شنبه ۹ مهر ۱۳۹۰ - ۱۱:۲۱
قالب خاطره‌ دفاع‌مقدس را فداي شگرد‌هاي ادبي نكنيم

فريبا نظري، يكي از سرداوران گروه «خاطره» پانزدهمين جشنواره انتخاب كتاب سال دفاع‌مقدس معتقد است: قالب خاطره نبايد صرفاً براي جذب مخاطب، فداي شگردهاي ادبي شود. يعني مباحثي را به مولفه‌هاي خاطره اضافه نكنيم كه اثر را از قالب بيرون بكشد و به مستند ادبي تبديل كند.-

فريبا نظري در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) توجه و استقبال زياد جامعه از خاطره‌نويسي و خاطره‌گويي دفاع‌مقدس را فرصت و تهديد همزمان دانست و اظهار كرد: اين شرايط  فرصتي براي ثبت خاطرات حاضران در صحنه نبرد است كه به مرور زمان از دست مي‌روند. چون خاطره با حافظه افراد سر و كار دارد و به همين دليل، بسياري از اين خاطرات را تاكنون از دست داده‌ايم.

وي اين منابع اطلاعاتي را براي پژوهشگران آينده، مفيد ارزيابي و تاكيد كرد: اگر اين فعاليت‌ها صرفاً براي پُر كردن گزارش‌هاي سالانه نهادهاي متولي دفاع‌مقدس صورت گيرند و هيچ توجهي به كيفيت خاطرات نشود، اين استقبال از خاطره‌گويي و خاطره‌نويسي دفاع‌مقدس، تهديد و آفت محسوب مي‌شود.

سرداور گروه «خاطره» پانزدهمين جشنواره انتخاب كتاب سال دفاع‌مقدس در پاسخ به سوال خبرنگار ايبنا درباره وضعيت كنوني تدوين كتاب‌هاي خاطرات جنگ در شهرستان‌ها يادآور شد: تجربه من در داوري‌هاي سال‌هاي اخير نشان مي‌دهد كه بر خلاف انتظار، كتاب‌هاي خاطرات توليد شده در شهرستان‌ها، خواندني و قوي‌اند؛ به خصوص كه امسال در سير داوري انتخاب بهترين كتاب خاطره امسال، به آثاري برخورده‌ايم كه مربوط به خاطره‌نويساني‌اند كه اكنون به قوت رسيده و آثار آن‌ها غالباً توسط ناشران خصوصي منتشر شده‌اند.

نظري با تاكيد بر لزوم سرمايه‌گذاري براي خاطره‌نويسان شهرستاني گفت: برگزاري كارگروه‌هاي تخصصي آموزش خاطره‌نويسي، روايت و خاطره‌گويي در شهرستان‌ها ضروري است. هيچ دليلي براي برتري نويسندگان شهرهاي بزرگ نسبت به شهرستان ها وجود ندارد. توانايي‌هاي بالقوه و شگفت آوري در شهرستان‌ها وجود دارد كه به دليل نبود آموزش يا هدايت، ديده نشده‌اند و شناسايي آن‌ها وظيفه سازمان‌هاي متولي دفاع‌مقدس است.

وي اظهار كرد: رابطه رواج فرهنگ شفاهي بين مردم ايران و اثرگذاري آن در سنت خاطره‌گويي و روايت شفاهي بايد در محافل دانشگاهي و تحقيقاتي مورد بررسي قرار گيرد. همچنين بايد از اين سبك و سياق خاطره‌نويسي كه در سال‌هاي اخير رواج پيدا كرده و به نوعي، شبيه به زندگي‌نامه خودنوشت است، فاصله بگيريم و به اصل خاطرات بپردازيم. خاطره‌نويس در اين سبك، از دوران كودكي مصاحبه‌شونده آغاز مي‌كند و تا پايان جنگ ادامه مي‌دهد.

مديركل دفتر مطالعات و تحقيقات بنياد شهيد و امور ايثارگران تاكيد كرد: با وجود اين‌كه احترام زيادي براي كتاب «دا» و استقبال مخاطبان از آن قائلم، اما يكي از گرفتاري‌هاي ما بعد از اين كتاب، اين بود كه همه خاطره‌نويسان، سوژه‌ها را با پيشينه خانوادگي بررسي كردند. در حالي كه اگر به كتاب‌هاي قديمي جنگ مانند «ستاره‌هاي شلمچه» نوشته احمد دهقان، «تپه برهاني» اثر حميدرضا طالقاني، «زنده‌ياد كميل» تاليف محسن مطلق و «بهشت براي تو» نوشته داوود اميريان توجه كنيم، در اين آثار فقط خاطرات مربوط به يك برهه زماني بازگو شده‌اند. شيوه اول به صورت اپيدمي و براي جذب مخاطب بيشتر رواج پيدا كرده است.

فريبا نظري گفت: من معتقدم كه قالب خاطره نبايد صرفاً براي جذب مخاطب، فداي شگردهاي ادبي شود. يعني مباحثي را به مولفه‌هاي خاطره اضافه نكنيم كه اثر را از قالب خاطره صِرف بيرون بكشد و تبديل به يك كار مستند ادبي كند.

وي در پايان يادآوري كرد: اگر اجازه دهيم كه خاطره با همان مولفه‌هاي فني خود و با استناد و نثر درست و به جا و همچنين سوژه‌هاي خاص و منحصر و مطابق با سلايق مردم دهه 1390 نوشته شود، مخاطبان خود را پيدا خواهد كرد. بسياري از سوژه‌هاي جنگ، هنوز كشف نشده و اين دهه، زمان پرداختن به آن‌هاست. با رعايت اين سه عنصر، شاهد متني خواهيم بود كه مخاطب خود را پيدا مي‌كند و نيازي به درآميختن آن با قالب‌هاي ادبي نخواهيم داشت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط