کاوه میرعباسی که این روزها سومین مجلد از تریلوژی «مرزی» کورمک مک کارتی را ترجمه می کند، معتقد است آنچه نثر این نویسنده را برجسته میکند، ساختار روایی خطی و کلاسیک است. دومین مجلد از این سهگانه با عنوان «گذرگاه» به زودی به قلم این مترجم منتشر میشود.-
وی ادامه داد: شاید به نظر برسد جلد نخست و دوم چندان ربطی به یکدیگر ندارند، اما در جلد سوم شخصیتهای اصلی رمان نخست و رمان دوم با یکدیگر درگیر ماجرایی میشوند و ارتباط این تریلوژی که عنوان کلی آن «مرزی» است، مشخص میشود.
این مترجم درباره بازه زمانی اتفاقات این رمانها گفت: زمان وقایع این رمانها چند سال پس از جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد، اما در جلد سوم با یک جهش زمانی روبهرو میشویم. این مجلد در سال 1998 منتشر شده و در آن زمان نویسنده وقایع پایانی داستانش را در سال 2006 نوشته است.
وی افزود: به عبارت دیگر در زمان نگارش رمان، پایانبندی داستان در آینده صورت گرفته است، البته این موضوع از جنبه علمی و تخیلی نیست.
میرعباسی از تریلوژی «مرزی» به عنوان مهمترین اثر مک کارتی نام برد و اظهار کرد: این نویسنده شیوه نگارش ویژهای دارد. از علایم سجاوندی کم استفاده میکند و روایت او به صورت توصیفی و سینمایی است. کمتر پیش میآید که به ذهن شخصیتهای داستانیاش نفوذ کند و وقایع را همواره از بیرون مینگرد.
وی با تاکید بر ساختار روایی خطی و کلاسیک آثار این نویسنده ادامه داد: آنچه مک کارتی را برجسته میکند، نثر منحصر به فرد او است که بسیاری آنرا با نثر ویلیام فاکنر مقایسه کردهاند، البته ویراستار آثار مک کارتی همان ویراستار آثار فاکنر (تا زمان مرگ اين ويراستار) بوده است.
این مترجم یادآور شد: هرچند مک کارتی در آمریکا دیر به شهرت رسید، اما شهرت خود را مدیون جلد نخست همین تریلوژی «مرزی» است. تاکنون 10 اثر از این نویسنده منتشر شده است و برهمین اساس میتوان او را نویسنده کمکاری معرفی کرد. به دلیل عینیگرایی آثارش تاکنون از سه اثر او با عنوانهای «جاده»، «جایی برای پیرمردها نیست» و «همه اسبهای زیبا» اقتباس سینمایی صورت گرفته است.
وی در پایان و درباره تقسیمبندی کلی آثار مک کارتی اظهار کرد: آثار این نویسنده به دو دسته کلی تقسیم میشود. یک دسته وسترنهای او هستند که کتاب «جایی برای پیرمردها نیست» و تریلوژی «مرزی» وی در این دسته جای میگیرند و دسته دیگر داستانهای گوتیک جنوبی. بسیاری از آثار فاکنر نیز در همین دسته گوتیک جنوبی گنجانده میشوند. این ژانر ویژه منطقه جنوب آمریکا است، اما ترسها و وحشتهایی که در گونه گوتیک وجود دارد، در آن نیز دیده میشود.
کاوه میرعباسی متولد ۱۳۳۴، مترجم و نویسنده است. او دانشآموخته رشته کارگردانی سینما و زبان اسپانیایی است و تاکنون بیش از ۴۰ کتاب و مجموعه داستان از نویسندگانی چون کارلوس فوئنتس، لوییس بورخس، گابریل گارسیا مارکز، ماریو بارگاس یوسا و آندره برتون را به زبان فارسی ترجمه کرده است.
«مسافری که با ستاره شمال آمد»، «قتل در کمیته مرکزی»، «خاطره دلبرکان غمگین من»، «مدرسه فرشتهها»، «نادیا»، «زندهام که روایت کنم»، «باکره و کولی»، «گفتوگو با بورخس»، «سر هیدرا»، «اولریکا و هشت داستان دیگر»، «تصاویر زیبا»، «نازارین»، «پرتویی از هند»، «بانوی دریاچه» و «مولیر» عنوان برخی از آثار میرعباسی هستند.
نظر شما