کتاب «جغرافیای تاریخی ایران» بهقلم حسن باستانیراد در دست نگارش است. این کتاب به جغرافیای تاریخی با رویکرد میان رشتهای مینگرد و با دیدگاه استفاده از دانشهای نوین جغرافیایی تدوین شده است.-
عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی افزود:
حوادث تاریخی در بستر جغرافیایی هر منطقه شکل میگیرند و این مساله در سرزمین ایران با اقلیمها و اقوام گوناگون باعث دگرگونیها بسیاری شده است. نوع و شیوه زندگی از مهمترین موضوعهایی است که از جغرافیا تاثیر گرفته و در نهایت بر تاریخ اثر میگذارد.
وی افزود: در این کتاب به سه پرسش پاسخ داده میشود؛ نخست اینکه آیا میتوان رویداد یا تحولی را در تاریخ انسان جستوجو کرد که با مکانی در پیوند نباشد؟ دوم اینکه نقش مکان یا به تعبیری نقش طبیعت، اقلیم و بستر جغرافیایی در رویدادهای تاریخی چیست؟ سوال سوم نیز این است که جغرافیا بهعنوان علم بررسی مکان و رابطه آن با انسان چه پیوندی با تاریخ دارد؟
نویسنده کتاب «بم» درباره بخشهای کتاب توضیح داد: کتاب از دو بخش اصلی تشکیل شده که مبانی جغرافیای تاریخی را شامل میشود و به این دانش با رویکرد میانرشتهای میپردازد و با دیدگاه استفاده از دانشهای نوین جغرافیایی در تاریخ تالیف شده است. بخش دوم «جغرافیای تاریخی ایران» به جغرافیای تاریخی ایران با استفاده از وضعیت طبیعی و انسانی جغرافیایی این سرزمین میپردازد.
باستانیراد بیان کرد: در بررسی رویدادهای تاریخی، سه محور زمان، انسان و مکان اهمیت دارد. اگر تاریخ را بهمعنای زمانگذاری، گذشته، نوشتهها و نانوشتههای سرگذشت زندگی انسان بدانیم، انسان از بعد مکانی به جغرافیا متصل میشود و از بعد زمانی با تاریخ ارتباط پیدا میکند.
نویسنده کتاب «پلهای ایران» ادامه داد: تنوع اقلیمی در سرزمین ایران، شرایط گوناگونی برای زندگی مردم و اقوام آن فراهم کرده است که در این حالت شیوههای زندگی اجتماعی در سه دسته اصلیِ کوچروی، دهنشینی و شهرنشینی تقسیم میشود. از آنجا که در این سرزمینِ هفت اقلیم، همزمان فصلهای گوناگون سال را میتوان تجربه کرد، بنابراین اقوام با خاستگاهها، انگیزهها و اهداف کموبیش متفاوت به این منطقه توجه دارند، وارد آن شدهاند و در آن دگرگونی ایجاد کردهاند. این موضوع همواره باعث شده تا ایران بستر رویدادهای گوناگون باشد که نقش عوامل جغرافیایی را در آن نمیتوان نادیده گرفت.
استادیار تاریخ دانشگاه شهید بهشتی گفت: این مساله که ایرانیان به جغرافیا روی آوردهاند، دلیلهای گوناگونی دارد که آنها از پیشگامان طرحریزی مبانی و تامل در دانشهای مرتبط با جغرافیا بهشمار میآیند. اندیشمندان ایرانی همپایه دیگر جوامع، نهتنها به تالیف کتابها و رسالههای فراوانی در حوزه جغرافیایی ایران و اسلام پرداختند بلکه شیوههای زندگی اجتماعی که متناسب با ساختارهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، همچنین جغرافیای آن باشد را نیز تبیین کردند.
باستانیراد افزود: متاسفانه در سرفصلهای درسی مقطعهای گوناگون رشته تاریخ و تاریخپژوهی جغرافیایی به اینگونه پرسشها توجه نمیشود اما از مسیر درس جغرافیای تاریخی که برای دانشجویان تاریخ تعریف شده است، میتوان پیوند میانرشتهای تاریخ با حوزههای دیگر مانند جغرافیا و زیرشاخههای علوم اجتماعی مانند جامعهشناسی و مردمشناسی، همچنین اقتصاد، باستانشناسی را بررسی کرد. این مساله باعث توسعه بیش از پیش آموزش و پژوهش تاریخ در عرصههای گوناگون و گشودن زمینهها و شیوههای نوین آن خواهد شد. براساس این رویکرد کتاب «جغرافیای تاریخی ایران» نگاه متفاوتی به این امر دارد.
نظر شما