حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید رضا مودب، رییس انجمن قرآنپژوهی حوزه علمیه قم، با اشاره به جایگاه مجموعه بحارالانوار و جامعیت آن در حوزه آثار تفسیر قرآن، این ویژگی را ناشی از ذهن قرآنی برجسته علامه مجلسی دانست.-
این مفسر بزرگ شیعی بيش از صد عنوان کتاب را به زبانهای فارسى و عربى نوشته است که از جمله آنها میتوان به مجموعه تفسیری بحار الانوار در 110 جلد، مرآهالعقول، شرح کافى ثقةالاسلام کلينى در 26 جلد، ملاذ الأخيار، شرح تهذيب شيخ طوسى در 16 جلد، الفرائد الطريفة و شرح صحيفه سجاديه اشاره کرد.
همچنین از میان آثار این مفسر بزرگ به زبان فارسی میتوان از کتابهایی مانند زاد المعاد در اعمال و ادعيه ماهها، تحفة الزائر در زيارات، عين الحياة شامل مواعظ و حکم برگرفته از آيات و روايات معصومين(ع) و حلية المتقين در آداب و مستحبات روزانه و در طول زندگى نام برد.
به مناسبت سالروز وفات علامه مجلسی، مولف بحارالانوار و برای آشنایی هرچه بیشتر با این عالم شیعی، با حجتالاسلام و المسلمین دکتر سید رضا مودب، رییس انجمن قرآنپژوهی حوزه علمیه قم، گفتوگویی درباره مجموعه بحارالانوار بهعنوان مهمترین منبع حدیثی شیعی انجام شده است که نتیجه آن از نظرتان میگذرد.
علامه مجلسی تالیفات بسیاری داشت اما در میان این آثار، بحارالانوار بیش از دیگر کتابهای علامه شناخته شده است. علت چیست؟
علامه مجلسی داراى تاليفات بسيارى است که شناختهشدهترین اثر این اندیشمند، بحارالانوار یا همان «بحار الأنوار الجامعة لدُرر اخبار الائمة الاطهار» است. شاید یکی از علل مشهور شدن این اثر را بتوان در این موضوع جستوجو کرد که این شخصیت بزرگوار از نخستین کسانی است که به تدوین یک دور تفسیر موضوعی پرداخت.
بحارالانوار اگرچه به ظاهر مجموعه حدیثی است اما علامه در هر باب و عنوان، ابتدا آیات آن موضوع را گردآوری و بعد بررسی و گزارش روایات را عنوان کرده است و چنین جمعآوری از آیات با تنوع موضوعات فراوان پیش از مرحوم مجلسی در میان علمای شیعه سابقه نداشته است و شاید یکی از عللی که علامه را بیشتر به این مجموعه میشناسند، به همین ویژگی بازگردد.
برخی معتقدند که علامه در مجموعه بحار، زمینههای تفسیر را فراهم کرده است. شما چه نظری در این باره دارید؟
بله، میتوان چنین استدلالی داشت،. علامه آیات هر موضوع را بهصورت جداگانه آورده و عنوان موضوع را بیان کرده است اما به تبیین جزییات نپرداخته است. بنابراین، علامه مجلسی قدم اصلی را برداشته است و در روزگار ما بزرگانی نظیر آیتالله جوادی آملی در تفسیر تسنیم و آیتالله مکارم شیرازی در تالیف خود با عنوان پیام قرآن، به شرح و تببین جزییات تفسیر پرداختهاند.
بنابراین تفسیر موضوعی سابقه زیادی ندارد؟
همین طور است. در واقع، تفسیر موضوعی از دوره علامه مجلسی آغاز شد و در قرن چهاردهم این رویکرد گسرتش یافت، هرچند که در روزگار ما نیز ادامه دارد اما باید راه علامه ادامه یابد و مجموعه بحارالانوار از ابعاد مختلفی در سطح حوزه و دانشگاه بررسی شود.
به نظر میرسد مجموعه بحارالانوار آنچنان که باید و شاید در سطح حوزه و دانشگاه بررسی نشده است. شما چه تحلیلی یا پیشنهادی دارید؟
متاسفانه در این رابطه غفلت شده و حتی در حوزههای علمیه نیز حاصل کار علامه مجلسی از ابعاد مختلفی مورد توجه واقع نشده است. به نظر من، تالیفات علامه مجلسی و بهویژه بحارالانوار ابتدا باید در دانشگاهها و حوزهها بهصورت رساله و پایاننامه مورد توجه قرار بگیرند یعنی شاید بتوان صدها پایاننامه را در این حوزه نوشت. ضمن آنکه میتوان آیات و روایات بحار را با رویکرد دقیقی تحلیل کنیم که البته این مساله منوط به تشکیل کارگروههای تخصصی است.
علت این کمتوجهی به مباحث بحارالانوار در سطحی که عنوان کردید، چه عاملی است؟
شاید به این علت برخی علامه را یک محدث میشناسند تا یک مفسر. البته بعضی چنین نظری دارند اما به هر حال، علامه مجلسی از گروه اخباریها نیست که فقط به روایات اهتمام داشته باشد و تفسیر قرآن را فراموش کرده باشد بلکه او با تدوین ابواب بحار و دستهبندیاش در این مجموعه، نشان داد که ذهن قرآنی بسیار برجستهای دارد و توانسته است در حوزه آیات کار بینظیر و ارزشمندی را ارایه دهد.
به نظرتان اساسیترین چالشی که اکنون حوزه تفسیر با آن مواجه است، کدام مساله است؟
با توجه به رشد علوم تجربی و طبیعی در چند دهه اخیر و همچنین توجه محققان علوم تجربی به آیات قرآن، به نظر میرسد که گفتوگوها و مباحثات درباره تطبیق دیدگاههای علوم تجربی بر آیات قرآن در دنیای کنونی افزایش یافته است. این مساله البته برای برخی افراد از اندیشمندان غیرمسلمان که با معرفتشناسی قرآنی آشنا نیستند، غیرقابل ملموس است. بنابراین، شاهد نگارش برخی تفاسیر نه چندان قوی هستیم.
اما به هر حال ورود و تطبیق همین علوم یا همان مطالعات میانرشتهای از یک نگاه، فرصتی برای گسترش مولفه تفسیر است. اینطور نیست؟
قطعا اما باید توجه داشته باشیم که مطالعات میانرشتهای قرآن برای عالمان مسلمان یک فرصت است اما برای غیرمسلمانان تهدید محسوب میشود، چراکه اغلب مطالعات دانشمندان غیرمسلمان، روشمند نیست و سبب انحراف و کجفهمی از آیات قرآن ایجاد میشود. بنابراین باید با دقت هرچه بیشتر ابعاد مختلف تفسیر را تبیین و تحلیل کرد و گسترش داد.
نظر شما