سومین دفتر شعر حسین فاضلی با عنوان «زندگی خصوصی» از سوی نشر بوتیمار راهی بازار کتاب شد. شاعر در سرایش شعرهای سپید و بلند این مجموعه از تکنیکهای سینمایی و نگارش فیلمنامه بهره گرفته است.-
وی با اشاره به ارایه 25 قطعه شعر بلند سپید در این دفتر اظهار كرد: تفاوت شعرهای این مجموعه با دو دفتر شعر پیشین من در ساختار شعری است. شعرهای این مجموعه بسیار ساختارگرا هستند، البته به محتوا نیز توجه داشتهام.
این شاعر ادامه داد: در رشته سینما نیز مطالعاتی داشتهام و مدرک فیلمسازی دارم. بر همین اساس تکنیکهای فیلمنامهنویسی را در شعرهایم به کار گرفتهام؛ به عبارت دیگر به بینامتنیت یا چند ژانره کار کردن در سرودههایم توجه داشتهام.
وی از عنصر روایت به عنوان دیگر ویژگی شعرهایش یاد کرد و گفت: این عنصر در شعرهای من برجسته است؛ چراکه دوست دارم به عنوان یک شاعر بیشتر قصهگو باشم.
فاضلی در پایان توضیح داد: اهل مشهد هستم و شاید یکی از دلایل این امر پیشینه تاریخ ادبیات خراسان و تاثیر سبک خراسانی بر ذهن من باشد. به عبارت دیگر در شعرهایم ظرفیتهای بومی را با تکنیکهای معاصر بهکار میگیرم.
«زندگی خصوصی»
دفتر شعر «زندگی خصوصی» با جملهای از والتر بنیامین و مبنی بر اینکه «ایده چیست؟ سخن گفتن از پیشرفت به سوی جهانی که در جمود مرگ فرو مینشیند.» آغاز شده است.
«مثل کازابلانکا»، «چشمهای تخت»، «یادت بخیر»، «یک غزل عاصی به همراه حافظ»، «نکته به نکته، مو به مو»، «خاکستر زنی در جا سیگاری»، «ویترینها»، «سردخانه»، «تنهایی کاتبان»، «یک آگهی بازرگانی» و «موجودات مشکوک» عنوان برخی از شعرهای این کتاب هستند.
شاعر در سرایش این شعرها از تکینکهای سینمایی و فیلمنامهنویسی بهره فراوانی گرفته است و این شعرها بسیار تصویری هستند. حتی در یکی از شعرها با عنوان «تنهایی کاتبان» که شاعر آن را به علی باباچاهی تقدیم کرده است، این ویژگی به صورت واضح دیده میشود. شاعر در این قطعه شعر همانند یک فیلم سینمایی بخشهای مختلف سرودهاش را به تیتراژ، سکانس (1)، سکانس (2)، سکانس (3) و پایانبندی تقسیم کرده است.
مضامین و دغدغههای شخصی شاعر که در برخی از این سرودهها به کار گرفته شدهاند، رنگ و بویی اجتماعی و عمومی یافتهاند. از سوی دیگر شاعر هر جا از مضمون یا اصطلاح یکی از شاعران بهره گرفته است، در پانویس کتاب به نام آن شاعر اشاره کرده است.
نمونه شعری از این مجموعه با عنوان «ویترینها»:
«خانه میان ما نشسته و
ما چشم در چشم هم فلج شدهایم
پنجره دست میبرد به روی من
و ما بیپرده پیر میشویم
درها دستهایشان را بستهاند
و هرگوشه اتاق اسطورهایست که دو دستی گریه میکند
دست میبرم
نمیرسد
پا میشوم
نمیرود
کلید را که میزنم
پخش میشود تعدادی جسد از توی لامپ
گلدانهای توی اتاق جیغ میکشند با شکوفههایی سیاه
و جنازه یک کلاغ از توی دهان دیوار پرتاب میشود
سمت پنجره
خیره میشود آینه قدی
و تمام یک حشره را در پشت یک میز
با انگشت لمس میکند
ما را.»
حسین فاضلی متولد 1354 در مشهد، فارغالتحصیل مقطع کارشناسی رشته زمینشناسی است. وی فعالیتش را در عرصه شعر از سال 1374 آغاز کرده است.
«روزها در پرانتز» (1383) و «کافههای شبانه ونسان ونگوگ» (1384) عنوان دو دفتر شعر پیشین فاضلی هستند.
دفتر شعر «زندگی خصوصی» در 68 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت سه هزار تومان از سوی نشر بوتیمار منتشر و راهی بازار کتاب شد.
نظر شما