كتاب «هدايت و جنگ نرم و سخت در زيارت عاشورا (نگاهي راهبردي به زيارت عاشورا از منظر عمقبخشي)» با ويرايش و بازبيني چاپ نخست، به قلم دكتر علياكبر احمديان و با حمايت معاونت فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، از سوي مجتمع فرهنگي عاشورا تجديد چاپ شد.
عاشورا در فرهنگ و آموزههاي اسلامي، سرفصل ممتازي در تقابل جبهه حق عليه باطل است، تا جايي كه فرهنگ و نمادهاي عاشورا و باورها و رويكردهاي آن را ميتوان تماميت اسلام ناب محمدي(ص) كه طلايهدار سعادت دنيوي و اخروي و به اوج رساننده انسان جوياي تعالي است، دانست.
در بخشي از كتاب حاضر، درباره اين كه چرا اين هم فضليت براي زيارت عاشورا عنوان شده، آمده است: «به نظر ميرسد غير از آن جهات معنوي كه دست امثال بنده از آن كوتاه است، شايد يكي از دلايل عامه فهم اين همه ثواب، نقش هدايتگر زيارت عاشورا باشد. يعني به مصداق: "كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا"، زيارت عاشورا نيز براي همه روزهاي تاريخ، تعيين تكليف و هدايت ميكند و همان گونه كه امام حسين(ع) سفينه اسرع در هدايت و نجات بشر است و بعضا يك ملاقات با ايشان به هدايت افرادي چون زهير منجر شده است، زيارت ايشان، به خصوص زيارت عاشورا نيز ميتواند چنين نقش هدايتگري داشته باشد.
زيارت عاشورا يك طي طريق و يك سلوك است، يعني هرآن چه كه براي سلوك مجاهدانه، راهيابي و هدايت يك انسان و تكامل وي تعيين كننده است، در آن گرد آمده است. به تعبيري زيارت عاشورا آن رمز گفتمان شيعي است، زيارت عاشورا ميثاقنامه و اساسنامه فشرده شيعه است. براي تقريب به ذهن، به تعبير بعضيها، مانيفست شيعه است. زيارت عاشورا رمز است، كليد است، لوح بسيار بسيار فشرده است.
بسياري از مفاهيم كه فهم آن به خودي خود دشوار است با رمز و كليد عاشورا قابل فهم ميشود، بسياري از سوالاتي كه در ذهن همه ما ميگذرد، در زيارت عاشورا پاسخ داده شده است. البته اين، دقت و نگاه عميق ميطلبد؛ از جمله سرّ لعن و نفرين و برائت در فرهنگ شيعي.»
در بخش ديگري از كتاب، سند و محتواي زيارت عاشورا، مورد بحث قرار گرفته است. دكتراحمديان در اينباره مينويسد: «از آنجا كه زيارت عاشورا، محور كل مبحث حاضر است لازم است به بعضي شبهاتي كه در سند زيارت عاشورا ـبعضا ارتباط آن با دوران حكومت صفويهـ و يا محتواي آن مطرح كردهاند، اشاره شود:
اولا: كمتر كسي در اصل زيارت عاشورا تشكيك كرده است، بلكه شبهات نسبت به فرازهاي كوچكي از آن بوده است.
همين قدر اطلاع اجمالي كفايت ميكند كه زيارت عاشوراي موجود در آستان قدس رضوي مربوط به سال 460 هجري قمري است، يعني حدود دويست و چند سال بعد از غيبت. پس به هيچ وجه ربطي به حكومت صفويه ندارد. تفاوتهايي هم كه اين نسخه با نسخه رايج دارد، فقط دو سه مورد كوچك است، كه هيچ تاثيري در اصل زيارتنامه و همچنين بحث ما ندارد.
ثانيا: بزرگاني از علماي ما همچون: شيخ مفيد، سيدبن طاووس، علامه حلي، علامه مجلسي و نيز متقدمين، اين زيارتنامه را ديدهاند و با تعبيرات اندك، تاييد كردهاند و علاوه بر آن، همه آنها متمسك به اين زيارت بودهاند و از آن بركت و حاجت گرفتهاند.
گفته ميشود كه حضرت امام(ره) هم هرروز زيارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام ميخواندند.»
اما اشكال محتوايي كه بعضي از روشنفكران كردهاند، اين است كه از دين رحماني اسلام (كه امروزه، زياد از اين حرفها زده ميشود) بعيد است كه اين همه لعنت و نفرين را تاييد بكند؛ لعنت در خود زيارت (در يك جا فقط صد لعن) و نفرين در دعاي بعد از زيارت عاشورا، كه بعضا جزء زيارت دانسته شده است. آن همه نفرينهاي عجيب؟! واقعا خيلي نفرينهاي خانمانسوزي است: «اللهم اشغله عني بفقر لا تجبره و ببلاء لا تستره و بفاقه لا تسدها و بسقم لا تعافيه و ذل لا تعزه...»
لعن در قرآن
در مورد لعن، پاسخ روشن است، خداوند رحمان و رحيم، خود اولين لعن كننده است. در قرآن حداقل 29 مورد است كه خداوند يا خودش لعنت كرده، يا لعنت ديگران را تاييد كرده است. البته در قرآن واژه لعن را بيشتر داريم، لكن آن لعنتي كه خداوند خودش گفته يا لعنت ديگران را تاييد كرده است، حداقل 29 مورد است. پس اگر اشكالي به لعن وارد است، اين است كه چرا خداوند لعنت كرده است، يا دستور داده است كه لعنت كنيد.
به عنوان نمونه، اين آيه شريفه، خطابش دستكم به طور عام، همان گروههايياند كه در زيارت عاشورا لعن شدهاند: «ان الذين يكتمون ما انزلنا من البينات والهدي من بعد ما بيناه للناس في الكتاب اولئك يلعنهم الله و يلعنهم اللاعنون؛ كساني كه دلايل روشن، و وسيله هدايتي را كه نازل كردهايم، بعد از آن كه در كتاب براي مردم بيان كرديم كتمان كنند، خدا آنها را لعنت ميكند؛ و همه لعنكنندگان نيز، آنها را لعن ميكنند(بقره، آيه 159)». اينها كساني هستند كه خدا آنها را لعنت ميكند و «لاعنون» تا ابد آنها را لعنت ميكنند.
آيا قاتلين اباعبدالله(ع) و آنهايي كه ولايت را پوشاندند، مصداق همين پوشاندن: «يكتمون ما انزلنا من البينات والهدي» نبودند؟
اساسا نخستين اقدام و مهمترين كار، همين كتمان بود، چرا كه وقتي كتمان حقيقت ممكن شد، توانستند بر روي ولايت شمشير بكشند.
در قرآن كريم، خداوند در سكوت بيمورد لعنت كرده است، در حرف زدن بيمورد هم لعنت كرده است: «ولعنوا بما قالوا؛ و به خاطر اين سخن، از رحمت (الهي) دور شوند!(مائده، آيه 64).»
حالا گروههاي متعدد ديگري كه خداوند لعنت كرده است، مورد بحث نيست. منظور اثبات اين معني است كه اولين كسي كه لعنت كرده، خداوند متعال است. علاوه بر آن زيارت عاشورا با مفاهيم عميق ديني ديگر ما پيوند دارد و آن مفاهيم، همه مويد مفاهيم زيارت عاشوراست. پس اجمالا اين زيارت نميتواند قول غير معصوم و كلام غير «من الله» باشد.
تعجبي ندارد كه قرائت توام با معرفت زيارت عاشورا خصوصا برابر سفارش بعضي بزرگان از علما مانند: سيدبن طاووس (در مورد زيارت ششم اميرالمومنين(ع)، نمازهاي آن، تكبير، زيارت عاشورا با صد لعن و صد سلام، دعاي بعد از زيارت عاشورا) آنقدر فضيلت داشته باشد و ارتقاي درجه دهد.
اثر حاضر در چهار فصل سامان يافته است. ضرورت عمقبخشي به انقلاب اسلامي و نقش كلمه و قول الهي در اين ميان، حادثه عاشورا و ضرورت بازخواني آن در زيارت عاشورا، مرحله جنگ نيمهسخت و سخت، و هدايت و راهيابي (جبههيابي) صيرورت و سلوك مجاهدانه (شدن) و اقدام (عمل) در زيارت عاشورا، عناوين چهارگانه فصول كتاب حاضرند.
در انتهاي اين اثر، علاوه بر متن زيارت عاشورا، متن دعاي علقمه و زيارت ششم اميرالمومنين(ع) نيز درج شده است.
چاپ دوم كتاب «هدايت و جنگ نرم و سخت در زيارت عاشورا (نگاهي راهبردي به زيارت عاشورا از منظر عمقبخشي)» (با ويرايش و بازبيني چاپ اول)، در شمارگان 6000 نسخه، 168 صفحه و بهاي 25000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما