منتقدان حاضر در نشست نقد كتاب «عقربهها خوابشان ميآيد»، فقر تحقيق را يكي از مشكلات داستانهاي انقلاب دانستند و تاكيد كردند: اتفاقات شگرفي در طول انقلاب رخ داده كه با مراجعه به خاطرات منتشر شده به آنها خواهيم رسيد. داستان انقلاب را در حد دو ساواكي و شكنجه يك مبارز ميبينيم، در حالي كه نوع عملكردها و شعارهاي آن دوران جاي كار دارند. نويسندگان بايد وقت بيشتري بگذارند./
زنوزي در آغاز اين نشست با بيان خلاصهاي از كتاب «عقربهها خوابشان ميآيد» اظهار داشت: راوي اين كتاب، پسر نوجواني است كه نام او تا پايان داستان معلوم نيست. يكي از دوستان او به نام اسماعيل، فعاليتهاي انقلابي دارد و او را در 17 شهريور سال 57 گم كرده و در ادامه داستان، ماجراي سفر خانواده فقير راوي به مشهد و بازگشت آنان به تصوير كشيده ميشود.
سپس ابراهيم زاهدي مطلق، فيروز زنوزي جلالي و خسرو باباخاني، قرار گرفتن اين اثر در گونه رمان را مورد ترديد قرار دادند و باباخاني تاكيد كرد: نخستين باري كه كتاب «عقربهها خوابشان ميآيد» را خواندم، در رمان بودن آن ترديد داشتم و به همين خاطر، بعدها آن را به عنوان يك داستان بلند مطالعه كردم. چون جداي از حجيم بودن يك رمان، تحول شخصيتها كه يكي از شاخصههاي رمان محسوب ميشود، در آن به چشم نميخورد.
فيروز زنوزي با اشاره به دخل و تصرف نويسنده در زاويه ديد اثر، افزود: گاهي زاويه ديد اول شخص در ميان اثر فراموش شده و نويسنده به زاويه ديد خود وفادار نبوده است. حرفهايي از ذهن پدر و مادر خانواده گفته ميشود كه زاويه ديد اول شخص نميتواند از آنها خبر داشته باشد.
باباخاني با تاييد اين نظر خاطرنشان كرد: متاسفانه گاهي تصور ميشود كه براي نوجوانانه شدن داستانها بايد راوي داستان، يك نوجوان با حرفهاي بچهگانه باشد. انتخاب شخصيت راوي بر خلاف جنسيت نويسنده هم يكي ديگر از مشكلات نويسندگان است. وقتي نويسنده، نفس به نفس شخصيت اصلي داستان باشد، براي مخاطب قابل باور خواهد شد.
وي ادامه داد: دوران نوجواني، دوره احساس و آرمانگرايي است. اين در حالي است كه بسياري از اين ويژگيها در شخصيتهاي نوجوان داستانها ديده نميشوند اما با اين حال، داستانهاي دستنويس معصومه عيوضي را در جلسات و كارگاههاي مختلف خواندهام و ادبيات نجيب را بهترين صفت براي قلم او ميدانم. او خشونتبارترين و پلشتنرين صحنهها را با قلم نجيب و دلنشين خود به تصوير ميكشد.
در ادامه نشست نقد كتاب «عقربهها خوابشان ميآيد» منتقدان، تصويري و ملموس بودن صحنههاي داستان و همچنين خوب جا افتادن شخصيتهاي داستان را تایید و به اتفاق، فضاسازي سال 57 و ويژگيهاي اخلاقي مردم آن دوران را در اثر كمرنگ ارزيابي كردند.
فيروز زنوزي جلالي با طرح اين سوال كه آيا نويسنده نميتوانست، بُعد انقلابي كتاب «عقربهها خوابشان ميآيد» و شخصيت اسماعيل را پررنگتر كند؟ خاطرنشان كرد: از آنجايي كه اين اثر، جزو آثار برگزيده سومين جشنواره داستان انقلاب بوده، از نويسنده انتظار ميرفت كه به جاي پرداختن به دشواريهاي زندگي خانواده راوي، سرنوشت اسماعيل را مشخص می کرد كه چنين چيزي در اثر ديده نشد.
ابراهيم زاهدي مطلق نيز جديترين ضعف كتاب «عقربهها خوابشان ميآيد» را فاصله داشتن از موضوع انقلاب اسلامي دانست و گفت: وجه خانواده راوي، پررنگتر از اسماعيل است.
باباخاني نيز اضافه كرد: يكي از وجوه مثبت اين اثر، حس برانگيز بودن آن است. اما اسماعيل و انقلاب در حاشيه ماندهاند و نويسنده، فقط اسماعيل را در خيال خود ميپروراند و اين امر به دل نمينشيند. يكي از مشكلات داستانهاي انقلاب، اين است كه آن را فقط در پخش اعلاميه و ديوارنويسي ميبينند. اين در حالي است كه اتفاقات شگرفي در طول انقلاب رخ داده كه با مراجعه به خاطرات منتشر شده به آنها خواهيم رسيد.
فيروز زنوزي در ادامه، فقر تحقيق را جزو مشكلات داستاننويسي انقلاب خواند و تاكيد كرد: متاسفانه نويسندگان با اطلاعات دم دستي وارد جهان داستاننويسي ميشوند و ثمره آن، شخصيتهايياند كه فقط يك اسم يا صفت به آنان الصاق شده است. داستان انقلاب را در حد دو ساواكي و شكنجه يك مبارز ميبينيم. در حالي كه نوع عملكردها و شعارهاي آن دوران جاي كار دارند. نويسندگان بايد وقت بيشتري بگذارند.
ابراهيم زاهدي مطلق هم با تاكيد بر لزوم تفكيك داستان انقلاب و ادبيات انقلاب اظهار کرد: ادبيات انقلاب يعني بيان مسايل و زبان روايي به وجود آمده پس از انقلاب؛ در حالي كه در كتاب «عقربهها خوابشان ميآيد» فقط نام اسماعيل، داستان را انقلابي نشان ميدهد. اگر اسماعيل را از اين داستان حذف كنيم، هيچ نشان ديگري از انقلاب ندارد.
باباخاني، اسماعيل را نماد يك انسان كامل ارزيابي كرد و گفت: وقتي شخصيت شهدا و مبارزان را به دور از خطا معرفي ميكنيم، باورپذيري آنان را كاسته و مخاطب به جاي تاثيرپذيري، از آن شخصيت فاصله ميگيرد؛ اما اين كتاب در قياس با ديگر داستانهاي انقلاب برای نوجوانان در سالهای قبل، هيچ چيزي كم ندارد.
در پايان نشست نقد كتاب «عقربهها خوابشان ميآيد» پرسش و پاسخ بين حاضران در جلسه با منتقدان و معصومه عيوضي صورت گرفت.
نظر شما