد برداشت و آن‌چه را قابل نقد است، نقد كرد. آنان نقد نمي‌كنند كه به موزه بسپارند، بلكه نقد مي‌كنند تا ميراث گذشته‌شان را بازسازي كنند. عابدالجابري معتقد بود كه با بازسازي ميراث گذشته مي‌توان ابزارهاي مفيدي براي زندگي بهتر به دست آورد.

به گفته آل‌مهدي، اين كتاب به تحليل و انتقاد از عقل عربي مي‌پردازد، اما پيش از نقد، تعريفي از آن ارايه مي‌دهد. عابدالجابري بررسي مي‌كند كه آيا اساسا مرزبندي ميان عقل عربي و غربي صحيح است يا خير. وي با بررسي معناي واژه عقل در زبان عربي درمي‌يابد كه اين واژه از ريشه عَقَلَ به معناي بازداشتن گرفته شده و بر اين اساس، نتيجه مي‌گيرد كه عقل عربي ناتاريخ‌مند و علت‌گريز است. وي در كتابش به دنبال راه‌هايي است تا از طريق آنها عقل عربي از چنين حالتي خارج شود.

وي افزود: عابدالجابري معتقد است عقل عربي پس از فتوحات اسلامي دچار مشكل شد، زيرا قوميت‌هاي ديگر به دست گرفتن حاكميت را در سر مي‌پروراندند، در حالي كه اين قصد و نيت در عرب‌ها نيز بسيار زياد بود. بنابراين اعراب براي در دست داشتن حاكميت آن زمان، تغييراتي را در اسلام اعمال كردند كه به سود حكومت خودشان باشد.

وي افزود: عابدالجابري متاثر از ميشل فوكو است و اعتقاد دارد كه دانش به عنوان تابعي از قدرت، همواره در خدمت حاكمان بوده است. او مامون را به عنوان يك مثال ذكر مي‌كند كه به شدت از ارسطو هواداري مي‌كرد. اين هواداري به دليل يافتن حقيقت در انديشه ارسطو و علاقه به آن نبود، بلكه به اين دليل بود كه ارسطو با انديشه‌اش در برابر انسان‌گرايي زمانه‌اش ايستاد. همچنين مامون از عقل‌گرايي به خاطر ترس از عرفا دفاع مي‌كرد. در واقع، عقل‌گرايي براي او يك سپر بود. به اين ترتيب اگر حاكميت دانشي را مطرح و از گسترش آن حمايت مي‌كرد، تنها قصد حفاظت از خودش را داشت.

آل‌مهدي يادآور شد: راهي كه عابدالجابري پيشنهاد مي‌كند، بازسازي ميراث عرب غربي نظير ميراث كشورهاي مصر و تونس است. او ابن‌سينا و فارابي را جزو فرهنگ عرب شرقي مي‌‌پندارد، زيرا معتقد است آنان در فرهنگ عربي پرورش يافته‌اند و بنابراين انديشه آنان فرآورده‌اي عربي است.

وي افزود: او عقل را بر سه قسم يوناني، اروپايي و عربي مي‌داند و سخني از عقل ايراني به ميان نمي‌آورد، زيرا به باور او، فلاسفه ايراني در مدارس بغداد درس خوانده‌اند و متاثر از انديشه اعراب‌اند. مقصود وي از عقل عربي، عقل اسلامي است.

«ما و ميراث فلسفي ما» و «سقراط‌هايي از گونه ديگر» عنوان دو كتاب ديگر از عابدالجابري‌اند كه با ترجمه آل مهدي منتشر شده‌اند.

كتاب «نقد عقل عربي، پژوهش ساختارگرا در شكل‌گيري عقلانيت كلاسيك عرب» به تازگي از سوي انتشارات نسل آفتاب منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط