چاپ نخست كتاب «حكمت شيعي؛ باطنيه و اسماعيليه» به اهتمام دكتر قاسم پورحسن و زيرنظر آيتالله سيدمحمد خامنهاي، از سوي انتشارات بنياد حكمت اسلامي صدرا منتشر و روانه بازار نشر شد. اثر حاضر، ظهور و پيدايش و گسترش اسماعيليه را در چند مقاله بررسي ميكند./
تشيع، مهمترين جريان نيرومند تاريخ تمدن اسلامي محسوب ميشود كه نقشي يكتا و بيبديل در تحولات فكري، علمي، سياسي و اجتماعي ايفا كرد. همه جنبشهاي اجتماعي كه عليه ظلم طغيان كردند و در پي استقرار عدالت بودند، ريشه در باورهاي شيعي داشتند. حكومت پيامبر(ص) و اميرالمومنين(ع)، آرمان و الگويي جاودان براي جامعه شيعي قلمداد ميشود و از اينرو، تحقق اين آرمان را بايد بخشي از تحولات بنيادين تاريخ اسلام دانست.
باور شيعيان به امام معصوم و مرجعيت علمي و ديني او، رهبري امام معصوم و ضرورت پيروي از وي، جنبشهاي ديني ـ سياسي شيعيان تحت رهبري امامان، قيام عليه خلافت مستقر اموي و عباسي، نهضتهاي ديني و اجتماعي براي برقراري حكومت عدل، حقخواهي و عدالتجويي شيعيان در دورههاي پس از امام معصوم و بالاخره مساله انتظار و موعود، همواره بنيانهاي اصيل تمام گروههاي شيعي را در طول تاريخ اسلام شكل ميدهد و اسماعيليه يكي از اين گروهها محسوب ميشود.
بر اساس كتابهاي تاريخي، اسماعيليه در ميانه سده دوم هجري با هدف قيام عليه عباسيان و شعار «الدعوة» و «الدعوةالهادية» در مناطقي كه عمدتا تحت جور و بيعدالتي خلافت بغداد بودند، ظهور كرد و براساس باور به نظريه امامت و مرجعيت امام معصوم كوشيد تا به صورت آشكار و پنهان، مردم و جامعه اسلامي را به شالوده اصيل دين دعوت كند و آنان را به انديشه و فهم دوباره و البته اصيلتر دين فرا خواند.
در دوران نخست و قرون اوليه حيات شيعه، گروهي متمايز به نام اسماعيليه وجود نداشت. بخشي از شيعيان كه مركز اصلي آنان كوفه و مدينه بود، بهصورت گروههاي سياسي- اجتماعي و با هدف سرنگون ساختن خلافت عباسي ظاهر و با دعوتي بنام «الدعوةالهادية» از سايرين متمايز شدند، در حاليكه باور شيعي خود را حفظ كرده بودند. پس از رحلت امام صادق(ع) در سال 148 هجري قمري، شيعيان به گروههايي انشعاب يافتند. برخي مبارزه عليه عباسيان را اصل قرار دادند، عدهاي تقويت و گسترش باورهاي فكري و عقيدتي را مبنا دانستند و گروهي ديگر ايجاد جنبش اجتماعي و بيداري جامعه در قبال ظلم و جور خلافت بغداد را اساس تلقي كردند. همه اين گروهها در باور به وجود امام منصوب و معصوم و مرجعيت وي همعقيده بودند.
در دوران نخست يعني 150 سال اول، ويژگي مهم جنبش اسماعيليه، مبارزه و دعوت به عدالت بود كه اغلب در اختفا و بهطور پنهاني صورت ميگرفت. محمدبناسماعيلبن امام جعفر صادق(ع) براي حفظ جان خود مجبور به مهاجرت از مدينه به كوفه و سپس ايران شد.
عباسيان، شيعيان را مهمترين دشمن خود دانسته، خطر اصلي هم به لحاظ فكري و هم سياسي ـ اجتماعي را گروههاي شيعي بر ميشمردند. باورها و شعارهاي شيعيان بر محور حق و عدالت، سرنگوني حكومت ظلم عباسيان و انتقال حكومت به خاندان علي(ع) استوار بود. اين شعارها جاذبه بسياري براي ناراضيان و مخالفان حكومت و پيروان امامت و نيز مردم عادي داشت. از اينرو، خلافت عباسي با وجود سركوب شديد و اختناق فكري و سياسي نتوانست بر شعيان غلبه كند. اين جنبش در سده سوم، اكثر نواحي و سرزمينهاي اسلامي از جمله مدينه، شام، كوفه، جنوب بصره، بحرين، يمن و اكثر بخشهاي ايران را فرا گرفت و شايد مهمترين علت ضعف عباسي دوره سوم را بايد همين مساله دانست.
پس از يك دوره طولاني مبارزات پنهاني، در پايان سده سوم هجري، اسماعيليان به رهبري عبدالله مهدي يكي از نوادگان امام صادق(ع) موفق به تشكيل حكومت در شمال آفريقا(مصر) شدند. سده چهارم و پنجم هجري را بايد سده تشيع دانست. تشكيل حكومت مستقل و عرضه انديشهاي متمايز از سوي فاطميون در برابر عباسيان بغداد، حوزه اسلامي را به دو بخش شيعي و سني تقسيم كرد. برخلاف سنيّان كه در اين دوره بلحاظ فكري در ضعف بهسر ميبردند، شيعيان در پرتو تاسيس حكومتي مستقل، نهضتي فكري و اجتماعي را آغاز كردند كه بايد از آن به نوزايي اسلامي و شيعي ياد كرد.
اين نهضت، بنياد دوره طلايي تمدن اسلامي را فراهم ساخت. تدوين و عرضه نظام فكري مبتني بر عقلانيت و وحي، بهره بردن از دانش ساير ملل و بهويژه انديشههاي حكمي و فلسفي ايراني و اشراقي، تاكيد بر فهم اصيل و باطني آيات قرآن و احكام ديني، ارايه رهيافتي جديد در تفسير دين و تاويل بسياري از آموزهها و باورها موجب شد كه در مقابل اهل سنت-كه بر ظاهر و جمود پاي ميفشردندـ تشيع نظام عقلاني نيرومندي را عرضه كند كه نه تنها پيروان بسياري يافت، بلكه موجب ظهور گرايشهاي عقلي در جهان اسلام شد و موجبات رنسانس تمدني را فراهم آورد.
به عقيده نويسنده اثر، حقايق باطني قرآن و تاويل دروني برخي از آيات و روايات، محور اصلي تلاشهاي فكري اسماعيليه بهعنوان يكي از گروههاي شيعي را تشكيل ميداد و اين امر سبب ميشد كه مخالفان و دشمنان تشيع و نيز اسماعيليان، آنان را با عنوان «باطنيگرايان» مورد اتهام قرار دهند. اين اتهامزني سياسي متاسفانه در دورههاي بعد موثر واقع شد، به نحوي كه تصور غالب در دنياي اسلام حتي در ميان محققان اين شد كه شيعه و اسماعيليه، گرايش باطني و تاويلي داشته و ظواهر دين و احكام را كنار ميزنند.
اهل تاويل و باطني بودن بعدها مهمترين ايراد و نقيصه اسماعيلي تلقي شد. غزالي در المستظهري به بيان فضايح الباطنيه ميپردازد و گمان ميبرد كه باطني بودن چيزي غير از طرد شريعت، انكار احكام و ظواهر، تاويل بيرون از دين و تطبيق و تحميل آن بر دين نيست. اين پندار اگرچه در دوره نخست ظهور اسماعيليه يعني سدههاي سوم تا پنجم هجري غالب نبود، اما با پيروزيهايي كه بدست آوردند و موفق شدند عباسيان را از اكثر بخشهاي اسلامي بيرون برانند، گسترش يافت.
«عصر طلايي» اسماعيليه با تاسيس دولت فاطمي در سال 297 هـجري قمري آغاز شد. اين دوره، عصر شكوفايي گروههاي شيعي و ناكاميهاي پيدرپي عباسيان بود.
خلافت بغداد، ديگر قدرتي در مقابله با تشيع نداشت و به همين سبب ميكوشيد تا انحراف از سنت و دين را بهعنوان اتهام اصلي به شيعيان وارد كند. مناقشات كلامي و فقهي پس از تاسيس دولت فاطمي گسترش يافت و اسماعيليه پس از پيروزيهاي نخستين، دچار انشعاباتي شد كه اغلب در قدرتطلبي گروههاي بعدي ريشه داشت. همين امر سبب شد تا اسماعيليه پس از مرگ «المستنصر» دچار انشقاق بزرگي و به دو دسته مستعلوي و نزاري تقسيم شود.
آيتالله سيدمحمد خامنهاي، رئيس بنياد حكمت اسلامي صدرا نيز در بخش ميزگرد اسماعيله، سخناني را درباره چگونگي تشكيل اين فرقه شيعي عنوان كرد كه بخشي از آن در اين كتاب اينگونه آمده است: «سلسله امامت به حضرت امام صادق(ع) ميرسد كه امام رسمي و حجت متفق عليه بودند. بعد از آن از طريق پسر ايشان اسماعيل و اخلاف وي، يك سلسله امامت نه بهعنوان امام معين بلكه با امام پنهان آغاز شد و در تاريخ نام و آثاري از خود بجاي گذاشت. نامگذاريهايي كه شده اعم از ناوويسه، مباركيه و ... و حتي خطابيه و شبيه اينها همه مربوط به قرون بعد است كه بنا شد فرقهسازي كنند و فرقهها را بنويسند؛ نظير ابننديم كه در كتاب خود از آنها نام برده است.... پيامبر(ص) فرمودند: اديان ديگر هفتاد فرقه شدند و دين من به 73 فرقه منشعب خواهد شد. براي اينكه اين 73 فرقه را فراهم كنند، گشتند و اسم پيدا كردند. اين كار در مذاهب فقهي هم انجام شد، اما بيشتر از نظر كلامي بود و شيعه هم مشمول اين قاعده قرار گرفت.
بنابراين، در دوران اوليه تا سالهاي 280-290 ﻫجري قمري و حتي بعد از آن، عنوان اسماعيليه را نداريم، بلكه شيعياني هستند كه مدعي امامتند و اسقاط حكومت خليفه وقت را برخود واجب ميدانند و معتقدند كه حق امامت بايد به شخص صالح و لايق يا بهتعبير آن زمان، رضي و مرضي آلمحمد(ص) تنفيذ شود. اين مرام آنها بود و شاهد هم اين است كه بعدها خودشان به فرقههاي مختلف تقسيم شدند و در بعضي موارد مثل قرامطه خيلي با يكديگر اختلاف داشتند. يك سلسله از آنها توانستند در شمال آفريقا حكومت تشكيل دهند كه بعدها نام خود را فاطميه گذاشتند و بيشتر به امام يا مهدي معروف بودند. چون دنبال شخص مبهمي بودند كه قاعدتا مهدي الهي است، هدايت شده و حق الهي دارد.... يكي از سياستهاي عجيب و شگفتآور و نبوغ آساي امام صادق(ع) تاسيس فرقهاي در كنار امام حقيقي بود. آن حضرت، امام حقيقي يعني امام كاظم(ع) را وارد مسائل سياسي نكرد، بلكه برحسب ظاهر آن را به پسر و اولاد ديگرش واگذار كرد و اين خود سياست بزرگي بود كه دقت در اوضاع تروريستي و پليسي آن زمان را نشان ميدهد و اگر اين كار انجام نشده بود، همه اين امامان به خصوص امام كاظم(ع) سالم نميماندند.
بنابراين حضرت امام صادق(ع) به ابتكار خود و از روي سياست اين رويه را در پيش گرفتند. موسسان اوليه مانند اسماعيل و پسرش محمد و مريدان آنها از جمله ابوالخطاب (كه عضو اصحاب حضرت(ع) بود و همانطور كه ميدانيد وقتي شهيد شد حضرت(ع) برايش گريه كردند، در حالي كه در ملاعام در زبان و تبليغات او را از خود طرد ميكردند) به مبارزه عليه حكومت پرداختند و فرقهاي را بهعنوان دفاع از امامت و ادامه آن در بين مردم و برای معرفي و تبليغ تشيع و پرورش و نيروسازي و تامين نيروي مالي و نظامي فراهم آوردند که آنها را هم شيعه حساب ميكردند. نه از ابتدا، اسماعيليه خود را جدا ميدانستند و نه آثاري كه باقي است اين را نشان ميدهد. به اين دليل سياست امام صادق(ع) ثابت ميشود. اما اسماعيليه قرنها بعد، پس از امام صادق(ع) حساب خود را جدا كردند و زماني كه امام دوازدهم(عج) غايب شدند، نام اسماعيليه و مهدي غايب را براي خود انتخاب كردند و حكومت فاطميه را تاسيس كردند.»
در اين اثر، علاوه بر ميزگرد اسماعيليه كه به موضوع پيدايش و گسترش اين فرقه ميپردازد، 17 مقاله نيز به چاپ رسيدهاند.
چاپ نخست كتاب «حكمت شيعي؛ باطنيه و اسماعيليه» در شمارگان 2000 نسخه، 472 صفحه و بهاي 142000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما