خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)- «باغ کیانوش» نوشته «علياصغر عزتيپاك» يكي ديگر از رمانهايي است كه انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان در قالب طرح «رمان نوجوان امروز» منتشر كرده است.
«باغ كيانوش»، ماجرای تجاوز غریبهها و دشمن، به آب و خاک و حریم شخصی قهرمانان داستان و واکنش آنها در مقابل این تجاوز است.
خط اصلی داستانی این رمان در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق در روستایی از توابع شهر همدان اتفاق میافتد. حمزه و عباس تصمیم میگیرند در روز جشن ازدواج پسر کیانوش به باغ او دستبرد بزنند. این ماجرا با سقوط یک هواپیمای بمب افکن عراقی در نزدیکی باغ همزمان میشود. سقوط هواپیما و ورود خلبان آن به باغ کیانوش ماجراهای جالبی میآفریند.
خط دوم داستان که اصلیترین خط داستانی اثر است، با سقوط بمبافکن عراقی به خط نخست پیوند میخورد. تلاش مشترک حمزه، عباس و کیانوش برای مقابله با خلبان عراقی و جلوگیری از فرار او تقابل آنان را از بین میبرد و به اتحادی در برابر دشمن خارجی تبدیل میشود.
روایت دیگر، خاطرات پدربزرگ حمزه از حضور نیروهای روسی در نزدیکی روستای محل سکونتشان و ترفند روستاییان برای مواجه با آنان است. این روایت نیز به موازات دو خط داستانی دیگر در ذهن حمزه مرور میشود و در نهایت شیوه مقابله مردم روستا با نیروهای متجاوز الهامبخش حمزه میشود و این خط داستانی با روایت اصلی پیوند میخورد.
«باغ کیانوش» از زاويه ديد «دانای کل» روایت میشود. انتخاب اين شيوه براي روايت داستان تا حدودي از صميميت متنِ اثر كاسته است، به اين ترتيب، صرفنظر از اينكه قهرمان اين رمان، يك نوجوان است، ميتوان «باغ كيانوش» را رماني مناسب همه گروههاي سني دانست. در حاليكه انتخاب زاويه ديد «اول شخص» و يا حتي «من راوي» بيان مستقيم احساساتِ حمزه در بحبوبه كشمكشهاي داستان، ميتوانست حس همذات پنداري خواننده با قهرمان اثر را برانگيزاند و «باغ كيانوش» را براي مخاطب نوجوان جذابتر كند.
داستان با توصیف رقص چوپی مردان در مراسم ازدواج پسر کیانوش آغاز میشود. شروعي نمايشي كه حذف آن لطمه چنداني به داستان وارد نميكند. آغاز داستان از فصل دوم، استفاده از يك شروع هيجانانگيز و پر از كشمكش و معرفي مختصر شخصيتهاي اصلي در همين فصل اين امكان را فراهم ميكرد كه خواننده بيشتر جذب داستان شود. علاوه بر اين، نه تنها در فصل نخست داستان نشانهاي از جنگ ديده نميشود كه خواننده تا فصل سوم رمان، هيچ نشانهاي از جنگ را در داستان نميبيند.
البته «باغ كيانوش» پر از کشمکش است. هنوز نخستين بحراني كه شخصيتهاي اصلي با آن مواجه شدهاند به پايان نرسيده كه بحران ديگري آغاز ميشود و اين كشمكشها خواننده را به مطالعه ادامه داستان ترغيب ميكند.
طرح داستان، ساده و باورپذير است. دو نوجوان از فرصت جشن ازدواج پسر كيانوش استفاده ميكنند تا از باغ او ميوه بچينند، اما كيانوش سر ميرسد و نقشههاي آنها نقش بر آب ميشود؛ اما ماجرا به همينجا نمييابد و سر و كله يك متجاوز ديگر هم از پيدا ميشود. فضاي باغ كيانوش و تپه مشرف به آن خاطرات پدربزرگ حمزه را زنده ميكند و قهرمان داستان با استفاده از همين خاطرات جريان حوادث را تغيير ميدهد.
«علياصغر عزتيپاك» شخصیتهاي اصلي «باغ كيانوش» را بهخوبي ساخته و پرداخته است. آدمهاي داستان او سياه و سفيد نيستند. آدمهاي خاكسترياند كه نمونهشان را بهراحتي ميتوان پيدا كرد. به عنوان مثال حتي شخصيت منفي داستان او كه يك خلبان عراقي است، بد مطلق نيست. اين ويژگي، اثر را باورپذير ميكند.
پایانبندی داستان، اگرچه قابلپيشبيني است؛ اما با توجه به طرحِ داستان و اتفاقات مختلفي كه در طول داستان رخ ميدهد قابلباور است. علاوه بر اين، پايانِ خوش رمان و نكات آموزندهاي كه در آن گنجانده شده، اين بخش از اثر را براي مخاطب نوجوان جذابتر كرده است.
جمعه ۱۱ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۴:۵۷
نظر شما