وی افزود: کم نیستند کتابهایی که بر اساس روایات یا اتفاقات تاریخیای نوشته شدهاند که منبع درستی ندارند یا در متون دستاول به آنها اشارهای نشده است. خب، وقتی ما درباره کودک صحبت میکنیم و داستان کودک و کتاب کودک، این نکته را میدانیم که همین داستانها و کتابها با روح و جان کودک آمیخته میشوند و تأثیر زیادی بر مخاطب میگذارند. بنابراین وقتی ما از روایتی غیراصیل استفاده میکنیم که شاید سند معتبری نداشته باشد ممکن است تبعاتی ایجاد کند که باید حواسمان به آن باشد. ممکن است همان روایت که از نظر سندی ایراد دارد یا اتفاق تاریخیای که مستند نیست، جزئی از اعتقادات مخاطب شود یا با برخی اعتقادات او در تضاد باشد و این تازه اول مشکل است. استفاده از منابع دستاول طبیعتا میتواند این مشکل را کم کند.
این شاعر حوزه نوجوان درباره ضرورت استفاده از منابع دستاول در تولید آثار دینی کودک و نوجوان بیان کرد: استفاده از منابع دستچندم، به نظر آفتی کلی را به دنبال دارد: آفت سطحیشدن. وقتی نویسنده به دنبال منابع دستچندم برود وضعیت مخاطب معلوم است چه خواهد شد. در کلاسهایی که با نوجوانان داشتهام، دیدهام که گاهی نوجوان مسئلهای جدی را با استناد به فلان فیلم و فلان کتاب داستان تحلیل کرده یا حکایت تاریخیای که در کتاب درسیاش آمده، با فیلمی که دیده مقایسه کرده است و برایش سؤال شده که کدام درست است!
حامد محقق ادامه داد: این مثالی که زدم مهمبودن استفاده از منابع دستاول را نشان میدهد؛ اما یک نکته مهم دیگر هم هست. ما در ادبیات کودک قرار است چه به کودک بگوییم؟ این که بدانیم کودک در سنین مختلفش به چه چیزی احتیاج دارد و چه باید به او گفت مسئله مهمی است که شاید کمتر به آن توجه شده است. ما در کتب دینی حتما باید مخاطب را بشناسیم و نیازها و احتیاجاتش را بدانیم تا بتوانیم حرفی را بزنیم که به کار مخاطبمان بیاید و پاسخگوی دغدغههایش باشد.
نظر شما