به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)،‌ «پهلوان گفت: چشم آقاجان!» داستان زندگي شهيد حمدالله دكامي‌زاده، از شهداي تداركات و پشتيباني سپاه پاسداران است.

این کتاب به سفارش نخستین كنگره بزرگداشت سرداران و چهار هزار شهيد تداركات و پشتيباني سپاه توسط عصمت گيويان نوشته شده است. 

گيويان درباره اين كتاب به ايبنا، گفت: زندگي شهيد دكامي‌زاده در اين اثر با پرداختي داستاني روایت مي‌شود.

وي زندگي شهيد دكامي‌نژاد را پرفراز و نشيب‌ دانست و افزود: كتاب «پهلوان گفت: چشم آقاجان!» همانند نشان دادن يك جواهر كوچك از گنجينه‌اي بزرگ است كه فقط به بخش كوچكي از آن اشاره شده است. بخش اول اين كتاب به قصه نزديك است و فکر می‌کنم اثرگذاري خوبي بر مخاطب دارد.

گيويان در پاسخ به اين سوال كه چرا در اين اثر به دوران 10 سال اسارت شهيد نپرداخته است، توضيح داد: سفارش دهنده اثر بر اين بخش از زندگي شهيد تاكيد نداشت و مي‌خواست كه فعاليت‌هاي اين آزاده، پس از جنگ و در بخش تداركات و پشتيباني مطرح شود. اما دوران 10 سال اسارت حمدالله دكامي‌زاده داراي خاطرات بسياري است. اگر ناشر ديگري تمايل به چاپ خاطرات دوران اسارت اين شهيد داشته باشد، همكاري خواهم كرد زيرا وي به عنوان یکی از اولين اسيران جنگ، نخستين برخورد‌های عراقي‌ها با اسیران و مسایلی بسيار بكر را برای اطرافیانش بازگو کرده است.

وي در ادامه با اشاره به نکات جالبی در ماجراي ازدواج این شهید پس از بازگشت از اسارت، افزود: فرصت نوشتن كتاب محدود بود در حالی که اگر فرصت بیشتری داشتم اثري بهتر توليد مي‌شد. 

اين نويسنده گفت: سازمان سفارش دهنده در توليد اثر ماندگار نقش مهمي دارد زيرا در شرايط كنوني و با توجه به مشكلات ناشران خصوصي و توليد و توزيع کتاب توسط آن‌ها، فقط سازمان‌هاي دولتي مي‌توانند انتشار كتاب با موضوع دفاع مقدس را در اولويت كاري خود قرار دهند.

کتاب «پهلوان گفت: چشم آقاجان!» در قطع پالتويي و 56 صفحه با شمارگان سه هزار نسخه و بهاي 15 هزار ريال از سوی نشر فاتحان و به سفارش كنگره بزرگداشت سرداران و چهار هزار شهيد تداركات و پشتيباني سپاه منتشر شده است.

حمدالله دكامي‌زاده، شهريور ماه سال 1336 در شهرستان سنقر از توابع استان كرمانشاه به دنيا‌ آمد. در نخستين روز‌هاي جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در منطقه مرزی ترشاوه به اسارت ارتش صدام درآمد و بيست‌وششم مرداد سال 1369 آزاد شد.

دكامي‌زاده، نخست در مركز پشتيباني سپاه پاسداران غرب كشور مشغول به كارشد و مدتي بعد معاونت هماهنگ كننده فرماندهي آماد آن منطقه را پذيرفت. پس از‌ آن جانشين آماد نيروي زميني سپاه در غرب كشور شد و سرانجام پاييز سال 1380 در حال انجام ماموریت به شهادت رسيد.