به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «باید برای زمین مترسکی میساختیم» سروده حسامالدین مهدوی عصر دیروز (19 مهر) از ساعت 17 با حضور محسن احمدوندی و علی مظفر به عنوان منتقد و فریبا یوسفی به عنوان دبیر نشست برگزار شد.
در ابتدای این جلسه یوسفی زندگینامه مختصری از مهدوی ارایه و نمونه شعری از سرودههای او را قرائت کرد.
مظفر: مهدوی شاعری کار بلد است
در ادامه مظفر، از منتقدان حاضر در جلسه گفت: مهدوی شاعری کار بلد است و گفتاری نغز و شیوا دارد. چیزی که در تورق کتاب او میتوانیم شاهد آن باشیم این است که همیشه تاریخ خواسته یا نخواسته در شعرهایش آمده است. برای همین مساله صنعت تلمیح را نیز زیاد به کار میگیرد.
وی ادامه داد: لحن گفتار این شاعر بهگونهای است که اغلب اشعار او در ابتدا با اسم شروع میشوند. در میان شاعران سبک هندی به ویژه صائب، اغلب قافیههای شعر او با اسم است. اما مهدوی شروع 60 درصد اشعارش با اسم است.
مظفر به دیگر ویژگیهای شعر مهدوی اشاره و تشریح کرد: دغدغه و دردمندی شاعر در جای جای کتاب به چشم میآید. اما مساله دیگر که ویژگی سبکی او به حساب میآید، منفیگرایی و سیاه و خاکستری دیدن جهان پیرامونش است. او فقط نوعی خاکستری بودن یا گاه غروب جامعه را به تصویر میکشد.
وی با تاکید بر این مساله که آنچه اهمیت دارد این است که مهدوی یک کتاب را به جامعه اهل قلم هدیه کرده است، اظهار کرد: مساله دیگر در شعر او کاریکلماتور گویی است. او مختصر و مفید یک حکایت را عنوان میکند و مهم این است حرفی را که شاعر میزند به دل شنونده بنشیند.
وی ادامه داد: دنیای امروز دنیای گفتن و رد شدن است. دنیای زیاد گفتن نیست. دنیای شاعر امروز گاه در غزل و گاه در رباعیت یا شعرهای سپید کوتاه خودش را نشان میدهد چون فرصت بیشتری برای آن نیست.
مظفر در پایان توضیح داد: باوجود همه حسنهایی که در کار این شاعر دیده میشود، اما تنها منفیگرایی و سیاهی را مدنظر قرار داده است. همچنین گاهی در شعر معمایی طرح میکند، بدون آنکه مخاطب بتواند به نحوی به پاسخ آن معما دست یابد.
احمدوندی: شعر مهدوی را نمیتوان دزدید
در بخش دیگر نشست احمدوندی، دیگر منتقد حاضر در جلسه درباره چیستی شعر و جریان شعر سپید در ایران سخن گفت و به نقد علمی (و نه ذوقی) شعرهای مهدوی پرداخت.
وی درباره تعریف شعر توضیح داد: از میان تعریفهای متعددی که از گذشته تا امروز برای شعر ارایه شده است و اغلب هم شاعرانه هستند من تعریف محمدرضا شفیعی کدکنی را برمیگزینم. او میگوید: «شعر گرهخوردگی عاطفه و تخیل است که در زبانی آهنگین شکل میگیرد.»
وی ادامه داد: شفیعیکدکنی در این تعریف پنج عصر را برای شعر ارایه میدهد. عاطفه، تخیل، زبان، آهنگ و شکل این عناصر هستند. عاطفه در شعر، جهانبینی احساسی و عقلی شاعر یا همان من شاعر است. برخی شاعران علاوه بر من فردی، من اجتماعی یا من انسانی و جهانی دارند. به عبارت دیگر عاطفه همان اندازه وسعت دید شاعر است.
احمدوندی تشریح کرد: عنصر تخیل به معنی قدرت ایجاد ارتباطی است که شاعر میتواند میان مفاهم و مضامین ایجاد کند. نمونه بارز آن تشبیه است. البته اگر شاعر در این زمینه پا را فراتر بگذارد، باعث ابهام در شعرش میشود. زبان نیز مجموعه واژگان یک شاعر است و شاعر چگونه فکر کردنش را در واژه بروز میدهد. واژگان برخی از شاعران نرم و لطیف و برخی دیگر حماسی است.
وی افزود: اینکه شاعر بتواند از یک سری واژگان یکدست استفاده کند نماد موفقیت اوست. عنصر آهنگ نیز موسیقی بیرونی، درونی و هارمونی شعر را شامل میشود. عنصر شکل در شعر سنتی براساس قالبهاست اما در شعر جدید معیاری برای آن نداریم.
این منتقد تاریخچهای از شعر سپید و جریان آن ارایه کرد و گفت: شعر در ایران پس از آنکه نیما تغییراتی در وزن و زاویه دید تازه در شعر ایجاد کرد، اغلب میخواستند نوآور باشند و حتی از شعر نیمایی نیز فراتر روند. حرکتهایی صورت گرفت اما هیچگاه، هیچیک حرفی برای گفتن نداشتند.
وی ادامه داد: پس از 1320 و ظهور شاملو در عرصه شعر که مدتی پیرو نیما بود، این روند تغییر کرد. شاملو پس از مدتی متوجه میشود دیگر حرفی برای گفتن ندارد و برای همین نیز موسیقی عروضی را به طور کل از شعرش حذف میکند و به واژگان کهن رو میآورد. در حقیقت شاملو شعر سپید را پایهگذاری میکند. این شاعر در خدمت جامعه و شعرش، شعر تعهد بود.
احمدوند در ادامه براساس اشعار مهدوی، برای هریک از عناصر شعر که طبق تعریف توضیح داده بود، مثالی ارایه کرد.
وی توضیح داد: طبق تعریفی شاعرانه و جدید از شعر، شعر خوب شعری است که دزدیده نشود. بزرگترین حسن شعر مهدوی این است که قابل دزدیدن نیست؛ چراکه سبک خاص خودش را دارد. البته دایره واژگان او تاحدودی محدود، اما یکدست است.
این منتقد با اشاره به لحن حماسی مهدوی در اشعارش تصریح کرد: اشعار او اغلب لحنی حماسی دارند اما توام با ناامیدی هستند. مهدوی شاعری کاملا اجتماعی است و در اغلب سرودههایش من اجتماعی خود را به نمایش میگذارد.
وی در پایان یادآور شد: از سوی دیگر لغزشهای زبانی نیز در شعر او دیده میشود. همچنین طنز تلخ اجتماعی نیز در اشعارش وجود دارد و صمیمت در بیشتر شعرهای او موج میزند.
در پایان این جلسه مهدوی در توضیح علت تلخی و سیاهی اشعارش گفت: تجریبات من نشان میدهد که مجبورم دنیا را سیاه بیبنم و از آنجا که شعر زندگی است، بنابراین بازتابی از آن در شعرهایم دیده میشود.
وی در ادامه نیز چند نمونه از اشعارش را برای حاضران در جلسه قرائت کرد.
حسامالدین مهدوی متولد 1359 و فارغالتحصیل کارشناسی رشته علوم ارتباطات اجتماعیست. تاکنون چهار مجموعه شعر او با عنوانهای «از سرزمین چشمها میگریزم» (1381)، «پلاک شصت و چهار» (1387)، «باید برای زمین مترسکی میساختیم» (1389) و «بیستون یادگار کهن» (1390) منتشر شدهاند. همچنین یک مجموعه شعر و کتابهای «جشنهای کهن در ایران» و «رفتار برای کودکان» را آماده انتشار دارد.
نشست نقد و بررسی «باید برای زمین مترسکی میساختیم» سروده حسامالدین مهدوی، سهشنبه (19 مهر) از ساعت 17 تا 19 در سرای اهل قلم برگزار شد.
چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۰ - ۱۳:۲۷
نظر شما