كوشا، در گفتوگو با خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، درباره كتاب «پژوهشي در ترجمههاي برتر قرآن كريم» اظهار كرد: اين كتاب شامل مجموعه نقدهاي من بر تعدادي از ترجمههاي قرآن كريم، از قرن چهارم تاكنون است كه طي آن، از ميان بيش از 136 اثر ترجمه قرآن؛ از ترجمههاي كهن تا ترجمههاي پس از انقلاب، به بررسي ترجمههايي كه امتيازات ويژهاي داشتند، پرداختهام.
وي افزود: در ميان ترجمههاي كهن قرآن، هفت ترجمه از ويژگيهاي خاصي برخوردارند كه در راس آنها بايد به ترجمه طبري اشاره كرد كه موسوم به ترجمه رسمي است.
حجتالاسلام كوشا درباره ترجمه تفسير طبري به عنوان نخستين ترجمه قرآن گفت: منصور بن نوحبن ساماني، از حاكمان ايران در عهد سامانيان، در قرن چهارم هجري، عدهاي از علماي ماوراءالنهر را جمع كرد و از آنان درباره ترجمه قرآن استفتاء كرد و آنها ترجمه قرآن را جايز دانستند. از آنجايي كه تا آن زمان ترجمهاي بر قرآن نوشته نشده بود، اين ترجمه، نخستين ترجمه قرآن محسوب ميشود.
اين پژوهشگر ادامه داد: ترجمه تاجالتراجم اسفرايني، ترجمه سورآبادي، ترجمه ابوالفتوح رازي، ترجمه بصائر يميني، ترجمه نسفي و ترجمه ميبدي از ساير ترجمههاي مهم كهن محسوب ميشوند كه به قرون چهارم، پنجم و ششم هجري مربوطند و علاوه بر اينكه در ترجمه بينظيرند، از شاهكارهاي نثر كهن نيز به حساب ميآيند. دوران خلق اين ترجمهها نيز قرون درخشش زبان و ادب فارسياند و به همين دليل، اين ترجمهها از نظر نثر نيز ماندگار و زيبايند.
وي گفت: در قرون بعدي نثر قابل توجهي در ترجمه قرآن ارايه نشد تا اينكه در قرن 12 ترجمه دهلوي اثر شاه نعمتالله ولي در هند تحرير شد كه در زمان خود، بهترين ترجمه قرآن است و ظرافت و زيبايي آن هنوز مورد توجه قرآنپژوهان قرار دارد. در دوران معاصر نيز تا پيش از انقلاب، دو ترجمه شاهكار موجود است كه يكي مربوط به ابوالقاسم پاينده و ديگري، اثر زينالعابدين رهنماست كه بهترين ترجمههاي قرن 14 تا پيش از انقلاب اسلامياند.
حجتالاسلام كوشا بيان كرد: از ثمرات انقلاب، توسعه فرهنگي است و هيچكس نميتواند اين توسعه گسترده فرهنگي پس از انقلاب را انكار كند. يكي از نشانههاي اين توسعه، قرآنپژوهي و همچنين روي آوردن اديبان به فن ترجمه قرآن كريم است.
استاد حوزه علميه با بيان اينكه «در ميان 80 ترجمه موجود پس از انقلاب اسلامي، 10 ترجمه را ميتوان ممتاز دانست» افزود: هر يك از اين ترجمهها، ويژگيهايي خاصي دارند كه به ترتيب تاريخ تاليف عبارتند از؛ ترجمه دكتر ابوالقاسم امامي، ترجمه دكتر سيدجلالالدين مجتبوي (كه سال گذشته نيز ترجمه ممتاز كتاب سال بود)، ترجمه بهاءالدين خرمشاهي، ترجمه عبدالمحمد آيتي، ترجمه محمدمهدي فولادوند، ترجمه سيدعلي موسوي گرمارودي، ترجمه سيدمحمدرضا صفوي، ترجمه مسعود انصاري، ترجمه حسين استاد ولي و ترجمه شيخ نعمتالله صالحي نجفآبادي.
وي يادآور شد: شيخ نعمتالله صالحي نجفآبادي پنج سال پيش وفات كرد. من ترجمه او از قرآن را در زمان حياتش ويرايش كردهام. اين ترجمه هنوز چاپ نشده و در سال جاري به تاييد كارشناسان فن ترجمه رسيده و قرار است منتشر شود.
نويسنده كتاب «پژوهشي در ترجمههاي برتر قرآن كريم» افزود: در ميان اين 10 ترجمه به نظر ميرسد ترجمههاي خرمشاهي، استاد ولي، انصاري و صالحي نسبت به ديگر ترجمهها از امتيازات ويژهاي برخوردارند. اين بررسي درباره ترجمههاي موجود تا سال 1389 انجام شده است و بعد از آن نيز ترجمههايي از جمله ترجمه دكتر حدادعادل منتشر شدهاند كه در بررسيهاي بعدي و براي ويرايش بعدي كتابم آنها را نيز مورد توجه قرار خواهم داد.
نويسنده «پژوهشي در ترجمههاي برتر قرآن كريم» در ادامه بيان ويژگيهاي خاص كتابش گفت: در اين اثر به روند تاريخي ترجمههاي قرآن كريم اشاره داشتهام و در ميان آنها، 14 ترجمه را به طور اختصاصي نقد كرده و در حاشيه برخي از اين نقدها، ترجمههاي ديگر قرآن را نيز نقد كردهام.
حجتالاسلام كوشا افزود: مطالعه اين كتاب براي تمامي افرادي كه بخواهند وارد فن ترجمه قرآن شوند، مفيد است، زيرا زمان و انرژي بسياري صرف آن شده است و شايد تا كنون كمتر كسي چنين تلاشي را در عرصه پژوهش ترجمههاي قرآن انجام داده و ترجمههاي قرآن را از زمان كهن تا عهد معاصر بررسي كرده باشد.
وي اضافه كرد: در اين كتاب، اصول و مباني ترجمه قرآن را در قالب مطرح كردن 15 سوال و پاسخ دادن به آنها بيان كردهام. همچنين در اين كتاب، نقدهايي بر ترجمههاي ابوالقاسم امامي، آيتي، خرمشاهي، فولادوند، مصطفي خرمدل، احمد آرام، فيضالاسلام، ابوالفتوح رازي، موسوي گرمارودي، آيتالله طالقاني، استاد ولي و فاطمه مشايخ نوشتهام. بايد توجه كرد كه اين افرد همه از مشاهير عرصه علم و قلم بودهاند و ترجمههاي آنان، جزو آثار برجسته بوده است و به همين دليل، نقدهايي كه بر ترجمههاي آنان نوشتهام، براي همه قرآنپژوهان مفيد خواهد بود.
اين پژوهشگر با تاكيد بر اينكه «در تمامي نقدهايي كه بر ترجمههاي قرآن نوشتهام و بهويژه درباره ترجمه معاصران، هدفم هرگز عيبجويي از مترجم نبوده است» ادامه داد: در تمامي اين نقدها، به دنبال تكميل كار آن مترجم بودهام. اين آثار ترجمههاي مفيدي بودند و من به نقد آنان پرداختم تا در چاپهاي بعدي تكميل شوند و مورد استفاده بهتري قرار بگيرند. به همين دليل در تمامي اين نقدها با استقبال مترجمان مواجه شدم. از جمله موسوي گرمارودي، بهاءالدين خرمشاهي و عبدالحمد آيتي بسيار مرا مورد لطف قرار دادند و از من به خاطر نقدم تشكر كردند. اين افراد نهتنها ترجمههاي شاهكاري از قرآن انجام دادهاند، بلكه خودشان هم از ذخاير ادبي و مفاخر ملي ايران محسوب ميشوند.
سهشنبه ۶ دی ۱۳۹۰ - ۰۹:۰۰
نظر شما