چاپ نخست كتاب «انسانشناسي فرهنگي: جستارهايي درباره قلمرو نظري و عملي انسانشناسي فرهنگي» نوشته جمعي از نويسندگان از جمله جمز پيپلز، جانبني، گريك بايلي، رالف گريلو و آدامسون هوبل، با ترجمه دكتر نعمتالله فاضلي، از سوي نشر آراسته منتشر و روانه بازار كتاب شد. كتاب حاضر، مجموعه گفتارهايي در زمينه انسانشناسي فرهنگي و اجتماعي است كه نگارنده آنها را با توجه به نيازهايي كه در فرايند تدريس و تحقيق در رشته انسانشناسي در سالهاي اخير با آن مواجه بوده، تهيه كرده است.-
در طي سالهاي اخير، منابع و متون انسانشناسي در ايران به طور چشمگيري افزايش يافتهاند و كتابهاي متعددي در زمينه مباني، روشهاي تحقيق، نظريهها و برخي حوزههاي انسانشناسي منتشر شدهاند اما با وجود اين، همچنان در برخي از زمينهها، كمبودهاي بارزي داريم. به عنوان نمونه، در زمينه انسانشناسي كاربردي تاكنون بحثهاي اندكي در ايران انجام شدهاند و همچنين در بحث نظريههاي انسانشناسي درباره نظريه اشاعه فرهنگي، به جز اشارات كلي در لابهلاي كتابهاي مباني يا نظريههاي انسانشناسي، متن جامع و دقيقي در اختيار نداريم.
علاوه بر آن، در زمينه روند تحولات انسانشناسي و وضعيت كنوني آن، منابع اندكي در اختيار ماست. حتي در زمينه ابعاد معرفتشناسي انسانشناسي نيز منابع فارسي ناچيزي وجود دارد.
كتاب حاضر دربردارنده گفتارهايي است كه براي پاسخگويي به اين نياز تامين شده است. بعد از فصل نخست و دوم كه به توضيح قلمرو و موضوع انسانشناسي اختصاص دارد، اين اثر به بررسي روشهاي تحقيق در انسانشناسي خواهد پرداخت. دو فصل نخست كتاب به معرفي اين رشته ميپردازد كه مباحث آن در كتابهاي انسانشناسي ديگر نيز بحث شدهاند اما از آنجا كه هدف نگارنده، تهيه كتابي در زمينه انسانشناسي است تا بتواند براي دانشجويان و علاقهمندان اين رشته راهنماي مناسبي باشد، لاجرم بايد فصولي را به بحث درباره قلمرو و موضوع آن اختصاص ميداد. هرچند بايد اين نكته را هم يادآور شد كه شيوه استدلال و نثر ساده و قابل فهم اين دو فصل به گونهاي است كه ايدههاي تازه و غير تكراري در آنها بسيار وجود دارد. براي مثال در فصل نخست، مباحث انسانشناسي فرهنگي دهه اخير و چشماندازهاي انسانشناختي و همچنين بحث مربوط به ارزش انسانشناسي، از تازگي و جذابيتهاي خاصي برخوردار است.
همچنين در فصل دوم كه به تجزيه و تحليل مقوله فرهنگ ميپردازد، سعي شده است كه علاوه بر مرور بر تعاريف و مفاهيم فرهنگ، خلاصهاي از تمامي مباحث موجود در زمينه ويژگيها و محتوا و كاركردهاي فرهنگ را ارايه كند. در عين حال، در اين فصل مباحث تازهاي در زمينه مترادفهاي فرهنگ وجود دارد كه در منابع فارسي كمتر به آن پرداخته شده است.
فصل سوم كتاب حاضر كه معرفي و درآمدي بر روشهاي انسانشناسي است، راهنمايي عمومي و دقيق را درباره چگونگي انجام كار ميداني، مشاهده مشاركتي، مصاحبه، روشهاي جمعآوري دادههاي جمعيتي و فرهنگي، شيوههاي تجزيه و تحليل دادهها، كاربردهاي تجزيه و تحليل آماري و نيز استفاده از دادههاي ثانويه در انسانشناسي ارايه كرده است.
در فصل چهارم، اين اثر به بررسي نياز به نظريه در انسانشناسي پرداخته شده است. در اين فصل كه ترجمهاي از كتاب مشهور فرهنگهاي ديگر نوشته «جان بتي» است، ويژگيهاي نظريه در انسانشناسي و الگوهاي تبيين نظري در اين رشته با دقت برسي شدهاند.
در فصل بعد، اين موضوع با عنوان «تبيين در انسانشناسي» ادامه مييابد و تبيينهاي كاركردي و ساختاري با زباني ساده توضيح داده ميشوند.
فصل ششم به بررسي نظريه اشاعه اختصاص دارد. اين فصل كه برگرفته از كتاب «انسانشناسي: مطالعه انسان» نوشته «آدامسون هوبل» است، به بررسي همهجانبه مفهوم تحول فرهنگي تحت تاثير جابهجايي و اشاعه عناصر فرهنگي ميپردازد. در اين فصل مباحث نوآوري فرهنگي يا اختراع و اكتشاف و تاثير آن در تحولات فرهنگي توضيح داده شدهاند. اين فصل بيش از آنكه به توضيح مكتب اشاعه بپردازد، پوياييهاي اشاعه فرهنگي را در دنياي امروز تشريح ميكند.
در مجموع، با توجه به اهميت مباحث جهاني شدن و تغييرات فرهنگي كه در جهان معاصر در نتيجه اشاعه فرهنگي صورت ميگيرد و اهميت يافتن مباحث فرهنگپذيري، ميتوان گفت كه اين فصل ديدگاهها و ايدههاي تازهاي در زمينه اشاعه ارايه ميكند، به گونهاي كه اين نوع مباحث را در ديگر متون مربوط به اين حوزه در زبان فارسي سراغ نداريم.
همچنين دو فصل بعدي كتاب به بررسي انسانشناسي كاربردي ميپردازد. فصل هفتم به بررسي انسانشناسي كاربردي در نيمه نخست قرن بيستم اختصاص دارد. اين فصل ترجمهاي از كتاب كلاسيك انسانشناسي اجتماعي نوشته «اوانس پريچارد» است. «اوانس پريچارد» از انسانشناسان كلاسيك شناخته شده است كه تاكنون از او هيچ متني به فارسي ترجمه نشده و ميتوان گفت اين متن بيانگر و سبك و شيوه تفكر اوانس پريچارد درباره انسانشناسي است.
مرور تاريخي و انتقادي پريچارد به تاريخ انسانشناسي كاربردي بسيار دقيق و ارزشمند است، چرا كه نه تنها اطلاعات فراواني درباره تاريخ انسانشناسي به ما ميدهد، بلكه براي ما مردم غيرغربي كه روزگاري ابژه مطالعاتي انسانشناسان غربي بودهايم، نگرش انتقادي و واقعبينانهاي را درباره اين رشته ارايه ميكند.
در فصل هشتم نيز تلاش شده تا تاريخ تحولات انسانشناسي كاربردي را تا بعد از نيمه قرن بيستم توضيح دهد. اين فصل كه نوشته «رالف گريلو» و «الن ريو » است، مشحون از اطلاعات و تحليلهاي روشن درباره تحولات انسانشناسي كاربردي و معاني اين شاخه از انسانشناسي و مهمتر از آن، وضعيت اين رشته در نيمه دوم قرن بيستم است. اگرچه در اين فصل كتاب حاضر، بار ديگر يك مرور تاريخي بر كاربردهاي انسانشناسي از قرن نوزدهم تا نيمه قرن بيستم ميكند اما زمينههاي مخلتف انسانشناسي كاربردي را كه اكنون متداول است نيز دربرميگيرد. شايد بتوان گفت اين دو فصل، كتاب مستقلي در زمينه انسانشناسي كاربردي و ابعاد مختلف آنند.
در فصل نهم و دهم به بررسي انسانشناسي در قرن بيست و يكم و روندهاي در حال ظهور آن پرداخته شده است. اين دو فصل مقالاتي از مجله بينالمللي علوم اجتماعي ويژهنامه «انسانشناسي و تحولات آن» محسوب ميشوند كه سال 1998 انتشار يافتند. در فصل نهم با عنوان فرعي «انسانشناسي در آينده»، «خوزه ماتوس مار» توضيح ميدهد كه چگونه انسانشناسي از مطالعه جوامع كوچك مقياس و قبايل و عشاير به سوي انسانشناسي شهري و فرهنگ معاصر حركت ميكند و در عين حال كاربردهاي مختلف انسانشناسي در دنياي امروز و تحول در زمينه انسانشناسي را توضيح ميدهد.
مقاله «ايكنا نزي ميرو» با عنوان «انسانشناسي آزاد» مباحث فصل پيشين را تكميل كرده و تحولات نظري در حوزه انسانشناسي و همچنين چگونگي رويكردهاي انتقادي و نوماركسيستي در انسانشناسي و آزاد شدن اين رشته، از سيطره رويكردهاي غربي را تشريح ميكند. او در اين مقاله انسانشناسي آزاد با رويكرد راديكال و انتقادي را به خوبي تشريح ميكند.
مترجم كتاب در انتها اين اثر اظهار اميدواري كرده است كه اين اثر بتواند كمك اندكي به ادبيات انسانشناسي در ايران و پاسخگوي نيازهاي معين و واقعي باشد. او مينويسد: «مسلما تا رسيدن به نقطهاي كه بتوان گفت ادبيات انسانشناسي ايران به بلوغ و كمال خود رسيده است، فاصله زيادي داريم. وقتي ما منابع و متون جامعهشناسي، روانشناسي، اقتصاد و ديگر رشتههاي علوم اجتماعي به زبان فارسي را با رشته انسانشناسي مقايسه ميكنيم، در مييابيم كه عليرغم جايگاه و اهميتي كه انسانشناسي در علوم اجتماعي دارد و نيز اهميتي كه اين رشته براي شناخت فرهنگ و جامعه ايران ميتواند داشته باشد، متاسفانه همچنان با كاستيها و فقر معرفتي بارزي مواجه هستيم.»
چاپ نخست كتاب «انسانشناسي فرهنگي: جستارهايي درباره قلمرو نظري و عملي انسانشناسي فرهنگي» با شمارگان 1500 نسخه، 334 صفحه و به بهاي 80000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما