سراي اهل قلم؛ رونمايي فرهنگ ازبكي - فارسي/3
خدايار: سرمايهگذاري فرهنگي در آسياي ميانه، سرمايهگذاري در ايران است
ابراهيم خدايار در نشست رونمايي «فرهنگ ازبكي - فارسي» كه عصر ديروز در سراي اهل قلم برگزار شد، هرگونه سرمايهگذاري فرهنگي در كشورهاي آسياي ميانه را، سرمايهگذاري در حوزه فرهنگ ايراني و زبان فارسي خواند كه سود آن مستقيما به ايرانيان باز ميگردد.
خدايار با تاكيد بر اين كه يارقين در خانوادهاي فرهنگي رشد يافته است، افزود: او كه از اعضاي سابق فرهنگستان علوم افغانستان است، با تخلص «ديباج» شعر فارسي ميگويد. يارقين در سالهاي 1371 تا 1376 ناچار به مهاجرت به ولايات شمالي افغانستان به فرماندهي ژنرال دوستوم شد و در سال 76 نيز به دليل بالا گرفتن جنگ، به ازبكستان رفت.
وي با بيان اين كه يارقين در 1378 از پاياننامه دكتراي زبانشناسي خود در ازبكستان دفاع كرد، يادآور شد: او تا سال 80 در ازبكستان بود و سپس به عنوان نماينده مردم سرپل به مجلس رفت. هماكنون نيز مشاور و معاون وزارت آموزش و پرورش افغانستان است.
خدايار تاكيد كرد: «فرهنگ ازبكي – فارسي» پس از فرهنگ «ديوانالغات ترك» محمود كاشغري كه مادر همه فرهنگ هاي لغت تركي در دنياست، دومين اثر مهم در نوع خود محسوب ميشود. اين فرهنگ كار بديعي است كه تاليف و تدوين آن از سال 78 تا 83 به طول انجاميده و از سال 83 تا امروز نيز مشغول ويرايش آن بودهاند.
وي خاطرنشان كرد: اگر همت شخص دكتر وفايي نبود، معلوم نبود كه اين فرهنگ كي به چاپ ميرسيد.
خدايار به قطع روابط ناخواسته مردمان افغانستان، ازبكستان و ايران اشاره كرد و گفت: روابط ما با ساير همزبانان و همفرهنگانمان بسيار محدود شده. خانم يارقين شش مجموعه شعر به زبان فارسي دارند كه از نظر كارشناسان دربرگيرنده اشعار نيرومند و قابل توجهي است. در حالي كه ما در ايران هيچ شناختي از ايشان و آثارشان نداريم. تنها خانم مهري شاهحسيني در كتابي كه به گردآوري اشعار بانوان شاعر فارسيزبان اختصاص داشته، بدون هيچ معرفي و زندگينامهاي چند غزل و رباعي از ايشان آورده كه آنجا هم نام ايشان به غلط «شفيقه ديباج» ذكر شده.
وي با بيان اين كه اين يك درد عميق فرهنگي است كه ما از فرهيختگان فارسيزبان در همسايگي خود بياطلاع باشيم، يادآور شد: پايههاي «فرهنگ ازبكي – فارسي» بر اساس فرهنگهاي معتبر نهاده شد و با كنار گذاشتن لغات ازبكي كهن، و پرداختن به 41 فرهنگ و منبع معتبر، شكل گرفت. بدين ترتيب، مخاطب اين فرهنگ با لغات ازبكي معاصر آشنا ميشود.
خدايار جايگاه اين كتاب را در معرفي زبان فارسي و پررنگكردن حضور آن در مناطق ازبكيزبان بسيار مهم خواند و افزود: در 90 درصد موارد، با باز كردن تصادفي اين فرهنگ، حضور قاطع زبان فارسي را در لغات روزمره ازبك ميتوان به عينه ديد.
وي تاكيد كرد: از درون اين فرهنگ، ميتوان تنها طي دو ماه، يك فرهنگ كامل لغات رايج فارسي و عربي در زبان ازبكي استخراج كرد.
خدايار به ضزبالمثلهاي مشترك در دو زبان فارسي و ازبكي اشاره كرد. او ادامه داد: به كارگيري ضربالمثل هاي مشترك، با توجه به اين كه ضربالمثل چكيده يك فرهنگ است، شباهتهاي اساسي فرهنگي مردمان ازبك و ايراني را بازنمايي ميكند.
اين استاد زبان و ادبيات فارسي در پايان تصريح كرد: هرگونه سرمايهگذاري فرهنگي در كشورهاي آسياي ميانه در جهت بهبود و تعالي فرهنگي آن مناطق، سرمايهگذاري روي فرهنگ ايراني و زبان فارسي محسوب ميشود. زنده كردن فرهنگ اين كشورها، زنده كردن فرهنگ ايراني است و سود آن، مستقيما به ايرانيان بازميگردد.
نظر شما