افشار درباره وضعیت اقتباس سینمایی از آثار ادبی در ایران به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گفت: به طور کلی نخستین گزینه برای نوشتن یک اثر نمایشی مساله اقتباس است. همچنین اقتباس یک راه حل مناسب برای حل بحران مخاطب در این روزهای سینمای ایران محسوب ميشود.
وی افزود: باید جرات و جسارت اقتباس در فیلمسازان وجود داشته باشد. در سینما و تلویزیون ایران، فیلمنامهنویسان از داستانها و یا حتی فیلمهای در قبل ساخته شده، به ویژه آثار سینمایی خارجی، به صورت غیر رسمی و پنهانی اقتباس و از ایدههای آنها تکهبرداری و استفاده میکنند که نام آن به جرات سرقت ادبی و هنری است. به هر حال این مساله که ما از ایدههای دیگران بهره ببریم و در تیتراژ کار هیچ اشارهای به آن نداشته باشیم، مذموم است.
این کارگردان در ادامه با اشاره به این نکته که از طریق اقتباس میتوان حرفهای به روزتر و جدیتری برای مخاطبان زد، گفت: جریان اقتباس میتواند حتی به زنده کردن یک متن ادبی که محصور در زمان خودش شده، کمک کرد.
افشار در پاسخ به این سوال که «کمرنگ بودن جریان اقتباس سینمایی از آثار ادبی در ایران به چه علت است؟» گفت: بخشی از این جریان به تحولات سیاسی و ایدئولوژیکی ما برمیگردد. انقلاب اسلامی ایران تاثیرات متفاوتی بر همه شئون جامعه گذاشت. در اوایل انقلاب نوعی واکنش منفی نسبت به آثار ادبی خارجی و غربی به وجود آمد که علت آن ورود عدهای به حوزه فیلمسازی بود که هیچ دانشی نسبت به فیلمسازی نداشتند.
افشار گفت: فعالیتهای این عده کار را به جایی رساند که هر فردی به طور علنی به سمت آثار خارجی و اقتباس از آنها میرفت، به عنوان یک غربزده به جامعه هنری معرفی میشد. این جریان سبب شد برخی فیلمسازان به سمت سرقت از آثار خارجی کشیده شوند؛ یعنی از یک اثر خارجی، حال چه آثار ادبی و چه آثار سینمایی، اقتباس میکردند بدون آنکه هیچ اشارهای به آن داشته باشند.
این کارگردان درباره وضعیت اکنون اقتباس از آثار ادبی خارجی گفت: ما نباید به هیچ عنوان نسبت به آثار غربی در جریان اقتباس واکنش داشته باشیم. آثار شرافتمندانه بسیاری در ادبیات مغرب زمین وجود دارد. به گمان من ما آنقدر از جریان اقتباس غافل شدهایم که اگر در حال حاضر هم، که شرایط نسبت به قبل تفاوت کرده است، بخواهیم به سراغ این آثار برای اقتباس سینمایی برویم، توانایی و دانش انجام این کار را نخواهیم داشت.
افشار در ادامه در پاسخ به این سوال که «مهمترین کار فیلمنامهنویس در جریان اقتباس چیست؟» گفت: دانش و یا راه و روش فیلمنامهنویسی را عموما بلد هستند و اگر از فیلمنامهنویسان بخواهید همه میتوانند فیلمنامهنویسی را تدریس کنند. مهم این است که فیلمنامهنویس در جریان اقتباس از آثار ادبی غیر ایرانی باید جهانبینی و ایدئولوژی حاکم برای جامعه ایرانی را بر اثر حاکم کند. اقتباس سینمایی از آثار ادبی دیگر کشورها سبب تبادل فرهنگ و اندیشهها میشود.
افشار در ادامه در پاسخ به این سوال که «نخستین قدم در راه بهبود یافتن جریان اقتباس سینمایی از آثار ادبی در ایران چیست؟» گفت: در قدم نخست ما باید به اقتباس از قصههای قرآنی و سنتی و یا افسانهها خودمان بپردازیم، چون مخاطبان با فضای این آثار آشناترند و البته فیلمنامهنویسان نیز در برگردان آنها به فیلمنامه مشکل چندانی نخواهند داشت. ادبیات کلاسیک ما حتی شعرها نیز قابلیت اقتباس برای سینما را در خود دارند.
افشار در پایان در پاسخ به این سوال که «کدام یک از فیلمهای اقتباسی ساخته شده در تاریخ سینمای ایران را به عنوان بهترین فیلم انتخاب میکند؟» گفت: به نظر من فیلم «تردید» به کارگردانی آقای واروژ کریم مسیحی، که اقتباسی از نمایشنامه «هملت» شکسپیر بود، یکی از بهترین فیلمهای اقتباسی ساخته شده در تاریخ سینمای ایران است، اما چون مخاطبان ایرانی به تماشای آثار اقتباسی عادت نکردهاند، این فیلم در مرحله اکران و فروش بسیار ناموفق بود.
فیلمهای سینمایی «کلبه» تله فیلم «پاسخ رحمان» و «روز رفتن» و همچنین سریالهای تلویزیونی «سیامین روز»، «پول کثیف»، «گل یا پوچ»، «روزهای زیبا» و «جابر ابن حیان» از جمله آثار افشار به شمار میآیند.
سهشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۰
نظر شما