در نشست «درسهايي از تجربه مواجهه مسيحيت با چالش علم و دين در غرب» مطرح شد
فهم صورت مسالهها نيازمند داشتن جامعه علمي است
نشست «درسهايي از تجربه مواجهه مسيحيت با چالش علم و دين در غرب» صبح امروز (دوشنبه 21 آذر) در سازمان پژوهش و برنامهريزي درسي در وزارت آموزش و پرورش برگزار شد. در اين نشست همايون همتي، نويسنده و مدرس فلسفه و اديان، فهم صورت مسالهها را نيازمند داشتن جامعه علمي دانست.-
وي افزود: مسيحيان معتقد به تثليثاند، نبوت در اين دين وجود ندارد، زيرا آنان مسيح را نه يك رسول، بلكه تجسم خداوند ميپندارند. دين مسيحي با گناهكار دانستن تمامي انسانها از بدو تولد به دليل گناه نخستين آدم، عقل آنان را از قدرت ايمان آوردن عاجز ميداند. مسيحت، ايمان را يك موهبت الهي قلمداد ميكند كه فراتر از دايره عقل است.
همتي ادامه داد: اين آموزههاي مسيحيت، مجموعهاي را ميسازند كه به لحاظ عقلاني مورد ترديد قرار ميگيرد. بنابراين، مسيحيت همواره با عقل و دستاوردهاي بشري و علوم مشكل داشته است. طبق اعتقادات مسيحيت، عقل بشري به دليل گناه نخستين، قدرت تشخيص حق از باطل و ارزشها از ضدارزشها را ندارد. تنها با ايمان به مسيح است كه عقل، اين قابليتها را به دست ميآورد. همين عقايد، تكليف مسيحيت در برابر علم را نيز مشخص ميكنند.
وي چهار قرن نخست تاريخ مسيحيت را كه به دوران پدران كليسا شهرت دارد، دوره اوج مخالفت با عقل و تاكيد بر ايمانگرايي صرف دانست و گفت: ساختار مسيحيت همچنان مشكلات اساسي دارد و الهيدانان مسيحي با وجود به كار گرفتن تمهيدات و تئوريهاي فسلفي قادر به دفاع عقلاني از تثليث نشدند و سرانجام آن را يك سر الهي دانستند كه بايد با تعبد آن را پذيرفت.
عضو هيات علمي دانشكده روابط بينالملل وزارت امور خارجه با اشاره به نهضت روشنگري به عنوان تقابلي صريح با كليسا گفت: اين دوران نشانگر بلوغ عقل بشري است. نمايندگان اين نهضت مدعي شدند كه ميتوان تنها با استفاده از عقل و مستقل از كليسا حقيقت را شناخت. به باور هابرماس فيلسوف معاصر، نهضت روشنگري هنوز ادامه دارد، زيرا كماكان به برخي از پرسشهاي آن پاسخي داده نشده است.
وي به كار بردن واژه دين در تعبير «رابطه علم و دين» را نادرست دانست و گفت: در اين تعبير بايد واژه الهيات را جايگزين دين كرد، زيرا دين تعابير مختلفي را شامل ميشود و مقصود از آن اصل و حقيقت دين است اما الهيات را در كتابها ميخوانيم و در هر دورهاي متفاوت است. كتابها، همايشها و مراكز متعددي از اين تعبير نادرست استفاده ميكنند كه نياز به اصلاح دارند.
همتي مساله تعارض علم و دين را بسيار جدي دانست و گفت: ما در جامعه ايران اغلب، صورت مساله تعارض علم و دين را نفهميدهايم، زيرا يك جامعه علمي نيستيم. من پيشرفتهاي علمي به ويژه در برخي حوزههاي تجربي را انكار نميكنم، اما واقعيت اين است كه ما استانداردهاي يك جامعه علمي را نداريم، هنوز به مرحله توليد علم نرسيدهايم و كماكان يك مصرفكنندهايم و در بسياري موارد نيز مصرفكنندههاي خوبي نيستيم.
مشاور فرهنگي وزير امور خارجه ادامه داد: ما هنوز بسياري از فلاسفه كلاسيك غرب را نشناختهايم. براي مثال، در رشته اديان هيچ يك از كتابهاي «مكس مولر» كه بنيانگذار اين رشته محسوب ميشود، به فارسي ترجمه نشدهاند. بسياري از همكاران دانشگاهي من حتي نام دينپژوهان شاخص غربي را نشنيدهاند، چه رسد كه كتابهاي آنها را خوانده باشند!
وي بار ديگر بر جدي بودن مساله چالش علم و دين تاكيد كرد و گفت: خواندن چند آيه و حديث شريف كه بر اهميت تفكر و عبادت بودن آن تاكيد ميكنند، كافي نيست و نوعي فرافكني است. بايد ديد كه دانشهاي نوين چه تفاوتي با دانشي كه در دورههاي گذشته وجود داشت، دارند. علوم مختلف در جهان امروز نوعي جهانبيني به ما ميدهند و جايگزين دين شدهاند. براي مثال، حوزه مشاوره شاخههاي متعددي دارد كه روشهاي زيادي را براي زندگي بشر در جنبههاي مختلف ارايه ميكند. بنابراين، مساله چالش علم و دين بسيار جديتر از اين حرفهاست.
همتي با اشاره به پيشينه چهارصد ساله رويارويي كليسا با علم گفت: كليسا چهار قرن است كه با اين چالشها روبهروست و با فلسفههايي مواجه شده كه حتي در دنياي اسلام زمينه رشد نداشتند. تنها گاهي ترجمههايي دست و پا شكسته و ناقص از اين جريانها منتشر ميشوند. ما از اهميت مساله علم و دين غفلت كردهايم. مقصودم از ما، عوام نيستد. علم در برخي جوامع قدم به قدم دين را از صحنه زندگي به حاشيه ميراند. به نظر من، آغاز پروسه سكولاريزاسيون در ايران بعيد نيست ما بايد بايد خطر را احساس كنيم. اين پروسه در غرب اتفاق افتاد و از همين روي است كه شاهد انتشار كتابهايي با عنوانهاي «كليساي خالي» هستيم.
همتي با اشاره به شخصي شدن دين در غرب گفت: اين اصطلاح را تالكوت پارسونز، نويسنده و استاد دانشگاه هاروارد، براي نخستين بار به كار برد. نقش دين در غرب تنها به نوعي «ريلكسيشن» و مراقبه نزول كرده است. من تعارض ميان علوم الهيات را جدي ميبينم. در جامعه ما تنها به تعارض علوم طبيعي و تجربي با دين توجه ميشود، در حالي كه من تعارض دين با علوم انساني و اجتماعي را جديتر ميدانم.
وي بار ديگر بر علمي نبودن جامعه ايران تاكيد كرد و گفت: ما پيشرفتهاي علمي خوبي در برخي حوزهها داشتيم اما واقعيت اين است كه هنوز به علم دست نيافتهايم. خودمان را گول نزنيم چون تا زماني كه دردهايمان را نبينيم، قادر به درمان آنها نخواهيم بود. آنچه از طريق ترجمه كتابها از علم غرب به ما رسيده، صورتكي از علم است. ما اكنون با مشكلاتي دست و پنجه نرم ميكنيم كه نشاندهنده ضعف ما در سطوح پايينترند. در چنين شرايطي است كه من مفهوم «اسلامي» كردن علوم انساني را در درك نميكنم.
همتي در توضيح سخنانش گفت: چند استاد دانشگاه داريم كه بتوانند نيمصفحه از متن اصلي اشارات ابنسينا را بدون اشتباه از رو بخوانند؟ چند استاد فلسفه كشورمان قادرند يك صفحه از متن آلماني كتابهاي كانت را بخوانند؟ چند روحاني مانند آيتالله بهشتي داريم كه قادر به خواندن آثار كلاسيك فلسفه آلمان و حاشيه زدن بر آنها باشند. تعداد اين افراد بسيار اندك است. اين حرفهاي من از روي احساسات نيستند، بلكه از سر دردند. من علاوه بر دانشگاه، سالها در حوزه درس خواندم و اكنون تدريس براي پنجاه مجتهد را بر عهده دارم. بنابراين، از نزديك با اين فضا آشنايم و سخنانم را مستند بيان ميكنم.
همتي به تمهيدات كليسا براي مواجهه با چالش علم و دين اشاره كرد و گفت: همين تمهيدات بود كه كليسا را تاكنون سرپا نگه داشته است. تنها پاپ بنديكت شانزدهم تاكنون چهل كتاب نوشته است كه برخي از آنها به مواجهه علم و دين ميپردازند. پاپ بنديكت شانزدهم به مدت چندين روز انديشمندان فيزيك، الهيات و فلسفه را دور هم گرد آورد و از آنها خواست مقالاتي را در باب ارتباط اين سه حوزه بنويسند. اين كتاب از محصولات ممتازي است كه خيلي از فشارهاي وارده به كليسا ناشي از چالش علم و دين را كاهش داد.
مترجم كتاب «فلسفه، فيزيك و الهيات» در پايان سخنانش اظهار كرد: ما تازه ميخواهيم به دنياي علم قدم بگذاريم و بنابراين، بايد با چالشهاي علم و دين آشنا شويم.
نظر شما