وی افزود: به طور واضحتر باید بگویم اگر شخصی از منبعی که مورد اعتماد نیست، مطلبی را برداشت کند، شاید ادبیاتش درست باشد و مخاطب هم آن را بفهمد؛ اما دیگر نمیتوانیم منتسبش کنیم به دین. اگر بخواهیم ادبیات دینی کودک داشته باشیم که زمینه دینی داشته باشد، باید اولین کاری که انجام میدهیم این باشد که منابعمان را مراقبت کنیم و منابع مورد اعتماد و موثقی انتخاب کنیم تا اثری که خلق میشود به جای اینکه اثر مثبت بگذارد، تأثیر منفی نگذارد.
نویسنده کتاب «اولین گفتنیهای عاشورا برای من» نظر خود را راجعبه اینکه «چرا باید از منابع دستاول استفاده کرد؟» اینطور بیان کرد: چون وقتی به منابع واسطه میخورد تغییر و تحولاتی در آن اتفاق میافتد که اصالت خودش را از دست میدهد؛ یعنی شما نمیتوانید به آن خیلی اعتماد کنید. گاهیوقتها تحقیقاتی به آن اضافه میشود و اضافات و کاستیهایی پیدا میکند که دیگر آن متن، تأثیرگذاری خودش را از دست میدهد، اصالت خودش را از دست میدهد و جنبه دینیبودنش هم زیر سؤال میرود. بنابراین هر کس بخواهد در حوزه دین کار کند اولین مسئلهاش باید این باشد که منابع خودش را ارزیابی کند تا از منابع درستی بهرهمند شود؛ چون در غیر اینصورت هر چقدر توان ادبی او بالا باشد، نمیتواند بگوید یک کار دینی تولید کرده است.
حیدری ابهری درباره اینکه «مسئله منبع در نوشتن داستان دینی کودک و نوجوان چه جایگاهی دارد و حتی اگر آن داستان کاملا واقعی هم نباشد، باز هم باید از منبع دستاول و مطمئن استفاده کنیم؟»، گفت: گاهیوقتها شما فضایی فانتزی خلق میکنید که در آن یک مطلب تاریخی درست را بیان کنید؛ این اشکالی ندارد. مثلا فرض کنید از زبان خورشید، واقعه غدیر را روایت میکنید؛ زبانی که انتخاب میکنید زبان فانتزی است اما گزارشی که میخواهید بدهید باید واقعی باشد؛ یعنی آن قسمتی که مطابق با تاریخ است باید اصالت داشته باشد ولی قالب و زبان میتواند فانتزی باشد. اینها دو مسئله متفاوت با همدیگر هستند. آن جنبههایی که برمیگردد به سخنانی که از یک امام یا پیامبر نقل میشود و رفتاری که از رسول خدا نقل میشود، باید اصالت خودش را داشته باشد و از یک منبع درستی روایت شود.
نظر شما