در نشست «نقد و بررسی کتاب بینشانهای ارس» عنوان شد:
نوشتن رمان تیری است که اگر از کمان رها شود دیگر بازنمیگردد/ 48 ساعت سرنوشتساز
محسن هجری گفت: نویسنده قبل از چاپ باید متن را دوباره بازخوانی کند؛ رمان را به دست شخص دیگری بدهد و از نظر بخواهد و به آنها گوش کند. چون رمان مانند یک کمان است و وقتی تیری از آن رها شود دیگر بازنمیگردد. وقتی رمانی چاپ شود دیگر کاری از دست کسی برنمیآید. اما قبل از چاپ شدن میتوان آن را اصلاح کرد.
محسن هجری درباره نحوه آغاز و پایان یک رمان و پیشبرد آن در طول داستان گفت: رمان با چند روش پیش میرود. مشکلی که به وجود میآید این است که امکان دارد شما آغاز رمان بدانید که چگونه پیش میرود اما فصلهای میانی نمیدانید. بعضی از نویسندگان تلاش میکنند که در ذهن خود فصلهای میانی را مشخص کنند. بعضی از نویسندگان هم نمیدانند و میگویند شروع میکنیم، خود شخصیتها ما ر راهنمایی میکنند. من در بعضی از موارد آغاز رمان را نمیدانم ولی پایان و چگونگی اتمام رمان را میدانم. در بعضی از رمانها برعکس است. در بعضی از مواقع هم میدانم چگونه آغاز کنم و چگونه خاتمه پیدا میکند ولی فصلهای میانی را نمیدانم.
وی به نویسندگان پیشنهاد کرد که حتما متن رمان را بازخوانی کنند و افزود: نویسنده قبل از چاپ باید متن را دوباره بازخوانی کند؛ رمان را به دست شخص دیگری بدهد و نظر بخواهد و به آنها گوش کند. نقد اگر ناسزا هم بود بشنوید و تشکر کنید. چون رمان مانند یک کمان است و وقتی تیری از آن رها شود دیگر بازنمیگردد. وقتی رمانی چاپ شود دیگر کاری از دست کسی برنمیآید. اما قبل از چاپ شدن میتوان آن را اصلاح کرد. زمانی که کتاب چاپ میشود دیگر نویسنده نیست بلکه حرفها و صحبتهای اوست.
نویسنده رمان از ایده این کتاب سخن گفت: این داستان برگرفته از یک داستان واقعیست. ایده این اثر، از سفر به جلفا که در نقطه صفر مرزی در شمال تبریز و هم مرز با جمهوری آذربایجان است، به ذهن من رسید. وقتی که به جلفا میرسید در کنار رود ارس یک پل معلق میبینید که در کنار سه مزار است. این مزارها متعلق به سه نفری است که در هنگام حمله ارتش سرخ، از این پل و شهر دفاع کردند. این کتاب درباره این سه نفر است. اطلاعات تاریخی درباره این سه نفر بسیار محدود بود؛ من یک رماننویس هستم و برای رماننویس هرچه اطلاعات کمتر باشد، به سود اوست چون میتواند با عنصر خیال داستان را پیش ببرد؛ اگر این اطلاعات زیاد باشد دیگر آن داستان را نمیتوان رمان نامید بلکه بازگویی تاریخ است.
هجری ادامه داد: داستانهایی که جنس تراژدی و یا غمنامه هستند، نویسنده را خیلی اذیت میکنند؛ چون نویسنده با آن شخصیتها زندگی میکند و تصور اینکه در کنار سه نفر هستید و میدانید که قرار است 48 ساعت آینده کشته شوند، بسیار ناراحتکننده است؛ قصههای غمگین، به نوعی بر روی خود نویسنده هم اثر میگذارد؛ در بعضی از قسمتهای کتاب، قلم را کنار میگذاشتم و توان نوشتن نداشتم؛ به همین دلیل نگارش کتاب یک سال طول کشید. اما نویسنده باید ببیند که نوشتن یک رمان با این همه اثر روی خودش، میارزد یا نه! برای من نوشتن از سرگذشت سه نفر بینشان که اینقدر فداکاری کردند، ارزش نوشتن داشت.
در انتها این نشست تعدادی از کودکان و نوجوانانی که «بینشانهای ارس» را مطالعه کرده بودند، انتقادات و پیشنهادات خود را ارائه کردند.
سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از بیستویکم اردیبهشتماه آغاز شده است و تا سیویکم اردیبهشتماه 1401 به مدت 10 روز ادامه خواهد داشت. علاقهمندان برای بازدید و خرید کتاب میتوانند به مصلی امام خمینی (ره) مراجعه کنند.
نظر شما