گفتوگو با مولف کتاب «راهنمای شناسایی سایکوپتها در روابط اجتماعی و عاطفی»
سایکوپتی بیماری جهانشمول است/ چرا اغلب سایکوپتها مذکرند؟
زهره نوری میگوید: با وجود اینکه اختلال سایکوپتی فرهنگی نیست و کلیات سایکوپتی جهانشمول بوده و در همه فرهنگها وجود دارد؛ اما فرهنگ در شکلگیری برخی ابعاد و جزئیات آن نقش دارد.
هدف از نگارش این کتاب چه بود و اهمیت چاپ آن در چیست؟
بزرگترین رسالت یک نویسنده آگاهیرسانی به عموم مردم است. حال هر نویسندهای به فراخور تخصص خودش سعی میکند در مورد مطلبی که مهم میداند به افراد جامعه آگاهی بدهد. کتاب روانشناسی سایکوپتی هم از این مورد مستثنی نیست. سایکوپتها همهجا هستند. حتی ممکن است پدر، مادر، برادر، دایی، عمو، همسایه، دوست، آشنا و حتی ممکن است خود ما دچار سایکوپتی باشیم! هدف اصلی من از نوشتن این کتاب آشناسازی افراد جامعه با این پدیده روان-ویرانگر است. آنها هرکس در اطرافشان باشد را به لحاظ عاطفی، روانی و حتی مالی از پا درمیآورند. با مطالعه این کتاب و شناخت ویژگیهای سایکوپتها، فرد راحتتر میتواند آنها را شناسایی کرده و از آنها فاصله بگیرد. این امر سبب میشود سایکوپتها آسیبهای احتماعی کمتری به افراد پیرامون خود وارد کنند.
وقتی در کار خود مشاهده کردم که بسیاری از افراد زندگیشان دارد به دست یک سایکوپت ویران میشود و آنها نمیدانند علت چیست و چرا هیچ چیز خوب پیش نمیرود، و با توجه به اینکه درصد کمی از مردم به ما مراجعه میکنند و درباره سایکوپتها آگاهی کسب میکنند، دریافتم که باید برای آگاهسازی درصد عظیمی از مردم که به روانشناس یا مشاور دسترسی ندارند، این کتاب را به رشته تحریر درآورم.
اهمیت چاپ این کتاب به نظرم این است که با توجه به اینکه سایکوپتها آزادانه در جامعه میگردند، به زندگی دیگران وارد شده و آنها را فریب داده، زندگی آنها را با چالشهای عاطفی و احیاناً مالی سخت و سنگین مواجه کرده و چنانچه فریبخوردگان هرچه سریعتر از او فاصله نگیرند، از آنها رباتهایی بیمنطق و مطیع ساخته و با بیرحمی اینکار را با هرکس که برایشان منافعی داشته باشد، انجام میدهند. هر فردی در جامعه در هر موقعیت و جایگاهی که باشد، به عنوان یک زن یا یک مرد، قاضی، روانشناس، مشاور، پزشک و سایر مناصب و مشاغل اجتماعی باید بهطور حتم یکبار این کتاب را بخواند. بسیاری از کسانی که کتاب را خواندهاند بازخوردشان این بود که کسی را از نزدیکان خود میشناسند که بسیاری از ویژگیهای ذکرشده در کتاب را دارد. به نظرم این خیلی خوب است که مردم جامعه آگاهانه از نزدیکشدن به این افراد تا میتوانند اجتناب کنند.
یادمان نرود سایکوپتها بعد از ورود به زندگی دیگران، پشت سر خود دنبالهای از زندگیهای ویرانشده، قلبهای شکسته، انتظارات متلاشیشده و کیف پولهای خالی بر جای میگذارند. تنها چیزی که سایکوپتها را خلع سلاح میکند، این است که به اصطلاح دستشان برای شما رو شود و این کاری است که با مطالعه کتاب روانشناسی سایکوپتی ممکن میشود.
مخاطبان و جامعه هدف این کتاب چه گروهی از افراد هستند و چه کسانی میتوانند بیشترین بهره را از محتوای این کتاب ببرند؟
به نظرم همه افراد جامعه بهتر است حداقل یک بار این کتاب را بخوانند. در کشورهای جهان اول در مورد سایکوپتها بسیار اطلاعرسانی میشود؛ زیرا سایکوپتها حتی به کودکان هم آسیب میرسانند. اغلب تعرضات جنسی به کودکان از سوی سایکوپتها انجام میشود. پدر و مادرها، کسانی که در موقعیت ازدواج یا شروع روابط عاطفی هستند، افرادی که همسر یا یکی از نزدیکانشان آدم بسیار بدی به نظر میآید، قضات، وکلا، پزشکان، روانشناسان و مشاوران همه مخاطب این کتاب هستند. خواندن این کتاب هم برای افرادی که شغلشان در ارتباط با مردم است و هم افراد عادی جامعه بسیار ضروری به نظر میرسد. علاوه بر این افرادی که در ارتباطات عاطفی خود با مشکلات زیر دست به گریبان هستند، خواندن این کتاب به آنها توصیه میشود، اگر با فردی در ارتباط عاطفی هستند که در ابتدا بسیار عاشقپیشه، احساساتی و بیش از اندازه خوب بود؛ اما خیلی زود به فردی عبوس، آسیبرسان، بداخلاق، پرتوقع و بیوفا تبدیل شده است. اگر شریک عاطفیشان با همه بدیهایی که در حقشان روا میدارد، گاهی رفتارهایی میکند که آنها امیدوار میشوند دارد به خوبی روزهای اول آشنایی برمیگردد.
اگر با آدم خیلی بدی در ارتباط هستند ولی جداشدن از او به نظرشان سخت و چهبسا محال به نظر میآید. اگر در ابتدای رابطه فکر میکردند با شریک عاطفیشان یک روح در دو بدن هستند؛ ولی حالا گیج و سردرگم هستند که چه خطایی کردهاند که او از آنها فاصله روانی میگیرد، اگر با فردی دروغگو، حقهباز و پنهانکار که هرگز راست نمیگوید و درست رفتار نمیکند، زندگی میکنند، اگر با کسی در ارتباط هستند که احساس میکنند بیرحمی خاصی در وی نهفته است و گهگاهی سعی دارد به هر دلیلی به دیگران آسیب وارد کند، بدون اینکه کاری کرده باشید مورد تحقیر، تهدید، بدرفتاری، کنترل، آزار، سوء ظن و تهمت قرار میگیرند، اگر با کسی ارتباط دارند که به خاطر اشتباهاتش، احساس پشیمانی ندارد و هرگز عذرخواهی نمیکند و در نهایت آن فرد ظاهرفریب است و کاری میکند تا بقیه مردم فکر کنند او بهترین و شایستهترین همسر دنیا است؛ درحالیکه اصلاً چنین نیست، به احتمال بسیار زیاد با یک سایکوپت مواجه هستند که برای پیبردن به چرایی رفتار یک سایکوپت خواندن این کتاب را به آنها توصیه میکنم.
به سراغ بحث اصلی فصل نخست کتاب برویم و بپرسم که سایکوپت کیست؟ و چرا اغلب سایکوپتها مذکر هستند؟
همانطور که در کتاب نوشته شده اصطلاح سایکوپت Psychopath که psych در لغت به معنای روان، psycho به معنای روانی و path به معنای آسیب و آزار و بیمارگونه است. ترکیب Psychopath را با اصطلاحاتی مانند: سایکوپت، روان-پلید، روان-آزار و مردم-آزار به فارسی ترجمه کردند. سایکوپتی نوعی اختلال شخصیت است که در آن، فرد مبتلا توجهی به درست و نادرست ندارد، قانونشکنی میکند، حق دیگران را پایمال میکند، رفتارهای ضداجتماعی دارد، توانایی همدلی و همدردی با دیگران را ندارد و فاقد بازدارندههای اخلاقی است.
درندگان اجتماعی که میفریبند، دست مییازند، و با بیرحمی راه خود را از میان زندگی دیگران در پیش میگیرند و دنبالهای از زندگیهای متلاشیشده، قلبهای شکسته، انتظارات بربادرفته و کیف پولهای خالی را پشت سر خود بر جای میگذارند. در کتاب ویژگیهای عمده و اصلی سایکوپتها آورده شده و اینکه چطور قبل از برقراری ارتباط با آنها، این افراد را شناسایی کنیم و حتی پیشبینیکنندههای سایکوپتی در دوران کودکی نیز به تفضیل آورده شده است. اینکه چرا اغلب سایکوپتها مرد هستند را نمیتوان با قطعیت پاسخ گفت و این ادعا با تکیه بر آمارها آورده شده است.
چرا در سایر روابط اجتماعی به راحتی میتوان سایکوپتها را کنار گذاشت ولی انجام چنین اقدامی در روابط عاطفی دشوار و گاهی ناممکن است؟ با توجه به اینکه این افراد برای جامعه و نزدیکان خود خطرناک هستند، راههای برون رفت از این مشکل چیست؟
اگر شما با کسی دوست باشید و احساس کنید آدم خوبی نیست سریع به دوستی با وی پایان میدهید. اگر با کسی کار میکنید که آدم خوبی نیست، معمولا کار با آن فرد را رها کرده و به دنبال شغل دیگری میروید؛ اما اگر شما با یک سایکوپت وارد رابطه عاطفی و ازدواج شوبد، حتی وقتی بفهمید، خیلی آدم بدی است و ادامه زندگی برای شما بسیار سخت و طاقتفرسا است، باز بهراحتی نمیتوانید از چنگ آنها خلاصی یابید. آنها تا مکیدن آخرین قطره خون روان شما در زندگیتان میمانند و آنقدر بازی روانی و حقه و نیرنگ دارند که اجازه نمیدهند از زندگی آنها بروید! خیلی باید آگاه و قوی باشید که بتوانید این افراد را برای همیشه کنار بگذارید. درباره راههای برون رفت از رابطه با سایکوپتها اشاره مختصری در انتهای کتاب شده است، با این حال در حال نگارش کتاب مفصلی در زمینه برونرفت از این مشکل هستم که اجازه دهید تا زمانی که این کتاب چاپ و توزیع نشده درباره آن سکوت کنم.
در مقدمه کتاب نوشتهاید سایکوپتی بیماری جهانشمول است و به کشور خاصی تعلق ندارد، شما با تکیه بر چه شاخصههایی این بیماری را با فرهنگ ایرانی مطابقت دادهاید؟ در واقع کدام ابعاد این بیماری فرهنگی است و آیا فرهنگ نقش تعیینکنندهای در شکلگیری و ایجاد این بیماری دارد یا خیر؟
من در کشور خودم با دیدن مشکلاتی که سایکوپتها در زندگی برای افراد ایجاد میکنند اقدام به نوشتن کتابی درباره آنها کردم و با مطالعه رفرنسها و سایتهای مختلف(که همه هم خارجی بودند و در ایران تقریبا هیچ منبعی در زمینه سایکوپتی نیافتم) متوجه شدم این موضوع در همه دنیا رواج دارد و در بسیاری از کشورها به عموم مردم درباره سایکوپتها آموزش میدهند. کوتاه سخن اینکه از جهانشمولبودن سایکوپتی به وجود این پدیده در ایران نرسیدم بلکه برعکس از رواج آن در جامعه خودمان و تحقیق و تفحص به جهانشمول بودن آن رسیدم. بحث انطباقدادن این بیمای با فرهنگ در هیچکدام از مشکلات روانشناختی مطرح نیست. اگر به کتاب DSM که کتاب مرجع روانشناسان است دقت کنیم همه اختلالات فرافرهنگی مطرح شدهاند؛ مثل بیماریهای جسمی که ممکن است فرهنگ غذاخوردن موجب بیشتربودن برخی بیماریها میشود؛ ولی همه بیماریها در اصل و ذات خود در کل جهان ماهیت یکسان دارند. پدیده سایکوپتی هم مانند سایر اختلالات روانشناختی در کلیات خود نیازی به مطابقت با فرهنگ ایرانی نداشته است.
با اینحال با وجودیکه این اختلال فرهنگی نیست؛ اما فرهنگ در شکلگیری برخی ابعاد آن نقش دارد. برای مثال دروغگویی شاید در جامعه ما بیشتر تشویق شود یا حداقل در شرع و عرف ما مقابله سختی با پدیده دروغگویی نمیشود. یا مثلا با آزادبودن قانون صیغه، بحث خیانت مردان متاهل سایکوپت ایرانی ابعاد بسیار پیچیدهتری به خود میگیرد. گرچه به نظر میرسد قانون صیغه فینفسه برای افراد مجرد و مستحق وضع شده؛ اما سایکوپتها در آن بسیار مانور میدهند و زنبارگی خود را توجیه میکنند. بههرحال فرهنگ در شکلگیری جزییات نقش دارد؛ ولی کلیات سایکوپتی جهانشمول است و در همه فرهنگها حتی اسکیموهای قطب جنوب نیز دیده میشود.
نظر شما