چاپ نخست كتاب «انسانشناسي مدرن در ايران معاصر (تاريخچه، تحولات، مسائل و چالشها)» نوشته نعمتالله فاضلي از سوي انتشارات نسل آفتاب منتشر و روانه بازار كتاب شد.\
اين تلاش با اين پيشفرض انجام شده كه توسعه تمام دانشها، اعم از علوم دقيقه تا علوم انساني و اجتماعي در هر نقطه از جهان، مستلزم فهم و ارزيابي انتقادي، دقيق و مستمر وضعيت گذشته و حال و ترسيم هدفها و آرمانهاي آينده آن است. انسانشناسي نيز از اين قاعده مستثني نيست.
رويكرد غالب در اين كتاب، انسانشناسي انسانشناسي است، به اين معنا كه در تمام فصول اين كتاب، نگارنده تلاش كرده است تا رويكردي دروني به انسانشناسي به طور عام و انسانشناسي به طور خاص در ايران داشته باشد. مراد از رويكرد دروني اين است كه سعي كرده از زاويه ديد و چشمانداز يك كنشگر ايراني كه قريب به دو دهه در اجتماع دانشگاهي و علمي ايران در زمينه علوم اجتماعي و انسانشناسي به تحصيل، تدريس و تحقيق مشغول بوده، تجربه زيستن را در زمينه انسانشناسي توصيف و تحليل كند. همچنين نويسنده تلاش كرده تا حد ممكن، رويكردي انتقادي به موضوع مورد بررسي اتخاذ كند. در اين رويكرد، توجه او به توضيح و تحليل مسائل و چالشهاي اين رشته و گفتمان انسانشناسي در ايران بوده است. يعني به جاي ارائه توصيفهاي خام و كلي از وضعيت اين دانش، تلاش شده نسبت اين دانش با جامعه ايران را توضيح داده و موانع و مشكلات ساختاري سياسي، اجتماعي و فرهنگي موجود در زمينه پژوهش و تدريس در اين رشته را توضيح دهد. اين رويكرد را نگارنده در كتاب ابعاد سياسي فرهنگ در ايران: انسانشناسي، سياست و جامعه در ايران قرن بيستم(2006) به نحو مبسوط تشريح كرده است.
بنا به عقيده نگارنده، اين كتاب نخستين كتابي است كه به طور مستقل و انتقادي به بررسي تاريخ تكوين و توسعه انسانشناسي در ايران در ابعاد گوناگون آموزشي و پژوهشي ميپردازد. پيش از اين مقالات و كتابهايي در اين زمينه منتشر شده است، اما منابع و متون موجود به بررسي حوزه خاصي مثلا مطالعات فرهنگ مردم اختصاص دارند و اغلب جنبه توصيفي و ارائه گزارش تاريخي دارند. ناگفته پيداست كه در اين كتاب نيز جنبههاي بسيار از وجوه انسانشناسي ايران بررسي نشده است كه نيازمند بررسي هستند. برخي از اين ابعاد عبارتند از: مطالعات انسانشناختي ايرانيان مهاجر، موزههاي انسانشناسي، بررسي جامعه تاريخ مطالعات فرهنگ مردم و مطالعات انسانشناسي روستايي ايران. اگرچه در اين كتاب موضوعات مذكور به صورت جسته و گريخته و گاه مبسوط اشاره شده است؛ اما تحليل و شناخت اين موضوعات همچنان نيازمند بررسيهاي مستقل و جداگانه است.
نويسنده اين اثر در پايان كتاب درباره وضعيت اشتغال دانشآموختگان اين رشته مينويسد: «نكته پاياني كه بايد در اينجا به آن اشاره كرد، به وضعيت اشتغال دانشآموختگان اين رشته در ايران باز ميگردد. ميزان اشتغال دانشآموختگان يك رشته ميتواند به فراگيرتر شدن فعاليتهاي مربوط به آن و همچنين شناخته شدن جايگاه آن رشته بينجامد. اين امر خود به توجه بيشتر به ضرورت گسترش اين رشته در فضاي دانشگاهي جامعه منتهي شده و اين چرخه همچون دوري لازم و ملزوم، تكرار ميشود. اكنون دو دهه است كه حرف و حديثها درباره راهاندازي دكتري رشته انسانشناسي در ايران بر سر زبانهاست و عليرغم پتانسيلهاي موجود، همكاريهاي لازم از سوي سازمانهاي مربوط (و بعضا برخي همكاران) به قدر كافي نيست و اين امر موجب به هدر رفتن توان علمي بسياري از دانشآموختگان اين رشته ميشود. سخن گفتن و نوشتن در اينباره و در اين جا سودي نخواهد داشت. اما پيشنهاد به دوستان و همكاران جوان انسانشناس اين است كه با نااميدي و كنار كشيدن پس از اتمام تحصيلات، همراه با بيبرنامگيها نشوند. حضور ايشان در عرصههاي علمي و پژوهشي ميتواند نقاط اميدي را براي آينده اين رشته در كشورمان روشن نگاه دارد. اكنون ضرورت اين رشته را همكاران جوان ميتوانند با نگارش مقالات و انجام پژوهشهايي در راستاي برنامهها و اولويتهاي سازمانها و ادارات، تا حدي آشكار سازند. انفعال اين افراد نه تنها به دوري خود ايشان از فضاي دانشگاه و دانش ميانجامد، بلكه پتانسيلهاي اين دانش را نيز به هدر ميدهد.»
كتاب حاضر در 11 فصل سامان يافته و در انتها علاوه بر كتابشناسي ايراني، عربي و لاتين، نمايهاي نيز درج شده است.
چاپ نخست كتاب «انسانشناسي مدرن در ايران معاصر (تاريخچه، تحولات، مسائل و چالشها)» در شمارگان 1100 نسخه، 279 صفحه و بهاي 55000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما