دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۴
تاريخ تمدن با ظهور انبيا آغاز مي‌شود، نه رنسانس

حجت‌الاسلام منصوريان در نقد كتاب «تاريخ تمدن و ملك مهدوي» كه عصر ديروز (14اسفندماه) در سراي اهل قلم برگزار شد، گفت: فصل مهم در تاریخ تمدنی که غرب تعریف کرده است، سکولاریته بودن اجتماع است و مطابق آن تعریف، انبیا در تمدن‌سازی نقشی نداشته‌اند و نقطه عطف آن، رنسانس است، در حالی که قرآن به تمدن‌سازی توسط انبیا اشاره دارد و نویسنده این کتاب نیز تاریخ تمدن را از زمان حضرت آدم آغاز کرده و به نقش انبیا را در تمدن‌سازی توجه كرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) جلسه نقد و بررسی کتاب «تاریخ تمدن و مُلک مهدوی» عصر روز گذشته (یکشنبه، 14 اسفندماه) با حضور غلامرضا گودرزی، حجت‌الاسلام محمدعلي منصوریان دامغاني و محمدهادی همایون، نویسنده کتاب، در سرای اهل قلم خانه كتاب برگزار شد.

حجت‌الاسلام منصوریان در ابتدای این نشست گفت: ساختار و فضای کتاب نشان می‌دهد که نویسنده، ایده آن را از سال‌های قبل در ذهن داشته است، زیرا این‌گونه ورود به مسایل تاریخی، به سابقه‌ مطالعاتي زيادي نیازمند است. بنابراین، نگارش این کتاب نیازمند صرف زمان زیادی بوده و از سوی دیگر، نیاز به بصیرت دارد، زيرا مكتوبي تحليلي است و تنها در جمع‌آوری اطلاعات خلاصه نمی‌شود.

منصوریان یکی از مهم‌ترین نقاط قوت کتاب «تاریخ تمدن و ملک مهدوی» را تحلیلی بودن آن و جریان‌شناسی تاریخی موجود در آن دانست و افزود: این کتاب تنها تاریخ را بیان نمی‌کند، بلکه به تحلیل آن نیز می‌پردازد. در کتاب‌های تاریخی، بیان تاریخ را زیاد دیده‌ایم، در حالی که جریان‌شناسی و تحلیل تاریخ کمتر اتفاق افتاده است.

وی ادامه داد: نویسنده کتاب «تاریخ تمدن و ملک مهدوی» به زیبایی و با تحلیل منطقی و اصولی، جریانات بيان شده در تاريخ و وقايع تاريخ اسلام را به هم پیوند زده، به درستی بیان می‌کند که سیر جریانات تاریخی، از خلق حضرت آدم تا ظهور امام زمان(عج) پیوستگی دارند.

منصوریان التزام نویسنده به قرآن و عترت را از ديگر نقاط مثبت نگارش این کتاب دانست و با اشاره به تبحر وی در انتخاب نام کتاب با عنوان «تاریخ تمدن و ملک مهدوی» افزود: فصل مهم در تاریخ تمدنی که غرب تعریف کرده است، سکولاریته بودن اجتماع است و مطابق آن تعریف، انبیا در تمدن‌سازی نقشی نداشته‌اند و نقطه عطف آن، رنسانس است، در حالی که قرآن به تمدن‌سازی توسط انبیا اشاره دارد و نویسنده این کتاب نیز تاریخ تمدن را از زمان حضرت آدم آغاز کرده و به نقش انبیا را در تمدن‌سازی توجه كرده است. نویسنده کتاب، در این میان التزام ویژه‌ای به قرآن و عترت داشته و در همان فصل نخست، حدیث ثقلین را مطرح کرده است.

وی همچنین توجه ویژه نویسنده «تاریخ تمدن و ملک مهدوی» به مساله تهاجم فرهنگی غرب و هالیوود را از دیگر نکات مثبت این کتاب دانست و افزود: نویسنده به نبرد حزب‌الله و حز‌ب‌الشیطان پرداخته و این رویایی را با نام نبرد خیر و شر (آرماگدون) یعنی بیان غربی آن، نمی‌شناسد، هرچند در اين كتاب، حزب‌ شیطان به صورت دقیق تشریح نمی‌شود و برخی سوالات درباره چیستی شیطان و پرسش‌هايي درباره آنچه در برخی روایات درباره شیطان بیان شده‌اند، بی‌پاسخ می‌ماند.

منصوریان با اشاره به بخش پایانی کتاب «تاریخ تمدن و ملک مهدوی» که به انقلاب اسلامی اختصاص دارد، گفت: در این قسمت، نگاه بصیرت گونه‌ای به جریانات اتفاق افتاده در روند تاريخ انقلاب و نقش رهبری در آن شده است.

وی ادامه داد: نویسنده ثابت مي‌كند که ریشه حوادث مختلفی که در صدر اسلام رخ دادند، در یهوديت بوده است. وی در ادامه، این سیر تاریخی از زمان آدم تا امام زمان(عج) را با مساله «دجال» و «سفیانی» تطبیق می‌دهد که موضوع بسیار مهمي است.

منصوریان همچنین در اشاره به برخی نقاط ضعف کتاب گفت: با توجه به نام کتاب «تاریخ تمدن و ملک مهدوی» شایسته بود نویسنده، تعریفی از تمدن و تاریخ تمدن ارایه مي‌داد و تفاوت تاریخ تمدن در نظام غرب و نگاه شیعی را بیان مي‌كرد، زیرا چالش نهایی جهان، مواجهه حزب‌الله و حزب شیطان و در حقیقت، نبرد اسلام و یهودیت (به معنای لابی‌های صهیونیستی) است.

وی افزود: با توجه به این‌که فصل آخر کتاب، فصل انقلاب اسلامی است، بیان روایاتی مبني بر انقلاب ایرانیان قبل از ظهور و تحلیل آثار اين انقلاب لازم به نظر مي‌رسد، زيرا باعث فهم بهتر تمدن مهدوي مي‌شود.

منصوریان گفت: از فصول ابتدایی که عبور مي‌كنيم، كتاب بیشتر به سمت بیان تاریخ می‌رود و تحلیل‌ها کمرنگ می‌شوند، درحالی که با توجه به آن مقدمه طوفانی، انتظار می‌رود به‌ويژه موضوع تمدن مهدوی بیشتر تحلیل شود.

وی یادآور شد: مساله «شیطان» و شیطان‌پرستی، امروزه یکی از بحث‌های مهم و قابل بررسی جهان است. همچنین فرآیند حضور شیطان در کره خاکی از ابتدا تاکنون و این‌که در مساله ظهور امام زمان(عج) چگونه عمل می‌کند، باید بهتر و تحلیلي‌‌تر بیان می‌شد. نویسنده نظرات علامه طباطبایی را در این باره می‌گوید اما نظرات خود را چندان بیان نمی‌کند.

در ادامه این نشست، دکتر گودرزی، تمدن، مُلک و مهدویت را سه کلیدواژه موجود در نام کتاب «تاریخ تمدن و ملک مهدوی» دانست و افزود: مُلک واژه بسیار مهمی است. در قرآن به نوعی نخستین وسوسه و اختلاف با این واژه آغاز می‌شود و اختلاف نهایی هم بر سر ملک است، در حالی که قرآن درباره آن روز می‌فرماید «لمن الملک الیوم»، یعنی در روز پایانی مشخص می‌شود که ملک متعلق به خداوند است. مهدویت نیز بحث مهم و آشنای امروز جامعه ماست. جمع کردن این سه کلید واژه در یک کتاب، کار سخت و سنگینی است.

گودرزی گفت: معمولا در آثار داراي نگاه مهدوی، به دو رویکرد کمتر پرداخته‌ایم. یکی، رویکرد تمدنی است که کتاب «تاريخ تمدن و ملک مهدوی» به خوبی به آن پرداخته است، به این مفهوم که در اين كتاب، حرکت مهدوی را در قالب یک جریان می‌بینیم که در آن، دو حزب (حرب الله و خزب شيطان) ذیل اراده الهی، نقش‌آفرینی می‌کنند. اين بخش كتاب نشان مي‌دهد كه در طول تاریخ، اين دو حزب با هم تقابل داشته‌اند. البته با این تفاوت که یک جریان اصالت داشته و مقدس است و یک جریان، تبعی است و نامقدس.

گودرزی ادامه داد: رویکرد دیگری که در آثار مهدوی وجود دارد و این کتاب چندان به آن نپرداخته، رویکرد راهبردی به موضوع مهدویت است. یعنی پس از شناسایی جریان‌های تاریخی و اطلاع از پیوستگی حرکت پیامبران، بدانیم که با توجه به آن و با درک این حقایق چه نقشه‌ای می‌توانیم برای آینده جهان اسلام داشته باشیم. اگر رویکرد راهبردی را به حوزه مهدویت بسط دهیم، آثار و برکات بسیاری خواهد داشت.

در بخش پایانی این نشست، دکتر همایون، نویسنده کتاب «تاریخ تمدن و ملک مهدوی» گفت: همواره براي نگارش و چاپ این کتاب نگران بودم زیرا گمان می‌کردم هنوز زمان بیان این نوع نگاه در جامعه نرسیده است و نگران این بودم که با ارایه این کتاب، اطلاعات زیادی بر خلاف اطلاعات علمی به جامعه ما وارد خواهد شد اما وقتی در جمع دانشجویان، سخنرانی‌هایی در این باره انجام دادم، آنان خواستار معرفی کتابی درباره این موضوع بودند و در نهایت، تصمیم گرفتم کتابی را درباره این موضوع و متناسب با فضای علمی کشور منتشر کنم.

وی در پاسخ به انتقاد مطرح شده درباره تحلیلی نبودن مباحث درباره تمدن و همچنين شیطان افزود: در بحث تمدن نمی‌شود کتاب را به همه شاخه‌های تمدنی بسط داد. در حقیقت، من تصمیم داشتم ابتدا برخورد جامعه علمی کشور با این کتاب را ببینم و در کتاب‌های بعدی به صورت مفصل‌تر به این موضوعات بپردازم.

وی ادامه داد: در این کتاب کوشیده‌ام واژه‌ای که به جای تمدن پیشنهاد کرده‌ام، یعنی «مُلک» را بیشتر و به صورت عملیاتی توضیح دهم. تمدن یک واژه استعماری قرن نوزدهمی است که سعی کرده‌ام از استعمال این واژه به آن معنا پرهیز کنم. از سوی دیگر، در این کتاب تلاش کرده‌ام انقلاب اسلامی را برابر با رنسانس در تاریخ تمدن غرب قرار بدهم و این موضوع را تحلیل کنم که در دوره رنسانس در تمدن غرب چه اتفاقی افتاد و امروز در ایران چه اتفاقی در حال رخ دادن است.

وی یادآور شد: تمامی این مباحث، وامدار نگاه مهدوی است و توجه به موضوع مهدویت در نگارش این کتاب برای من اصل و مساله‌ای بسیار مهم بوده است. توجه به موضوع مهدویت، به عنوان توجه به بزرگ‌ترین وجودی که در دوران حاضر می‌شناسیم، راه بسیاری از مسایل از جمله راه علم را باز می‌کند و با نگاه مهدوی است كه آن تحول اساسی رخ می‌دهد.

همايون افزود: كوشيده‌ام نقش انقلاب اسلامی را بحث مهدويت پر رنگ کنم و به آن مرکزیت دهم، زیرا احساس می‌کنم هنوز نوع نگاهی که به ادبیات حوزه مهدویت وجود دارد، نگاه جدی به انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) ندارد و از آنجا که دستمان در حوزه ادبیات مهدویت خیلی خالی است، هنگام تحلیل انقلاب هم نگاهمان ناخودآگاه در چارچوب نگاه‌های قبل از انقلاب قرار می‌گیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط