مترجم كتاب «جامعهشناسي نوربرت الياس» در نشست نقد و بررسي اين اثر در پاسخ به منتقدان گفت: بايد اعتراف كنم هيچگاه به ترجمه آزاد اعتقاد نداشتهام و ندارم. من معتقدم «جمله» مبناي ترجمه است و هيچگاه نبايد مطلبي را حذف يا بر متن اصلي افزود. بر اين اساس، اغلب انتقادات به اين كتاب را در حيطه وظايف ويراستار كتاب ميدانم./
در ابتداي اين نشست تخصصي، زهره سعيدي با معرفي از محتواي كتاب و ديدگاههاي جامعهشناسي «نوربرت الياس» كه بر دو محور تمدن و جامعهشناسي احساسات استوارند، از كارشناسان نشست خواست تا به ترتيب درباره محتواي كتاب و نحوه ترجمه و نشر اثر، آرا و پيشنهادات خود را ارايه دهند.
سپس دكتر عبدالحسين نيكگوهر، استاد حوزه جامعهشناسي و مترجم اثر، با مرور مكتوبات قبلي خود و فعاليت بيش از چهار دهه در عرصه تدريس، ترجمه و تدوين كتابهاي جامعهشناسي، از متن اين كتاب به عنوان يكي از متون دشوار حوزه جامعهشناسي ياد كرد و گفت: چنانچه تجربه ترجمه آثار قبلي را نداشتم، از پس اين ترجمه برنميآمدم.
وي از الياس به عنوان استادي در فلسفه، جامعهشناسي و علم پزشكي ياد كرد كه از بد روزگار در زمان جنگ و شرايطي كه يهوديان را در آلمان از بين ميبردند، پا به عرصه فعاليتهاي علمي نهاد و مجبور شد به فرانسه مهاجرت كند. او زماني آراي جامعهشناسي خود را ارايه داد كه شرايط درك اين انديشهها در جامعه وجود نداشت و حدود سي سال بعد، يعني در آستانه بازنشستگياش، آثار او در حال ترجمه شدن به زبانهاي گوناگون دنيا بودند. وي تفكر خاصي داشت كه قابل مقايسه با افكار ساير دانشمندان حوزه جامعهشناسي نيست و اغلب آراي او، منبعي الهامبخش براي جامعهشناسان بعدي مانند ميشل فوكو و بورديو بود.
در ادامه نشست، دكتر خليل ميرزايي، از مترجمان آثار جامعهشناسي و منتقد اين كتاب، با اشاره به متن دشوار اين اثر براي ترجمه و قدرداني از مترجم اثر، يكي از مشكلات اين متن را مشهود بودن متن ترجمهاي كتاب براي خوانندگان دانست و اظهار كرد: شايد بتوان در سطح آثار دانشگاهي، انتظار داشت مترجم بهگونهاي قلمزني كند كه براي مخاطب، ترجمه بودن آن مشهود نباشد يا نمود كمتري يابد.
وي تطابق نداشتن زماني افعال در برخي جملات يا جملات يك پاراگراف را از ديگر نقاط قابل توجه براي تجديد ويرايش در چاپهاي بعدي برشمرد و بيان داشت: برخي از جملات اين متن سختفهماند و به بارها خواندهشدن نياز دارند و شايد مخاطبان غير آكادميك چنين حوصلهاي را نداشته باشند، بنابراين، لازم است چنين جملاتي در قالب جملات كوتاهتر شكسته شوند تا درك معاني آنها سادهتر شود.
اين منتقد تصريح كرد: براي برخي از واژهها چندين معادل در جاي جاي كتاب آمده كه مخاطب را سردرگم ميكند. مشاهده تفاوت در متن و پانوشتها از ديگر نكات قابل ويرايش اين اثرند. گاهي احساس ميشود فاصله زماني زيادي ميان ترجمه بخشهاي اين كتاب به وجود آمده است.
در ادامه، مترجم كتاب در پاسخ به مسايل عنوان شده، بخشي از كتاب را براي اثبات رواني متن قرائت كرد و گفت: اين اثر را طي سه ماه ترجمه كردم. البته در نوشتههاي دانشمندان و اغلب قدما هيچ علامت ويرايشي در چندين سطر پياپي ديده نميشود. با اين وجود، متن آنها قابل مطالعه و درك است.
همچنين دكتر عباس محمدي اصل، مدرس حوزه جامعهشناسي، با اشاره به اين كه بخشي از نقدها به نويسنده اثر، بخشي به متفكري كه اين كتاب درباره او به رشته تحرير در آمده است و قسمتي نيز به مترجم كتاب باز ميگردد، توضيحاتي را درباره بنيانهاي فكري الياس عنوان كرد و گفت: جامعهشناسي بر خلاف علم فلسفه، هيچگاه از نقطه صفر آغاز نميشود و نميتوان براي آن ابتدا يا جريان خاصي را قايل شد. جامعهشناسي بنايي است كه نسلهاي مختلف در ساختن بندهاي آن نقش دارند.
وي مهار خشونت و درونيسازي فشار بيروني در قالب تمدن را از مباني فكري نوربرت الياس دانست و بيان كرد: اين اثر به ما ميآموزد كه واقعيت اجتماعي را از زوايه خود واقعيت به تماشا بنشينيم.
دكتر محمدي اصل درباره مسايل ويرايشي اثر كه به مترجم باز ميگردند، گفت: اين اثر ميتوانست فهرست اعلام داشته باشد. همچنين برخي از معادلگذاريها در كتاب به چشم ميخورند كه نامأنوساند و بهتر بود از معادلهاي رايج استفاده مي شد.
در ادامه نشست، دكتر ميرزايي در پاسخ به مطالب مترجم كتاب عنوان كرد: زماني كه اثري را براي مخاطبان كنوني ترجمه يا تاليف ميكنيم، بايد به شرايط فعلي و ميزان درك مخاطبان توجه كنيم. در حقيقت، مخاطبشناسي يكي از وظايف مولفان و مترجمان است تا مطالب را بهگونهاي قابل درك و فهم منتقل سازند. در مسير ترجمه نميتوان سبكي را انتخاب كرد كه مربوط به گذشته است، زيرا وظيفه ما ايجاد پلي در اين ميان است.
در پايان نيز دكتر نيكگوهر، مترجم اثر، از كتاب «جامعهشناسي نوربرت الياس» به عنوان گزيدهاي از بيش از 10 هزار صفحه از كتابهاي نوربرت الياس ياد كرد و گفت: اين اثر براي مخاطب عام نوشته نشده است و تنها افرادي كه مقطع كارشناسي جامعهشناسي را پشت سر نهادهاند، ميتوانند آن را مطالعه كنند.
وي گفت: بايد اعتراف كنم هيچگاه به ترجمه آزاد اعتقاد نداشتهام و ندارم. معتقدم كه «جمله» مبناي ترجمه است و هيچگاه نبايد مطلبي را حذف يا بر متن اصلي افزود. بر اين اساس، اغلب مواردي كه عنوان شد را در حيطه وظايف ويراستار كتاب ميدانم.
نظر شما