سه‌شنبه ۶ شهریور ۱۳۸۶ - ۱۶:۲۳
عبداللهی: «ژئوسیانس من» مظهر جنون شاعرانه است

در نشست نقد و بررسی شعر بلند «ژئوسیانس من» اثر محمد رمضانی فرخانی که عصر دیروز در کانون ادبیات ایران برگزار شد، علی عبداللهی این کتاب را مظهر جنون و فراروی از هنجارهای معنایی متعارف دانست.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) عبداللهی در آغاز سخنان خود گفت:مطالعه این کتاب مرا شگفت‌زده کرد، چرا که از سابقه شعری فرخانی، قصیده و غزل و رباعی در ذهن داشتم.

وی با اشاره به تعریف‌های مختلف شعر از زمان ارسطو تا زمان حاضر افزود: «ژئوسیانس من» همه این تعریف‌ها را در خود دارد و در عین حال هیچ کدام را تصدیق نمی‌کند. بلکه مدام تصور ما را از این تعریف‌ها بر هم می‌زند.

مترجم اشعار "ریلکه" ضمن بیان بعضی نظرات جدید درباره شعر که به نوشته شدن شعرهای "زبان‌ورز" یا "زبان‌پرداز" منجر شده، اضافه کرد: ولی این کتاب بر پایه این نظریات تالیف نشده، بلکه ما را بیشتر به یاد شطحیات می‌اندازد. به نظر من «ژئوسیانس من» اصولا ادامه غزل‌های فرخانی است که در آنها هم نوعی جنون و فراروی از معیارها و هنجارهای معنایی متعارف دیده می‌شد.

عبداللهی با بیان پاره‌ای از ویژگی‌های این اثر چون وضعیت "آپوکالیپسی" یا "آخرالزمانی"، تعدد راوی و تعدد لحن، یادآور شد: این شعر بلند در وضعیتی آخرالزمانی به سر می‌برد، به این معنا که حسی از ویرانی پیوسته جهان اطراف را به ذهن متبادر می‌کند. اما از سوی دیگر با خلق فضایی که گاه "اپیکوری" است و گاه "خیامی"، همزمان در پی غنیمت شمردن دم است. با تمام این اوصاف شاعر گاه نیز به هیئت یک دن‌کیشوت ظاهر می‌شود.

این شاعر و مترجم بیرجندی در ادامه به فضای "گروتسک" این شعر پرداخت و در این باره گفت: "سوگ-مضحکه" یا زهرخندی که در این شعر می‌بینیم از نوع نگاه خاص شاعر به دنیای پیرامونی نشات گرفته است.

وی در آسیب شناسی این اثر نیز، انباشتگی و انبوهی مفاهیم، معناها، نام اشخاص، نام مکان‌ها، نشانه‌هایی از تاریخ فلسفه یونان تا امروز و رویدادهای تاریخی را، مانعی در راه ایجاد ارتباط پیوسته و موثر مخاطب با «ژئوسیانس من» عنوان کرد.

عبداللهی نتیجه قهری چنین روندی را، عدم وجود فضاهای خالی در اثر دانست و در توضیح اضافه کرد: برای مثال در نقاشی ژاپنی، معمولا یک فضای خالی وجود دارد که پر کردن آن بر عهده مخاطب است. ولی در شعر فرخانی انباشتگی و انبوهی نشانه‌ها سبب پس‌زدن مخاطب و زود خسته شدن او می‌شود و همین نکته از ایجاد ارتباط لازم با اثر ممانعت می‌کند.

وی این شعر را یک غزل بلند معرفی کرد و افزود: همچنان که در غزل کلاسیک فارسی هر بیت حرف خود را می‌زند و ارتباط ارگانیک بین ابیات، چندان به چشم نمی‌خورد، در «ژئوسیانس من» نیز هر قطعه سخن خود را می‌گوید.

در بخش دیگری از این نشست که با حضور محمدعلی بهمنی برگزار شد، مهرنوش قربانعلی «ژئوسیانس من» را مجموعه‌ای پیشنهادآفرین و فرادوره‌ای خواند و در توضیح گفت: این کتاب اثری دیریاب و دشوار است و زبان را در وضعیتی مستقر کرده که نوشتارهای گوناگون را امکان‌پذیر می‌کند.

وی به مراکز مختلف معنایی و تعلیق معنا در این شعر اشاره کرد و افزود: «ژئوسیانس من» شعری از بند رسته و رهاست. این شعر در برابر کلیشه‌های فرهنگی مقاومت می‌کند و رمزگان متعارف و کلیشه را به مبارزه می‌طلبد.

شاعر مجموعه شعر «تبصره» تحقق چندصدایی را از دیگر ویژگی‌های «ژئوسیانس من» عنوان کرد و سپس به تقسیم‌بندی این صداها پرداخت. نخست صدای راوی در گفت و گو با مخاطب فرضی؛ و دوم صداهای زنانه که یا معادل دانای کل عمل می‌کنند و یا در نفش همسرایان متون نمایشی ظاهر می‌شوند. 

قربانعلی در ادامه به شکل‌های مختلف پرسش – پاسخ/پرسش- سکوت/ گفت‌و‌گو با مخاطب عام/ گفت‌و‌گو با مخاطب خاص / و تک‌گویی اشاره کرد و با برشمردن آنها در زمره مولفه‌های تشکیل دهنده داستان گفت: فرخانی با تسلط از این مولفه‌ها و امکانات روایی آنها به سود ساخت شعر خود بهره‌ گرفته است.

وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان این که «ژئوسیانس من» در وحدتی شگرف شکل گرفته و شاعر در ادامه "آنچه یافت می‌نشود آنم آرزوست"، رویکردی آمیخته به طنز و پارودی را در پیش می‌گیرد، خاطرنشان کرد: گستره 350 صفحه‌ای «ژئوسیانس من» را که در شعر دهه‌های 70 و 80 بی‌مانند است، می‌توان نمونه کامل شعر چندصدایی در ایران امروز دانست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط