کتاب «اشعةاللمعات» نوشته شيخ نورالدين عبدالرحمن جامي با تحقيق هادي رستگارمقدم گوهري، تهيه شده توسط دفتر تبليغات اسلامي شعبه خراسان رضوي، از سوي موسسه بوستان كتاب تجديد چاپ شد. اين اثر، مشهورترين شرحي محسوب ميشود كه بر كتاب «لمعات» تاليف فخرالدين عراقي نوشته شده است.-
جامي براي شرح لمعات، شروح قبلي را نيز مطالعه كرد و از همه بيشتر از «ضوءاللمعات» خواجه صائنالدين عليبن محمد اصفهاني تاثير پذيرفت. البته كار او مستقل است و هر جا كه لازم ديده، از هنر شاعري خود بهره گرفته و اشعار عربي را هم به فارسي برگردانده و چاشني شرح خود كرده و زيبايي شگرفي را به نمايش گذاشته است.
فخرالدين عراقي، صاحب كتاب لمعات، يكي از شاعران و عرفاي قرن هفتم هجري (610-688 هجري) است. آثار او اعم از نظم و نثر، در سلوك عرفاني است و به شيوه شيخ احمد غزالي در سوانح مشي كرده، يعني مدار سخنش را بر عشق نهاده است.
عرفان عراقي مبتني بر وحدت وجود است و البته دور از ذهن نيست كه اين را تصور كنيم؛ چرا كه او اين معنا را از حلقه درس استادش ـصدرالدين قونويـ آموخته و وي نيز شارح و تبيين كننده نظريات محييالدين عربي است.
وحدت وجودي كه در آثار عراقي به چشم ميخورد، به ويژه در لمعات، همان است كه از ديرباز در تصوف مطرح بوده كه گاه به روش عشاق بيان شده، مانند شيخ احمد غزالي در سوانح، گاه به روش عرفان نظري، مانند محييالدين عربي كه مذهب وحدت وجود را به صورت منظم بيان كرده و با افزودن اضافاتي در آن، طرحي ديگر انداخته است و اين موضوع را در فصوصالحكم به روشني ميتوان ديد.
براساس مطالب كتاب، «آيتالله سيدعزالدين زنجاني در ابحاث فلسفي و عرفاني خويش، به دفعات ميگفت كه عشق هر چند در لسان روايات اهلبيت عصمت و طهارت(عليهمالسلام) لفظا نيامده است، مفهوما بدين معنا بسيار ديده ميشود؛ از آن جمله است در دعاي كميل، كه عرض ميكند: «اللهم.... و اجعل لساني بذكرك لهجا و قلبي بحبك متيما؛ پروردگارا... زبانم را به ياد خودت گويا و قلبم را به دوستي خويش بيتاب قرار ده! (يعني عشقي است كه سر از پا نميشناسد)» و آيه شريفه ميفرمايد: «قد شغفها حبا(يوسف آيه 30)» كه در دوستي و عشق سر از پا نميشناسد.
عراقي از عاشقي و معشوقي، به ظهور و بطون عشق مطلق يا وجود، تعبير ميكند. وي در لمعه اول خويش ميگويد: «اشتياق عاشق و معشوق از عشق است. عشق در مقر عز خود از تعين منزه، و در حريم عين خود از بطون و ظهور مقدس. بلي، بهر اظهار كمال، از آن روي كه عين ذات خود است و عين صفات خود، خود را در آينه عاشقي و معشوقي بر خود عرضه كرد؛ حسن خود را بر نظر خود جلوه داد؛ از روي ناظري و منظوري نام عاشقي و معشوقي پيدا شد؛ نعت طالبي و مطلوبي ظاهر گشت؛ ظاهر را به باطن نمود، آوازه عاشقي برآمد؛ باطن را به ظاهر بياراست نام معشوقي آشكار شد.»
محقق اين اثر در مقدمه كتاب درباره انگيرهاش از تصحيح و تحقيق كتاب حاضر مينويسد: «اشعةاللمعات را حضرت استاد سيد جلالالدين آشتياني در سال 1370 شمسي بيان ميفرمودند كه اين جانب توفيق حضور در حلقه درس حضرت ايشان را پيدا كردم. از طرفي چون شرحي را كه انتشارات گنجينه منتشر كرده است، خالي از غلط نبوده، همچنين شرح و متن در آن مشخص نبود و خوانندگان دچار مشكل ميشدند و استفاده از آن را به حداقل ميرساند، تصميم گرفتم علاوه بر تصحيح و نقطهگذاري، شرح و متن را از يكديگر متمايز سازم و برخي از غوامض آن را كه در متن و شرح جامي وجود داشت، شرح دهم و توضيحاتي را در ذيل آن بياورم تا فايده آن تمام باشد. هر چند شرح جامي بسيار روان و شيوا نگارش يافته است، در عين حال بعضي از اصطلاحات و مسايل آن را كه نياز به شرح داشت، به اندازه وسع، اين مهم را به انجام رساندم تا مبتديان را فايدهاي تام باشد. بيترديد، مضامين بلندي كه احيانا در شرح و حواشي مشاهده ميشود از آن سيدناالاستاد سيد جلالالدين آشتياني (رحمةالله) است و اگر نقصي را صاحبان انديشه و ذوق، مشاهده ميكنند از آن اين حقير قليلالبضاعه و كثيرالاضاعه بوده آن را به چشم اغماض بنگرند و اين بنده را از گمراهي آگاه سازند.»
كتاب حاضر در 28 لمعه، به شرح لمعات فخرالدين عراقي ميپردازد.
در انتهاي اين اثر، فهرستي از آيات، احاديث، اشخاص، كتابها، اشعار و اصطلاحات نيز درج شده است.
چاپ دوم کتاب «اشعةاللمعات» در شمارگان 500 نسخه، 242 صفحه و به بهاي 42000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما