چاپ نخست كتاب «الامامة علي ضوءالثقلين» (به زبان عربي) اثر تاليفي سيد محمودرضا هاشمينسب از سوي موسسه بوستان كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد.-
امامت از اصول بنيادين دين است كه به همه اجزا و اصول ديگر آن، معنا و مفهوم ميبخشد و به آن طراوت و تازگي ميدهد. از همين رو، بر آن تاكيد فراوان شده و آثار متعددي درباره آن به نگارش درآمده است.
امامت و پيشوايي در معناي گسترده آن، يكي از ضرورتهاي زندگي اجتماعي بشر است. از گزارشهاي تاريخي و مطالعه جوامع بشري در گذشته و حال به دست ميآيد كه همواره در جوامع گوناگون بشري؛ بدوي و شهري، كوچك و بزرگ، سنتي و مدرن، ساده و پيچيده، فرد يا افرادي بودهاند كه با عناوين و به شيوهاي مختلف نقش امامت و رهبري را ايفا كردهاند. اين واقعيت تاريخي گواه عيني سخن امام علي(ع) است كه فرمود: «مردم را از اميري نكوكار يا تبهكار گريزي نيست.»
امامت و رهبري نه تنها به عنوان يك ضرورت و واقعيت عيني در تاريخ بشر مطرح بوده، بلكه فيلسوفان و متفكران نيز از دير زمان به آن توجه كرده و درباره گونهها، ويژگيها، شيوهها و آسيبهاي آن سخن گفتهاند. تاريخ فلسفه سياسي بهترين گواه بر اين مدعاست.
اگر از منظر دين ـبه ويژه دين وحيانيـ به مساله امامت بنگريم، تاريخ امامت و رهبري را با تاريخ بشر برابر مييابيم، زيرا پيامبري نخستين جلوه امامت و رهبري ديني در حيات بشري است كه تاريخ آن همزاد با تاريخ بشر است. در نخستين دوره كه زندگي بشر روند سادهاي را ميپيمود، پيامبران الهي با بهرهگيري از عقل صائب و الهامهاي قدسي در موارد لازم، جامعه بشري را رهبري ميكردند و پس از آن كه زندگي بشر پيچيدهتر شد، اين مهم بر اساس كتاب و شريعت آسماني معين انجام گرفت.
امامت معناي خاصي نيز دارد و آن عبارت است از رهبري جامعه بشري به عنوان جانشيني پيامبر الهي. از روايات به دست ميآيد كه همه پيامبران جانشيناني داشتند كه پس از آنان رهبري امت آن پيامبر را برعهده ميگرفتند. براساس اين روايات، عليبن ابيطالب(ع) وصي و جانشين پيامبر اسلام(ص) است و همانگونه كه پيامبر اسلام(ص) خاتم انبيا است، علي(ع) نيز خاتم اوصياست. مقصود اين است كه پس از او فردي كه وصي پيامبر ديگري غير از پيامبر اسلام(ص) باشد، وجود نخواهد داشت و اين مطلب با اين كه پيامبر(ص) پس از علي(ع) اوصياي ديگري نيز داشت، منافات ندارد.
امامت امت اسلامي به عنوان وصايت و جانشيني پيامبر(ص) را ميتوان معناي اخص امامت ناميد. متكلمان اسلامي آن را به رهبري عمومي مردم در امور دنيوي و ديني به عنوان جانشيني پيامبر(ص) تعريف كردهاند. مذهب اسلامي، به جز گروههايي اندك شمار كه ديري هم نپاييدهاند، امامت به معناي ياد شده را از واجبات اسلامي دانستهاند. اگرچه در عقلي يا نقلي بودن آن اختلاف نظر دارند. اين مطلب كه امامت از واجبات و اصول اعتقادي است يا از واجبات فرعي و فقهي نيز مورد اختلاف است. شيعه طرفدار ديدگاه اول و اهل سنت طرفدار ديدگاه دوم است.
واژه شناسي و تعريف امامت
متكلمان در تعريف «امامت» به دو گروه تقسيم ميشوند. يك گروه «امامت» را تعريف نكردهاند؛ گويي بر اين تصور بودهاند كه همه مذاهب اسلامي از «امامت» تصوير روشني دارند كه مورد قبول همگان است. از اينرو، امامت را بينياز از تعريف دانستهاند، مانند سيدمرتضي در كتابهاي «الشافي» و «الذخيره» و شيخ طوسي در كتاب «الاقتصاد في ما يتعلق بالاعتقاد» و عبدالجبار معتزلي در كتاب «المغني» و قاضي ابوبكر باقلاني در كتاب «التمهيد» و امام الحرمين جويني در كتاب «الارشاد» و عبدالقاهر بغدادي در كتاب «اصول الدين».
گروهي ديگر، پيش از بحث درباره وجوب امامت، صفات و مصاديق امام، امامت را تعريف كردهاند. تعريفهايي كه متكلمان براي «امامت» ارايه كردهاند دوگونه است؛ تعريفهاي عام و خاص. تعريفهاي عام به گونهاي است كه نبي و نبوت را نيز شامل ميشود، ولي تعريفهاي خاص فقط جانشينان پيامبر(ص) را شامل ميشود.
تعريف لغوي امامت
لغتشناسان عرب معمولا واژه امام را تعريف كرده و به بيان مصاديق و كاربردهاي آن پرداختهاند و در مواردي نيز واژه امامت را تعريف كردهاند. رهبري عمومي (الرياسةالعامة) و رهبري مسلمانان (رياسة المسلمين) دو معنايياند كه برخي از لغت شناسان براي واژه امامت بيان كردهاند.
«امام» از نظر لغتشناسان عرب، عبارت از هر كسي يا هر چيزي است كه در كارها به او اقتدا ميشود. جمع «امام» ائمه است. در كتابهاي لغت براي «امام» مصاديق و كاربردهاي زير بيان شده است:
1. قرآن كريم كه مسلمانان در زندگي خود به آن اقتدا ميكنند (القرآن، امامالمسلمين)
2. پيامبر گرامي اسلام(ص) كه پيشواي امت و نيز امام امامان است (رسولالله"ص" امام امته و امامالائمة)
3. جانشين پيامبر(ص) كه پيشواي امت است (والخليفة، امامالرعية)؛
4. امام در نماز جماعت (امامالصلاة)
5. فرمانده سپاه (قائدالجند)
6. راهنماي مسافران (الدليل للمسافرين)
7. ساربان و راهنماي شتران (الحادي للابل)
8. چوب يا ريسماني كه در بنايي به كار ميرود (خشبة او خيط يسوي بهما البناء)
9. راه عريض و نمايان (الطريق الواسع الواضح)
10. آن چه كودك هر روز در مدرسه ميآموزد (ما يتعلمه الصبّي كل يوم فيالمدرسة)
11. فرد يا چيزي كه به آن مثال زده ميشود (ما امتثل عليهالمثال)
12. دانشمندي كه از او پيروي ميشود (العالم المقتدي به)
ترجمه فارسي «امام»، پيشوا، پيشرو و رهبر است و ترجمه فارسي «امامت» پيشوايي كردن و رهبري است.
كاربردهاي واژه امام در قرآن
واژه امام در قرآن در مصاديق گوناگوني به كار رفته است كه به دو دسته قابل تقسيم ميشود؛ مصاديق بشري و مصاديق غير بشري.
اثر حاضر در پرتو قرآن و روايات، موضوع امامت را در 12 باب، بررسي كرده است.
چاپ نخست كتاب «الامامة علي ضوءالثقلين» (به زبان عربي) با شمارگان 1500 نسخه، 520 صفحه و بهاي 80000 ريال راهي بازار نشر شده است.
نظر شما