گزارشي درباره لزوم توجه به نشر خاطرات رانندگان تاكسي در قالب كتاب
وقتي شهر خاطراتش را از چشم تاكسيران ميبيند
تاكسيراني در سراسر دنيا حرفهاي پررويداد است. با توجه به ارتباط مستمر تاكسيران با آدمهايي با دنياهاي بسيار گوناگون و نيز مشاهده رويدادهايي كه كمتر براي فرد معمولي رخ ميدهند، نشر خاطرات رانندگان در قالب كتاب ميتواند زمينهساز انتقال تجربه آنان به اقشار جامعه باشد. اين گزارش به بررسي اين موضوع ميپردازد.-
تبادل نظر در يك تاكسي شهري تاكنون دغدغههاي بسياري را پاسخ گفتهاند. ضربالمثلها، شعرها يا خاطرههاي هرچند عاميانه كه يك راننده تاكسي در طول مسير نقل كرده، چراغ سبز و قرمز بسياري از ما بوده است.
كرايهات را كه پرداخت ميكني و پياده ميشوي، اين راننده تاكسي است كه همچنان با خودروي زردقناريرنگ يا سبزرنگش در خيابانهاي شهر ميتازد و ماجراهاي تازهاي ميبيند و ميشنود كه از چشم و گوش بسياري از ما پنهان ماندهاند. رانندگان تاكسي در اين ميان بارها نقش ناجي را ايفا كردهاند بنابراين، اگر آنها را چشم سوم شهر بناميم سخني گزاف نگفتهايم، زيرا تاكسيرانان در ميان همه لايههاي شهر در رفت و آمدند و تجارب اقشار بسياري را بر بار تجربههاي خود افزودهاند. نقل اين تجربهها در قالب كتاب، به يقين نهتنها ميتواند براي رانندگان تاكسي دلگرم كننده باشد كه حتي براي افراد جامعه نيز سودمند خواهد بود.
فتحالله معارفپور يكي از تاكسيرانان با سابقهاي است كه نزديك به 50 سال در اين حرفه به فعاليت پرداخته است. اين ساليان طولاني خاطرات بسياري را براي او به يادگار گذاشتهاند كه معروفترين و شايد يكي از جذابترين خاطرات او 18 ساعت فرماندار شهر كرج شدنش در روزهاي نخست انقلاب اسلامي است.
معارفپور، نشر خاطرات رانندگان در قالب كتاب را بسيار مفيد ميداند و ميگويد: حرفه تاكسيراني همواره با خاطرات تلخ و شيرين و آموزنده بسيار همراه است. با توجه به اينكه اكنون نسل جوان نيز وارد اين حرفه شدهاند، نقل اين خاطرات در قالب كتاب ميتواند براي آشنا كردن آنها با مرام و معرفت تاكسيرانان بسيار مفيد باشد.
«فاطمه حقورديان» از نخستين بانواني است كه با تاسيس تاكسي بيسيم بانوان در اين حرفه مشغول به فعاليت است. به اعتقاد حقورديان خاطرات رانندگان بسيار شيرينند و نشر اين خاطرات در قالب كتاب ميتواند براي مردم بسيار جذاب باشد.
وي با بيان اينكه نقل اين خاطرات ميتواند در ارتقاي فرهنگ مردم و تغيير نگرش آنها نسبت به رانندگان مفيد باشد ميگويد: اگر خاطرات بانوان راننده تاكسي كتاب شود، ديدگاه مرداني كه در اين حرفه مشغول به كارند، نسبت به بانوان تاكسيران تغيير چشمگيري خواهد كرد. اين كتاب ميتواند در درك متقابل آنان نسبت به فعاليت بانوان در حوزه تاكسيراني موثر باشد.
نزديك به دو سال است كه سازمان تاكسيراني شهر تهران تصميم به گردآوري و نشر خاطرات تاكسيرانان گرفته است. در اين راستا
نهم خرداد سال 1389 اكبر بختياري مدير فرهنگسراي تهران در همايش «سفر ياران شهر» با اشاره به انعقاد تفاهمنامه ميان سازمان فرهنگ هنري شهرداري و سازمان مديريت و نظارت بر تاكسيراني شهر تهران از تصميم اين سازمانها براي گردآوري و تاليف خاطرات تاكسيرانها در قالب كتاب و تدوين خبر داد.
براي پيگيري كتاب خاطرات رانندگان بايد سراغ سازمان تاكسيراني شهر تهران را در فلكه دوم صادقيه گرفت. ساختماني شش طبقه كه بخش بيشتر آن پاركينگ طبقاتي است.
آسانسور كه در طبقه ششم اين ساختمان ميايستد، روبهرو، سالني است كه پارتيشنها، بخشهاي متعدد اين سازمان را از هم تفكيك كردهاند. دفتر عليرضا مزرعتي دبير اجرايي نشريه تاكسي يكي از اين بخشهاست. اتاقي همانند ديگر دفترهاي نشريه، سراسر روزنامه و يادداشت و مجله!
مزرعتي كه تاكنون بيش از 100 خاطره را از رانندگان تاكسي گردآوري كرده است، درباره نحوه انتشار خاطرات تاكسيرانان تاكنون ميگويد: اين نشريه از تير ماه سال 1389 خاطرات تاكسيرانان را گردآوري كرده و تا به حال خاطرات بسياري از رانندگان از سوي اين نشريه منتشر شدهاند.
وي درباره نگاه مردم به قشر تاكسيران ميگويد: مردم دو نگاه متفاوت نسبت به قشر تاكسيران دارند. از سويي آنان را افرادي امين و مورد اعتماد ميدانند و از سوي ديگر نسبت به فرهنگ عامهگرايانه رانندگان تاكسي، با ديدي منفي مينگرند. در صورتي كه اين حرفه نيز مانند بسياري از حرفهها برخاسته از فرهنگ جامعه و از اهميت برخوردار است.
مزرعتي ادامه ميدهد: مديران نبايد نسبت به تاكسيرانان تنها نگاهي نظارتي داشته باشند و بايد مسايل فرهنگي آنان را نيز مورد توجه قرار دهند تا رفته رفته از نگاه منفي مردم نسبت به اين حرفه كاسته شود. به همين دليل نشريه «تاكسي» از تيرماه سال 89 اقدام به طرح مسايل اجتماعي و فرهنگي براي تاكسيرانان كرد كه مورد استقبال بسياري از آنان قرار گرفت.
وي با بيان اينكه «در اين نشريه كوشيدهايم كه به خانواده تاكسيرانان نيز توجه ويژهاي داشته باشيم» ميگويد: نشر خاطرات رانندگان نيز در حال حاضر در اين نشريه صورت ميگيرد. در اين نشريه با چاپ فراخواني از تمامي رانندگان تاكسي خواستهايم تا خاطرات خود را براي چاپ در كتاب خاطرات به نشاني دفتر اين نشريه ارسال كنند. همچنين در اين فراخوان شماره تلفن دفتر نشريه و شماره تلفن همراه خودم (عليرضا مزرعتي) را نيز براي شنيدن خاطرات افرادي كه به هر دليلي نميتوانند خاطرات خود را بنويسند قرار دادهايم.
در اين حين، صداي زنگ تلفن در فضاي دفتر نشريه بلند ميشود. در آن سوي خط، تاكسيراني مشتاق است تا خاطرهاي از دوران تاكسيرانيش را نقل كند. پس از آنكه مزرعتي بخشي از خاطرات او را ميشنود، از او ميخواهد كه چند سطري از خاطراتش را به قلم خود براي نشريه تاكسي بنويسد تا توسط گروه كارشناسي در صفحه «خاطره» نشريه تاكسي ثبت شود.
پس از اين مكالمه نسبتا كوتاه، دبير اجرايي نشريه تاكسي ميگويد: نشر خاطرات رانندگان ميتواند بسيار سازنده باشد و از اين راه ميتوان تجارب رانندگان تاكسي را به عنوان افرادي كه هميشه با جاده و خطراتي كه در مسير آن وجود دارند روبهرويند، در اختيار ساير رانندگان قرار داد.
مزرعتي ادامه ميدهد: كتابي با عنوان احتمالي «20 داستان، 20 تاكسيران» كه خاطرات سودمند رانندگان تاكسي را دربر ميگيرد، در دست انتشار است.
وي معتقد است كه اين كتابها بايد در مرحله نخست به صورت رايگان يا دستكم با بهاي نازل در اختيار مردم قرار داده شوند تا مورد استتقبال بيشتري قرار گيرند.
محمد احمديبافنده، مديرعامل سازمان تاكسيراني است. وي از مديراني است كه بيش از آنكه نگاه مديريتي و نظارتي بر سازمان تاكسيراني داشته باشد، با نگاهي فرهنگي به اين سازمان مينگرد.
احمديبافنده درباره نشر خاطرات رانندگان ميگويد: بيش از 20 سازمان براي رانندگان تاكسي تصميم ميگيرند اما كمتر سازماني به فكر مسايل فرهنگي اين قشر است. مديرعامل سازمان تاكسيراني معتقد است كه اگر نگاه مسوولان به رانندگان تاكسي تغيير كند، دانش تاكسيرانان نيز متحول خواهد شد و بهطور متقابل نگاه جامعه نيز به اين حرفه تغيير ميكند.
احمديبافنده با بيان اينكه «سازمانها و عوامل متعددي ميتوانند زمينهساز نشر آسان خاطرات رانندگان باشند» ميگويد: برگزاري كلاسهاي داستاننويسي و خاطرهنويسي ويژه رانندگان تاكسي توسط خانه كتاب، ميتواند يكي از اقدامات مفيد در اين زمينه باشد. در صورت برگزاري اين كلاسها در آينده ميتوان روند نشر خاطرات تاكسيرانان در قالب كتاب را تسهيل كرد زيرا رانندگان تاكسي خاطرات فراواني دارند اما بيشتر آنها با نحوه صحيح نگارش خاطره آشنا نيستند. برگزاري اين كلاسها ميتواند روند چاپ كتاب خاطرات براي رانندگان تاكسي را تسريع كند.
وي درباره نقشي كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ميتواند در اين زمينه ايفا كند، ميگويد: اين وزارتخانه ميتواند دو اقدام مهم در اين زمينه انجام دهد. نخست آنكه از تاكسيراناني كه علاقهمند به انتشار خاطراتشانند حمايت ويژهاي كند و دوم آنكه ناشران را به انتشار خاطرات رانندگان تشويق كند.
مدير عامل سازمان تاكسيراني درباره فايده نشر خاطرات رانندگان براي محققان ميگويد: جامعه آماري دستكم 100 هزار نفري رانندگان تاكسي ميتواند جامعه مطالعاتي مناسبي براي روانشناسان و جامعهشناسان باشد. هر يك از افراد اين جامعه روزانه دستكم با 100 نفر در ارتباط است بنابراين، نقل خاطرات آنان براي گروههاي پژوهشي علوم انساني نيز خالي از فايده نخواهد بود.
احمديبافنده همچنين با اشاره به كتاب «دا» كه توانست مخاطبان بسياري را به خود جلب كند، از نويسندگان حوزههاي اجتماعي و فرهنگي خواست تا به رانندگان و خاطراتشان توجه بيشتري نشان دهند تا از اين راه شاهد رونق روايت داستانهايي جذاب، مفيد و در عين حال واقعي باشيم.
روحيات رانندگان تاكسي را ميتوان بازتاب رويه اجتماعي و فرهنگي جامعهمان دانست. قشري كه به سبب استمرار ارتباط با لايههاي مختلف جامعه و فرهنگ، تجارب بسيار ارزشمندي را در لابهلاي خاطراتشان بههمراه دارند. به يقين نشر اين خاطرهها در قالب كتاب ميتواند به ارتقاي فرهنگي همه اقشار جامعه بينجامد بنابراين، همياري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ناشران و نويسندگان در اين زمينه نه تنها خالي از فايده نخواهد بود بلكه ضروري نيز به نظر ميرسد.
نظر شما