به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، «چه سينما رفتني داشتي يدو»، اولين داستان اين كتاب و درباره يكي از كشتهشدگان سينما ركس آبادان است كه با گويش و واژگاني جنوبي از زبان يك راوي كه دوست اين قرباني در اين سينما است، بيان شده است.
در واقع اين داستان واگويهاي متفاوت يافته و از زاويهاي غريب و عاطفي مربوط به خاطرات قبل و بعد از اين حادثه توصيف شده است:
«او روز دريس كرده بودي چه جور! شلوار لي اصل آمريكايي...مكلون فرانسوي جيگري،...كوش واكس زده...عينك ريبن...موها فيت زده خشك...بو ادوكلن بامبوست داشت گيجم ميكرد...قد و بالاته سيل كردم..بلند سوت زدم و گفتم: ماشالا! سي تيپ... چه خبره كا؟!»
بخش ديگري از داستانهاي اين كتاب نيز روايتهايي درباره دل نگرانيها و دلواپسيهاي مردم جنوب ايران در مواجهه با جنگ و مشكلات اجتماعي و فردي حاصل از آن را از نگاه نويسنده در خود گنجانده كه در تعدادي از داستانها با نگاهي خاص و تازه بدين موضوعات پرداخته شده است.
«همراهان»، «چارليتري»، «فنا فنا»، «رنگ ماه پريده بود»، «نرقه» و «از شنبه تا جمعه» برخي از داستانهاي اين مجموعه داستانند.
«چه سينما رفتني داشتي يدو»، نوشته قباد آذرآيين، اسفند امسال(89)، به شمارگان 1000 نسخه از سوي نشر «افكار» منتشر شد. اين كتاب 89 صفحه و قيمت آن 3000 تومان است.
چندي پيش مجموعه داستان «هجوم آفتاب» اين نويسنده كه برگزيده جايزه كتاب فصل بود نيز در انتشارات ققنوس به چاپ دوم رسيده است.
«گاو شقايق را نميفهمد»، نيز مجموعهاي از داستانكهاي اين نويسنده است كه به تازگي مجوز انتشار دريافت كرده است. «عقربها را زنده بگير» رمان آماده انتشار آذرآيين است.
شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۵:۴۳
نظر شما