بختیاری درباره موسیقی غزلهای حافظ به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گفت: بهطور کلی قالب غزل با موسیقی انس دارد و موسیقی بخش جدانشدنی این قالب است. این موضوع در غزلهای حافظ و به ویژه غزلهای عارفانه دوره رندیاش بسیار به چشم میآید.
وی از سه مرحلهای که حافظ در غزلسرایی طی کرده است یاد کرد و توضيح داد: حافظ در آغاز مسلمانی بوده که قرآن را به چهارده روایت میدانسته است. او صوفی شد و در آخر نیز به جهان رندی و معرفت گام نهاد. در هریک از این مراحل او غزلهایی دارد که نماینده سیر تحول اندیشه حافظ هستند.
این پژوهشگر با تاکید بر تفاوت تصوف با عرفان ادامه داد: رندی، حقیقت و عرفان یکی هستند. عرفان به همان معنای شناخت و آگاهی نسبت به جهانی است که در آن زندگی میکنیم. هنگامیکه این جهان را بشناسیم، هارمونی و هماهنگی آنرا نیز درک خواهیم کرد. اینجاست که از وجود موسیقی در ذات طبیعت آگاه میشویم.
وی توضیح داد: هنگامیکه انسان به مرحله آگاهی میرسد، خود به خود با موسیقی انس مییابد. حافظ نیز از مرحله تعبد به تصوف میرسد و سپس وارد مرحله حقیقت میشود. یکی از بنیادهای حقیقت موسیقی است، البته این امر به موسیقی در جنبه مبتذل آن اطلاق نمیشود، بلکه موسیقی به معنای هماهنگی و هنجار زندگی است.
بختیاری مثالی در این زمینه ارایه و اظهار کرد: در نواختن تار از سوی یک استاد موسیقی هماهنگی میان انگشتان نوازنده، سیمهای تار، صدا و صورت نوزانده به خوبی دیده میشود و نشان از یک وحدت و رسیدن به هماهنگی است. این ویژگی را در شعر نیز به خوبی میتوان حس کرد.
وی ادامه داد: برای مثال در یکی از غزلهای حافظ با مطلع «بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم/ فلک را سقف بگشاییم و طرحی نو در اندازیم» آهنگی که در این غزل وجود دارد حتی اگر سازی هم در کار نباشد انسان را به وجد میآورد. چنین جنبش و حرکتی در تمام طبیعت هم دیده میشود مانند نسیمی که در لابهلای شاخ و برگ درختان میوزد و آنها را به رقص درمیآورد.
این پژوهشگر به معنای دقیق کلمه «هنر» اشاره و تشریح کرد: هنر به معنای توان بهتر و برتر، و هنرمند فردی است که دارای چنین توانی است. بنابراین حافظ هنرمندی است که در دوره رندی و معرفتش دنیا را تسخیر كرده است.
وی در ادامه از نخستین زمانیکه عظمت حافظ را به خوبی درک کرده است، یاد کرد و گفت: نخستینباری که عظمت حافظ را به خوبی درک کردم، زمانی بود که با جملهای از گوته مبنی بر اینکه «دوست دارم شعر بگویم و چون حافظ هرگز قافیهای را تکرار نکنم، مگر آنجا که یک واژه دو معنا داشته باشد» مواجه شدم. متاسفانه حتی بسیاری از بزرگانی که «دیوان حافظ» را تصحیح کردهاند نیز این موضوع را رعایت نکردهاند.
بختیاری در پایان یادآور شد: آنچه سبب شده است تمامی بزرگان مغربزمین به حافظ توجه کنند، جادوی کلمات حافظ است که در وجود انسان نظم و آهنگی را پدید می آورد. در حقیقت شعر حافظ با موسیقی و خنیاگری هماهنگ است.
علیقلی محمودی بختیاری متولد هفتم آذر سال 1311 دارای مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی، کارشناسی ارشد علوم اجتماعی و دکترای زبانشناسی و زبانهای باستانی از دانشگاه تهران است.
«او - تو – من»، «چرا حافظ ؟»، «خاقانی در ایوان مدائن»، «دفتر دوم فرهنگ و تمدن ایران»، «دفتر دوم گنج گهر»، «راهی به مکتب حافظ»، «زایش دوباره در آفرینش و عشق از دیدگاه مولانا جلال الدین بلخی»، «زمینه فرهنگ و تمدن ایران»، «شکرستان»، «فراز و نشیب سیاست و شیوه کشورداری ایران»، «کمینگاه دشمن»، «کوروش در بابل» و «گنج راز» از آثار منتشر شده محمودی بختیاری هستند.
20 مهر، در تقویم رسمی کشور روز بزرگداشت حافظ نامگذاری شده است.
سهشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
نظر شما