سه‌شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۳:۱۸
«آزادي» شباهت زيادي به زندگي‌ام دارد

پس از گذشت يك دهه از انتشار رمان پرمخاطب «تصحيحات» اثر جاناتان فرانزن، ماه آگوست 2010 رمان «آزادي» از سوي نشر استراوس در آمريكا منتشر شد.اكنون يك سال پس از انتشار اين اثر، ترجمه فرانسوي آن از 18 اوت (27 مرداد) به وسيله نشر اوليويه به شبكه‌هاي توزيع كتاب فرانسه راه مي‌يابد.*

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) به نقل از لو پوان فرانسه، روز 19 سپتامبر (28 شهريور) فرانزن به فرانسه مي‌آيد تا در سالن مشهور و قديمي تئاتر اودئون پاريس در جمع منتقدان و علاقه‌مندان آثارش به سخنراني و گفت‌وگو بپردازد. پيش از ورود نويسنده به فرانسه و عرضه عمومي «آزادي» در اين كشور، سرويس فرهنگي هفته‌نامه لو پوان با جاناتان فرانزن درباره اثر تازه‌اش و غيبت يك دهه‌اي او از دنياي ادبيات داستاني به گفتگو پرداخته است:

رمان «آزادي» به عنوان اثري بزرگ از دوران حاضر، تحسين بسياري را برانگيخته است، با اين حال با آثار تولستوي و رمان‌هاي رئاليستي شاخص قرن 19 هم مقايسه مي‌شود. آيا مي‌پذيريد رمان «آزادي» را اينگونه توصيف كنيم: "اثري كلاسيك از بعد ساختاري و راوي آمريكاي قرن بيست و يكم در بعد محتوا"؟
نه به طور قطع. من با اطمينان مي‌گويم علاقه فراواني به واقع‌گرايي دارم و از آنجا كه مايلم فضاهاي داستاني‌ام را در دنياي حاضر بگنجانم، برخي از واقعيت‌هاي آمريكاي امروز نيز در كتابم جلوه مي‌كند؛ ولي به شيوه‌اي كمابيش اتفاقي. اما هدف اصلي من به عنوان يك داستان پرداز، زندگي دادن به شخصيت‌هاي پيچيده و جذاب و سير هر چه عميق‌تر در دنياي آنها تا حد امكان است. البته بسياري از ابزارهاي معمول و روان‌شناسانه‌اي كه براي دست پيدا كردن به اين هدف به كار مي‌گيرم، در قرن بيستم تكامل يافته‌اند. به طور مثال بحث امروز ما درباره خانواده به اين معنا كه خودمان مانند پدرانمان نباشيم و فرزندانمان را به شيوه‌اي متفاوت از خودمان تربيت كنيم هرگز در داستان‌هاي قرن نوزدهم نمود نمي‌يافت.

در دهه 90 ميلادي شما با شور و هيجان مجله تايم را متهم به حمايت و جانبداري از نويسندگاني ‌كرديد كه به داشتن حساب بانكي پر و پيمان شهرت داشتند و نه استعداد ناب ادبي‌. تا آنكه سال گذشته پس از گذشت يك دهه عكس شما نيز روي جلد مجله جاي گرفت...
موقعيت‌هاي كميك هرگز از من دست بردار نيستند. اما گذشته از همه اينها از مجله تايم براي قبول چنين خطر بزرگي بسيار قدردان و سپاسگزارم، از آنجا كه مي‌دانستند چاپ عكس‌ام روي جلد مجله فروش خوبي براي آن به دنبال نخواهد داشت. ولي دوست داشتم پدرم زنده بود تا آن را مي‌ديد، چرا كه از خوانندگان پر و پا قرص اين مجله بود.

انتشار رمان «تصحيحات» در سال 2001 و فروش 3 ميليون نسخه‌اي آن در سراسر دنيا موفقيت بزرگي براي شما به همراه داشت، آيا ترسي از برآورده شدن انتظاراتتان در خصوص رمان تازه داريد؟
پس از رمان «تصحيحات» سه كتاب ديگر -يك كار تحليلي، خاطرات و يك ترجمه- منتشر كردم كه به من در كم كردن فشار روحي كمك كردند. اما، خوشحال بودنم از موفقيت «تصحيحات»، دليل واقعي نويسنده شدنم نبود. ترس عمده من از عدم دريافت تجربه‌ لذت‌بخش غوطه‌ور شدن در نوشتن رماني است كه به آن اعتقاد دارم. بنابراين مجبور بودم مدتي طولاني تا دست دادن چنين تجربه‌اي صبر كنم و تا آن زمان هر چه مي‌نوشتم تنها براي خودم بود.

طنز در «آزادي» كمتر از «تصحيحات» و بيشتر عميق و ظريف انديشانه است...
حقيقت دارد. «تصحيحات» توسط نويسنده نسبتا جواني نوشته شد كه شرايطي بسيار عصبي‌ داشت، از همين رو بندهاي ساتيريك (طنز) كتاب به خوبي اين را نشان مي‌دهند. اما پس از موفقيت رمان، احساس كردم كه اصرار بر چنين عصبيتي گستاخانه به نظر مي‌آيد. از سوي ديگر، «آزادي» نسبت به ديگر رمان‌هايم بيشترين شباهت را به زندگي‌ام دارد. و وقتي به قصه زندگي شخصي‌ام نگاه مي‌كنم درمي‌يابم ذره‌اي اطمينان نسبت به چيزي ندارم، در حالي كه اعتقاد به يك قضاوت اخلاقي تعيين‌كننده، شاه كليد شكل‌گيري يك اثر ساتيريك (طنز) است.

آن‌گونه كه از عنوان رمان «آزادي» دريافت مي‌شود، داستان به مفهوم آزادي مي‌پردازد. دليل طرح چنين مساله‌اي كه ارزشي اساسي در ايالات متحده به شمار مي‌آيد، چيست؟
اين رمان تلاشي براي بازيافتن پيچيدگي واقعيت مفهوم آزادي است. من همواره با اين واقعيت برخورد كرده‌ام كه ملت ايالات متحده كه براي يك آزادي سطحي ارزش قايل است، از بين همه ملت‌هاي غربي كمترين رضايت و بيشترين عصبانيت را داراست.

به زباني خودماني، شما نشان مي‌دهيد كه آزادي به تنهايي باعث خوشبختي نمي‌شود. ازدواج، خانواده و دوستان همگي سبب رنجش ما مي‌شوند اما ما به آنها نياز داريم...
مايلم دريافت معناي داستان‌هايم را به خوانندگان واگذار كنم، چون اين كار را نبايد نويسنده انجام دهد. اما، به واقع، بسياري از افراد بي‌صبرانه به دنبال محدود كردن آزادي واقعي‌شان با ازدواج و صاحب فرزند شدن هستند. اما من اميدوارم خوانندگان رمانم به چراجويي درباره آزادي واقعي سوق پيدا كنند.

نويسنده و دوست صميمي‌تان، ديويد فاستر والاس در سال 2008 خودكشي كرد. اين فقدان جانكاه آيا بر نوشتن رمان‌تان اثرگذار بود؟

از نظر شخص من، مرگ ديويد ضايعه بزرگي بود- من به نحوي به او احساس مشترك و نزديكي داشتم كه هرگز نسبت به كسي در آينده نخواهم داشت- اما از بعد ادبي و نويسندگي، ما با هم بزرگ شديم و از اين رو هميشه اين احساس را داشتم كه كسي هست كه مرا مدام سنجش مي‌كند. شايد چنين چيزي از طرف من بسيار غيرمنطقي باشد، اما من خودكشي او را يك خيانت شخصي به شمار مي‌آوردم- ترك يك بازي كه دوراني طولاني از آن لذت مي‌برديم. و اين دوستي/رقابت با ديويد يكي از سرچشمه‌هاي الهام بخش من براي نوشتن رمان «آزادي» بود.

رمان «آزادي» در 718 صفحه به قيمت 24 يورو از 18 آگوست (27 مرداد) از سوي نشر اوليويه به زبان فرانسه توزيع مي‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها