محبوبه نجفخانی، مترجم حوزه کودکونوجوان با بیان اینکه برخی مدافعان حقوق زنان، افسانهها را ضد زن میدانند اشاره و گفت: مدافعان حقوق زنان با سیندرلا و سفید برفی و شنل قرمزی مخالفاند و معتقدند این قصهها، اعتمادبهنفس دختران را کاهش میدهد.
محبوبه نجفخانی درباره چگونگی انتخاب این کتاب میگوید: من این شانس را داشتهام که کتابها را از نزدیک ببینم و ورق بزنم و بخوانم و بهترینها را انتخاب کنم؛ درباره این داستان نیکلا ابیرن هم چنین اتفاقی افتاد و من توانستم آن را از بین دهها کتاب جدا و به فارسی ترجمه کنم.
به گفته مترجم «آخرین کتاب قبل از خواب»، این کتاب سه داستان بسیار معروف سیندرلا، سه بچه خوک و شنل قرمزی را که در شمار افسانههای معروف پریان کهن هستند، در خود جای داده و با آنها بازی کرده است؛ به این معنی که «سیندرلا» میآید و قصه خود را تعریف میکند و در این باره میگوید همه مرا دوست دارند چون عاشق داستانهای شاهزاده خانمی هستند یا شنل قرمزی از راه میرسد و از داستان پرماجرای خودش میگوید و در نهایت سه بچه خوک هستند که قصه خودشان را بهترین و جذابترین داستان میدانند. اینجاست که راوی وارد میدان میشود و میگوید همه شما مهم هستید. اصلا میتوان با همه شما یک قصه تازه ساخت و اینجاست که بچهها متوجه میشوند خودشان میتوانند به بازآفرینی خلاق قصهها روی آورند.
نجفخانی با اشاره به ضرورت بازسازی و بازآفرینی قصهها میگوید: مردم در طول تاریخ، افسانهها را دوست دارند و روزگار قصه و افسانه به سر نمیرسد. به همینخاطر هم بازنویسی و هم بازآفرینی قصهها ضرورت دارد. خود من داستانهای بسیاری را ترجمه کردهام که بازآفرینی افسانههای کهن بودهاند. از جمله این کتابها میتوان به مجموعه پنج جلدی «132 قصه دوستداشتانی دنیا» اشاره کرد.
به گفته مترجم «آبشار یخی»، برونو بتلهایم که «افسون افسانهها» را نوشته تاکید بسیار بر افسانه پریان داشته و سی.اس. لوییس، نویسنده «ماجراهای نارنیا»، این گونه قصهها را یکجور سیر و سلوک دانسته است؛ چراکه شخصیتها، خاکستری نیستند. یعنی یا خوباند یا بد و بچهها این شخصیتهای دوقطبی را به راحتی از هم جدا میکنند و با قهرمانهای قصه که نیروهای نیکی یاریشان میکنند و در نهایت هم زندگی خوبی در انتظارشان است، همراه میشوند.
نجفخانی به اینکه بعضی معتقد افسانهها «ضد زن» هستند و روزگارشان سر آمده اشاره و بیان میکند: برخی معتقدند جهان قصهها، دنیای صفر و صدی است و ما باید بچهها را با جهان نسبی و شخصیتهای خاکستری آشنا کنیم. از سوی دیگر، مدافعان حقوق زنان با سیندرلا و سفید برفی و شنل قرمزی مخالفاند و معتقدند این قصهها، اعتماد به نفس دختران را کاهش میدهد. مثلا میگویند چرا سیندرلا باید این اندازه منفعل باشد یا شنل قرمزی منتظر بماند تا یک مرد او را نجات دهد؟
به گفته مترجم مجموعه آثار رولد دال، نویسندههای ما به خوبی میتوانند بچهها را با اساطیر آشنا کنند. برای مثال، شما سهگانه آرمان آرین، «پارسیان و من» را بخوانید. بخشی با تخیل نویسنده نوشته شده و بخش دیگر اسطورهها و افسانههای جلد نخست به آژیدهاک، جلد دوم به رستم و جلد سوم به کوروش پرداخته و به نوعی هم به تاریخ توجه کرده، هم به اساطیر ایرانی. مهمتر از همه اینکه این داستانها، با یک تکنیک روزآمد نوشته شده برای اینکه آرین، جوان است، کتاب میخواند، فیلم میبیند و اصلاً این کتابها را بر اساس بازیهای کامپیوتری نوشته است.
نجفخانی بر این باور است که نویسندگان ایرانی بیشتر به بازنویسی قصهها پرداختهاند؛ البته که وجود هر دو لازم است؛ اما بازآفرینیها میتوانند خلاقهتر و هنرمندانهتر باشند.
نظر شما