سید جمالالدین اسدآبادی در سال 1217 هجری شمسی (1254 هجری قمری) در شهر اسدآباد از توابع همدان در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود. در سال 1228 به همراه پدرش عازم عتبات شد و از محضر دو مرجع تقلید، شیخ مرتضی انصاری در فقه و اصول و ملاحسین قلی درجزینی همدانی در اخلاق و عرفان، بهرههای علمی و معنوی فراوانی برد.
سید جمال در 18 سالگی به سفارش شیخ انصاری به هندوستان سفر کرد. در آنجا ضمن آشنایی با علوم جدید، در تلاش بود تا مردم و بهخصوص مسلمانان را علیه استعمار انگلیس به مبارزه وادارد اما به دلیل سلطه همهجانبه انگلیسیها، پس از یک سال و نیم اقامت در آن دیار، مجبور به ترک آنجا شد و به ممالک عثمانی رفت و چون با حسادت علمای درباری آنجا مواجه شد، ناگزیر به مصر عزیمت کرد.
در مصر با برخی از نخبگان نظیر محمد عبده ارتباط برقرار کرد و توانست نهضت فکری ضداستعمار و ضدانگلیس را پایهگذاری کند و یک شبکه اجتماعی متشکل از اهل علم و فرهنگ تشکیل داد تا به ترویج عقاید خود بپردازد. پس از این واقعه، هیات حاکمه مصر با تحریک و فشار انگلستان او را از مصر اخراج کرد.
اسدآبادی دوباره به هندوستان عزیمت کرد و مدت کوتاهی را در آنجا ماند و سپس به پاریس رفت و با همکاری محمد عبده دست به انتشار روزنامه «عروة الوثقی» زد و پس از سه سال اقامت در پاریس از آنجا به لندن عزیمت کرد.
سید جمالالدین اسدآبادی، بالاخره در سال 1264 به ایران بازگشت اما انتقادات کوبنده او از حکومت و تاکید بر لزوم اصلاحات، ناصرالدینشاه را به وحشت انداخت. از این حیث صدراعظم شاه، درصدد برآمد زمینه خروج او را از ایران فراهم کند، به همین منظور سید را با عنوان صوری فرستاده شاه، روانه روسیه کرد.
پس از بازگشت از روسیه، شاه او را به عراق تبعید کرد. سید جمالالدین، دوباره به اروپا رفت و با انتشار نشریه «ضیاءالخافقین» مبارزه علیه شاه مستبد را در لندن ادامه داد. شاه ایران با کمک سلطان عثمانی مترصد این شد تا مانع فعالیت سید شود و از اینرو با فریب و نیرنگ و به همین بهانه او را به استانبول دعوت کرد تا از نفوذ او در اداره ممالک اسلامی بهره گیرد.
با اینکه در ابتدا مشاور سلطان بود اما وقتی خبر قتل ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا کرمانی به استانبول رسید، سلطان عبدالحمید در هراس افتاد و دستور قتل او را صادر کرد. سرانجام 18 اسفند 1275 او را مسموم کردند و در قبرستان مشایخ استانبول به خاک سپردند. در سال 1324 شمسی، فیض محمدخان، سفیر وقت دولت افغانستان در آنکارا، با اخذ موافقت دولت ترکیه برای نبش قبر سید، بقایای جسد وی را در تابوتی به کابل انتقال داد.
اندیشهها و فعالیتهای سید جمالالدین اسدآبادی دستمایه نویسندگان و پژوهشگران بسیاری برای خلق آثار متفکرانه و ارزشمند بوده است. بنابراین شناخت دقیق از فعالیتها، آثار و اندیشههای او در راه بیداری ممالک اسلامی و ایجاد بنیانهای فکری در جوامع مسلمان برای ایجاد وحدت و همدلی بین مسلمانان در راه مبارزه با استعمار، سالها الهامبخش و مرکز توجه و بحث اندیشمندان و تاریخنگاران بوده است.
از مهمترین و اثربخشترین آثار مکتوب سید جمالالدین اسدآبادی طی سالها مبارزه ضد استعماری، میتوان «القضا و القدر»، «اسلام و علم»، «تتمهالبیان فی تاریخالافغان»، «نیجریه یا ناتورالیسم»، «الوحدهالاسلامیه»، «الواردات فی سرالتجلیات» و «مقالات جمالیه» را نام برد.
کتاب مهم «مجموعه اسناد و مدارک چاپ نشده درباره سید جمالالدین افغانی» تالیف ایرج افشار و اصغر مهدوی، در سال 1342 توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شد. این کتاب بر پایه اسنادی متعلق به حاج محمدحسن امینالضرب تدوین و تالیف شده است.
صدر واثقی با کتاب «سید جمالالدین حسینی، پایهگذار نهضتهای اسلامی» که چاپ دوم آن در سال 1355 توسط انتشارات پیام منتشر شد، در 32 فصل درباره زندگی، فعالیتها و اندیشههای سید جمالالدین سخن گفته است.
مرتضی مدرسی چهاردهی، کتاب «سید جمالالدین و اندیشههای او» را در سال 1352 توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ رساند و همچنین کتاب «مفخر شرق» اثر غلامرضا سعیدی توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی در سال 1370 با موضوع اندیشهها و آرمانهای مبارزاتی سیدجمالالدین، منتشر شد.
کتاب «نقش سید جمالالدین اسدآبادی در بیداری مشرق زمین» نوشته محمد محیط طباطبایی نیز از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی در سال 1370، منتشر شد. این کتاب سرشار از نکتههای راهگشای تاریخی است و خواننده را متوجه اهمیت فعالیتها و اندیشههای سید جمالالدین میکند.
فصل نخست این کتاب به بنیانگذاری نهضتهای اسلامی پرداخته و در فصل دوم نقش اسدآبادی در پیدایش و رشد مطبوعات شرق را بررسی میکند. اتحاد اسلام و سید جمالالدین اسدآبادی، عنوان فصل سوم کتاب است و فصل چهارم به توضیح درباره ارتباطات و مناسبات سید جمالالدین در افغانستان، مصر و اروپا اختصاص داده شده است. در فصل پایانی کتاب «نقش سید جمالالدین اسدآبادی در بیداری مشرق زمین» درباره روابط سید جمالالدین با صدراعظم (امین السلطان) و دیگر رجال آن روز ایران و ارتباط او با چهرههای برجسته روزگارش مطالب ارزشمندی آورده شده است.
کتاب «بنیانگذار نهضت احیای تفکر دینی» از محمدجواد مصاحبی در سال 1375 از انتشارات فکر روز نیز از جمله آثار کتابی است که به بررسی اندیشههای سیاسی و ضد استعماری سید جمالالدین اسدآبادی میپردازد.
سید احمد موثقی با کتاب «سید جمالالدین مصلحی متفکر و سیاستمدار» که در سال 1380 موسسه بوستان کتاب در قم، آنرا منتشر کرد با تحلیل افکار و مبارزات سید جمالالدین، فعالیتهای فرهنگی و سیاسی او را مورد توجه قرار میدهد و از آرمانها و مقاصد او سخن به میان میآورد.
کتاب «افکار و اندیشههای سید جمالالدین اسدآبادی» نوشته حقنظر نظراف، با ترجمه سیدضیاءالدین شفیعی و محمدعلی عجمی که در سال 1387 توسط پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری به چاپ رسیده، بنیانهای فکری و اصول اعتقادی سید جمال را معرفی میکند.
کتاب «اسناد سید جمالالدین حسینی اسدآبادی در وزارت خارجه» به روابط خارجی ایران در میان سالهای 1254 تا 1314 پرداخته است. این کتاب در 10 فصل توسط سیدهادی خسرو شاهی تالیف و در سال 1388 توسط مرکز چاپ و نشر وزارت امور خارجه به چاپ رسید. تعدادی از اسناد این کتاب مربوط به سالهای 1313 و 1314 است و با نامههایی ارتباط دارد که سید جمالالدین در عثمانی نوشته است.
از دیگر آثار ارزشمند در زمینه شناخت فعالیتها و شخصیت سید جمال الدین اسدآبادی میتوان به «سید جمالالدین و تفکر جدید» نوشته کریم مجتهدی (نشر تاریخ ایران– 1363)، «سید جمالالدین اسدآبادی» به قلم عباس رمضانی (انتشارات ترفند – 1383) و «روشنگر شرق» اثر محمد مسعود نوروزی (انتشارات قصیدهسرا – 1383) اشاره کرد.
نظر شما