«مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودی» به کوشش افشین شاهرودی همراه با مقدمهای به قلم نیما یوشیج درباره این شاعر، از سوی نشر نگاه منتشر و راهی بازار کتاب شد.-
«آخرین نبرد» (1330)، «آینده» (1346)، «م و می در سا» (1349)، «هر سوی راه راه راه راه» (1350)، «آی میقاتنشین» (1351) و «شعرهای پراکنده» (1390) عنوان دفترهای شعری هستند که در این مجموعه گنجانده شده است.
علیرضا رییسدانایی، مدیر موسسه انتشارات نگاه، در یادداشتی بر این اثر با اشاره به انتشار 30 عنوان کتاب از مجموعه آثار کامل شاعران معاصر ایران، هدف از انتشار این مجموعه را ایجاد زمینه مناسب برای فعالیتهای پژوهشی و تحقیقی در زمینه شعر معاصر فارسی معرفی کرده است، تا پژوهشگران با در دست داشتن یک یا دو جلد از آثار یک شاعر بتوانند سیر تحول و دگرگونی آثار آن شاعر را نقد و بررسی کنند.
افشین شاهرودی نیز در مطلبی با عنوان «ارزش شاهرودی در شعر معاصر» با تاکید بر این موضوع که نسل جوان شعر امروز محمداسماعیل شاهرودی (آینده) را به درستی نمیشناسند، بر این نکته تاکید داشته، که آنچه تاکنون در جهت معرفی این شاعر صورت گرفته، بیش از آنکه تصویری واقعی از او به دست دهد، معرف شخصیتی شوریده است و شعر او در سایه نقلقولها و داستانپردازیهایی که حتی از زندگی حقیقی او فاصله دارد، رنگ باخته و کم اهمیت شده است.
شاهرودی همچنين در اين نوشته، از کتابی با عنوان «زیباتری از جنون» به کوشش علی باباچاهی یاد کرده و معتقد است، اگرچه این اثر نیز از شرح و بسط دور نیست، اما بهترین کوششیست، که برای معرفی اسماعیل شاهرودی صورت گرفته است. او همچنین نقد باباچاهی را کاملترین و موجهترین نقد در زمینه شعرهای شاهرودی میداند.
این شاعر و عکاس، شعر شاهرودی را در معرفی و اشاعه شعر نیمایی موثر میداند و در تایید این امر به مقدمه معروف و تاریخی نیما یوشیج بر کتاب «آخرین نبرد» شاهرودی در سال 1329 اشاره میکند و معتقد است در حقیقت این مقدمه مانیفست نیما بوده است.
شاهرودی، از پدرش به عنوان نخستین فردی یاد میکند که به جنبههای دیداری در شعر توجه کرده و تجربههایی در این زمینه داشته است. البته او این کوششها را از سوی اسماعیل شاهرودی براي دیداری کردن شعر نمیداند، بلکه معتقد است او با درک کلی رابطه میان کلام، تصویر و ظرفیتهای تصویری در موسیقی کوشیده است نوعی همگرایی میان کلمه، تصویر و موسیقی در شعر ایجاد کند.
افشین شاهرودی در پایان يادداشت خود، پرداختن به شعر اسماعیل شاهرودی و جایگاه او را محتاج نقد عمیق شعر این شاعر میداند و چاپ «مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودی» را یکی از قدمهای اساسی در این زمینه معرفی میکند که در تغییر نگرش جوانان و شناخت شعر شاهرودی موثر است. وي همچنین از تدوین «شناختنامه اسماعیل شاهرودی» به کوشش محمد ولیزاده خبر میدهد و آن را گامی دیگر برای شناخت شعر شاهرودی معرفی میکند.
نیما یوشیج نیز در مقدمه مفصلی که برای کتاب «آخرین نبرد» شاهرودی در 20 دی 1329 نوشته بر این نکته تاکید داشته است که شاهرودی را به دلیل آنکه میخواهد هدف معینی داشته باشد، بر خیلی از همسالهای او ترجیح میدهد و گفته است: «شما را در طرز زندگی آواره و ناراحتی که دارید میشناسم. هر گاه زیاد دلتنگ هستید این سطور را بخوانید و مرا به اسم صدا بزنید. من با شما هستم. با من خیلی چیزها را خواهید یافت و با هم به خیلی چیزها خواهیم رسید. لذت بیشتری را که من از اشعار سالهای بعد شما خواهم داشت، از راه همین پیوستگیست. آخرین حرف من، آخرین بازدید با شعرهای شماست.»
مختصری از زندگینامه اسماعیل شاهرودی
اسماعیل شاهرودي متولد 1304 تهران متخلص به «آینده» بود و از نخستین پیروان نیما محسوب میشد، که از همان ابتدای کار خود به جریان شعر نو پیوست.
او دوره ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش گذراند. سپس در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به ادامه تحصیل مشغول شد و پس از چندی به تدریس و کار در آموزش و پرورش پرداخت. شاهرودی پس از سفر به هند و همکاری با دانشگاه علیگره، مدتی با لغتنامه دهخدا و نیز با محمد معین برای تدوین فرهنگ فارسی همکاری کرد.
در سال 1348 به عنوان کارشناس فرهنگی با کمیسیون ملی یونسکو در ایران به همکاری پرداخت و همزمان به تدریس «رابطه ادبیات و هنرهای تصویری» در دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران مشغول شد. در سال 1354 بازنشسته شد و پس از تحمل رنج و بیماری که از اواخر دهه 40 با آن دست به گریبان بود، در چهارم آذر سال 1360 در بیماریستان شریعتی درگذشت.
شاهرودی در سال ۱۳۳۰، نخستین مجموعه شعرش را با عنوان «آخرین نبرد» با مقدمه نیما یوشیج منتشر کرد.
مجموعه شعرهای او عبارتاند از: «آخرین نبرد» (بینا ۱۳۳۰)، «آینده» (امیرکبیر ۱۳۴۶)، «برگزیده شعرها» (بامداد ۱۳۴۸)، «م و می در سا» (پیام ۱۳۴۹)، «هر سوی راه، راه، راه، راه» (بوف ۱۳۵۰)، «آی میقاتنشین» (زمان ۱۳۵۱) و «چند کیلومتر و نیمی از واقعیت» (مروارید ۱۳۵۰) هستند.
نمونه شعری با عنوان «گر خوانده بود...» از کتاب «آی میقاتنشین»:
«آیا تمامت از
شبها و روزهای روشن تو برخاست؟
آیا ز جان نیزه این دستها
آن برگ یاس
رویش نخواست دیگر؟
رویش نخواست؟
آیا مرا دگر به جلوه نمیخواهد؟
آیا مرا دگر به سینه نمیخواند؟
گر خوانده بود
اینک
پرتوگشا به سینه من چلچلراغ بود،
گر خوانده بود
اینک
رویای این کویر به چشمانم
دیدار باغ بود!»
«مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودی»، به کوشش افشین شاهرودی در 416 صفحه، شمارگان دو هزار نسخه و قیمت 10 هزار تومان از سوی انتشارات نگاه منتشر و راهی بازار کتاب شد.
نظر شما