«ملكهي خارها» تصويري از آيندهي دنياي «دِرون» را در مقابل چشم «اريك» و دوستانش ترسيم ميكند و آنها به ترديد مياندازد كه آيا ميتوانند به اين تصوير اعتماد كنند؟
مسافري از آينده وارد «دِرون» شده است. او كه «سالاماندرا» نام دارد، ساحرهاي اهريمني و دشمن قديمي بچههاست. با اين حال، «سالاماندرا» ميگويد كه قصد كمك به بچهها را دارد و تصوير وحشتناكي از آيندهي دِرون را به آنها نشلان ميدهد.
«اريك»، «جولي»، «نيل» و «كياه» بايد هر طور شده اين تصوير را از آيندهي دِرون پاك كنند؛ ولي آيا ميتوانند به «سالاماندرا» اطمينان كنند؟ يعني ممكن است در دام او اسير شوند؟
«دِرون»دنيايي جادويي است كه «اريك» و دوستانش روزي اتفاقي آنرا در زيرزمين خانهي او پيدا كردهاند. آنها در آن سرزمين شگفتانگيز دوستان خوبي مثل شاهزاده خانم و كياه و گالن جادوگر دارند. هر كدام از بچهها توانايي ويژهاي دارند و به كمك اين تواناييها بارها به اهالي «دِرون» كمك كردهاند. اما اينبار اريك و دوستانش دچار ترديد هستند:
اريك پرسيد: يعني «سالاماندرا» طرف كيه؟
گالن كه در مقابل باد خم شده بود، گفت: طرف خودش. اشتباه نكن. «سالاماندرا» هيچ كاري كه برايش فايدهاي نداشته باشد، انجام نميدهد.
اريك برگشت و به قلههاي صورتي پشت سرش نگاه كرد. او هم ميدانست كه همينطور است. با اين حال، «سالاماندرا» در گذشته كمكشان كرده بود. ساحرهي خارها دردسرساز بود و نميشد از كارهايش سردرآورد ولي امكان داشت طرف او طرف آنها هم باشد؟ يا فقط ميخواست به خودش كمك كند؟
داستان تخيلي «ملكهي خارها» را «توني ابت» نوشته و ترجمهي آن را «پريسا همايونروز» برعهده داشته است. در نسخهي فارسي اين اثر نيز از تصاوير نسخهي اصلي آن كه كار «ديويد مرل» استفاده شده است.
اين كتاب 104 صفحه دارد و در قطع رقعي، با شمارگان 3300 نسخه و به قيمت 2200 تومان براي گروه سني «ج» روانهي بازار كتاب شده است.
نظر شما